خبرنگار اجتماعی ؛ با انتشار اسامی نفرات برتر کنکور و مشخص شدن این واقعیت که نفرات برتر فارغالتحصیلان مدارس خاص از سمپاد و نمونهدولتی تا غیردولتی هستند و دانشآموزان مدارس دولتی میان آنها جایی ندارند(!) بحث عدالت آموزشی یک بار دیگر بهچالش کشیده شد و مسئله نظام طبقاتی آموزش در کشور مورد اعتراض قرار گرفت.
در حالی که نتایج کنکور از انحصار رتبههای برتر به مدارس خاص با امکانات خاصشان و جاماندن مدارس دولتی از گردونه برترینها حکایت دارد اما سید جواد حسینی سرپرست وزارت آموزش و پرورش معتقد است که عملکرد مدارس و مدیران آموزش و پرورش ارتباطی به این مسئله نداشته و موفقیت این دانشآموزان نتیجه استعداد شخصی و تلاش خود آنها است!
البته باید به این پرسش پاسخ روشنی داد: آیا مسئولان باور دارند "گسترش شکاف طبقاتی و نابرابریهای اجتماعی و تمایل خانوادههای طبقه برخوردارتر به ثبتنام فرزندانشان در مدارس خاص و از طرف دیگر، سیاستگذاریهای کلان آموزشی مثل نخبهپروری و توسعه مدارس خاص که عمدتاً با توجه به میزان درآمد خانوادهها و با استفاده از فیلترهایی مثل مصاحبه و آزمون اجرا میشوند، ضمن اینکه تنوع گستردهای را در مدارس بهوجود آورده، تأثیرات چشمگیری بر فراوانیِ دانشآموزان خاص و ناهمگونی جامعه آماری دانشآموزان مدارس کشور از نظر اقتصادی، علمی و فرهنگی بهجای گذاشته است یا خیر؟".
در همین رابطه با فریده حمیدی؛ دانشیار دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی به گفتوگو نشستیم تا به این سؤالات پاسخ دهیم: چرا مدارس دولتی از گردونه برترینها بازماندند؟ و اینکه آیا موفقیت رتبههای برتر کنکور صرفاً به تلاش فردی آنها بستگی دارد؟
تسنیم: با انتشار نتایج کنکور امسال، مشخص شد بیش از 70 درصد رتبههای برتر کنکور در رشتههای ریاضی، تجربی و انسانی دانشآموزان مدارس سمپاد هستند، حال بحث اصلی این است؛ چرا دانشآموزان مدارس دولتی از گردونه رقابت جا ماندهاند و در این میان بیتوجهی به عدالت آموزشی و نیازهای مدارس دولتی چه سهمی خواهد داشت؟
عملکرد معیوب مدیریتی در حوزه مدارس دولتی، خروجیاش را در نتایج کنکور نمایش میدهد؛ سیستم آموزشی کشور مشکلات متعددی دارد، یکی از مشکلات صرفنظر از اینکه در مدارس مهارت آموزی وجود ندارد، این است که طبق نتایج آزمونهای بینالمللی مانند تیمز و پرلز که سواد خواندن، ریاضی و علوم را میسنجد، عملکرد ایران سال به سال بهخلاف اهدافی که در اسناد بالادستی داشتیم عقبگرد داشته و وضعیت کیفیت آموزش پسرفت مشهودی دارد.
هماکنون بحث بر سر این است؛ چه باید کرد؟! نخستین اقدام این است که آموزش و پرورش دغدغه فرابخشی باشد یعنی مسائل آن خاص یک سازمان یا وزارتخانه نباشد، هماکنون نگاه مسئولان از رئیسجمهور تا مجلس و کل نظام به آموزش و پرورش همراه با اولویت نیست و این وزارتخانه را یک سازمان مصرفگرا میدانند و این نگاه به معلمان بهعنوان افرادی که سرمایههای اجتماعی مورد نیاز کشور را تربیت میکنند، وجود ندارد تا وقتی آموزشوپرورش بهصورت فرابخشی در اولویت قرار نگیرد، پسرفت فعلی را شاهد خواهیم بود.
مهمترین گام این است که آموزش و پرورش فرابخشی اعلام شود و همانطور که در کشور فناوریهای شناختی و انرژی هستهای دارای اهمیت استراتژیک است آموزش و پرورش نیز چنین شود.
تسنیم: آیا دانشآموزان مناطق محروم و حتی حاشیه شهرها با توجه به شاخصهای عدالت آموزشی در این مناطق در شرایط برابری با دانشآموزان مدارس خاص آموزش میبینند که در نهایت بتوانند در کنکور با آنها رقابت کنند؟
نیروهایی که هماکنون به تربیت معلم میآیند بهدلیل اینکه شرایط جذب مناسب نیست از میان نخبگان کشور نیستند در حالی که باید نخبگان بهسمت تربیت معلم بیایند و افرادی جذب شوند که بتوان ادعا کرد قویترین هستند.
وقتی آموزش و پرورش فرابخشی اعلام شود و بودجه خوبی به آن اختصاص یابد، بالتبع معلم نیز از رفاه مناسبی بهرهمند میشود و جایگاه او در جامعه ارتقا خواهد یافت در چنین شرایطی قطعاً در تألیف کتب درسی و تدریس در کلاس درس، افرادی که بهلحاظ کارآمدی قویترینها هستند، حضور مییابند، بههرحال نمیتوان آموزشوپرورش را با مُسکّن درمان کرد و تمام راهکارهای فعلی یک مُسکّن است.
در مناطق محروم هم بسیاری از دانشآموزان از چرخه آموزش خارج میشوند، گاهی بهلحاظ بحرانهای اقتصادی، نداشتن لوازمالتحریر یا سرویس برای مسافتهای دور، دانشآموزان مناطق محروم بهویژه دختران از چرخه آموزش خارج میشوند چون خانوادهها در مناطق محروم تعصبات خاصی دارند و به همین دلیل اجازه نمیدهند دختران برای تحصیل به مسافت دورتر بروند.
هماکنون نتایج کنکور نشان میدهد از "عدالت آموزشی" که وعده آن را در ابتدای انقلاب مشاهده میکردیم، عملاً فاصله بسیاری گرفتهایم و محرومانمان از امکانات آموزشی و عدالت آموزشی کمترین بهره را میبرند و این نشان میدهد مسیر را درست نرفتهایم.
تسنیم: هماکنون انواع مدارس را در کشور مشاهده میکنیم از دستهبندیهای مختلف مدارس دولتی تا غیردولتیها این تنوع عجیب مدارس و جداسازی دانشآموزان با معیارهایی همچون آزمون ورودی و پرداخت شهریه تا چهاندازه باعث آسیب به مدارس دولتی و خروج دانشآموزان مستعد و سختکوش شده است؟
بنده یک مثال ساده میزنم هماکنون به نام استعدادهای درخشان بحث عادیسازی مدارس را حذف میکنند درحالی که دنیا بهسمت عادیسازی حرکت میکند به این معنا که افراد بااستعداد، متوسط و کماستعداد کنار هم هستند چون ممکن است یک نفر" آیکیو"ی بالایی داشته باشد و فردی دیگر قابلیتهای هوش جنبشی و حرکتی، منطق ریاضی و زبان و ادبیات فارسی او بالا باشد بچهها کنار یکدیگر بدهوبستان دارند و با جداسازی این فرصت را از آنها میگیریم.
هماکنون فضای آلودهای در کشور بهوجود آمده است و والدین در تکاپو قرار میگیرند تا بچههای خود را به مدارسی بفرستند که برچسب تیزهوشی میخورند، این روند فساد بالذاتی در خود دارد که ما را از استانداردهای جهانی دور میکند و هم افراد غیرمتخصص که نگاه آموزشی ندارند در رأس این مقولهها قرار میگیرند.
تسنیم: مدارس دولتی چه شاخصهای کیفی دارند که با تکیه بر آن بخواهیم جداسازی دانشآموزان تیزهوش را حذف کنیم؟ بهنظر میرسد با شرایط فعلی مدارس دولتی، فعالیت مدارس سمپاد یک نیاز و حتی نزدیک به عدالت آموزشی است هرچند که ما هم به توسعه بیرویه مدارس سمپاد معترضیم.
بحث تیزهوشی روند غلطی ایجاد میکند و در دنیا راجع به تیزهوشی صحبت نمیکنند هماکنون هوشهای چندگانه را داریم و با توجه به آن باور بر این است که خداوند به همه انسانها استعدادهای متنوع و متعددی داده فردی ممکن است منطق ریاضی قوی داشته باشد، فرد دیگر هوش ادبیات یا هوش حرکتی او قوی باشد وقتی که ما جداسازی را انجام میدهیم در واقع برچسبهایی میزنیم و افراد را از بهره بردن، تنوع و تکثر در ابعاد مختلف هوش محروم میکنیم.
مدارس دولتی بیش از 80 یا 90 درصد جامعه دانشآموزی را در بر میگیرند اما چرا فراموششده هستند و چرا به تراکم جمعیت دانشآموزی در کلاسهای درس، تجهیزات و امکانات آموزشی مورد نیاز این مدارس توجه نکردهایم؟ متأسفانه بهدلیل اینکه پول و قدرت در مدارس خصوصی تجمع پیدا میکند روز به روز از بحث قانون اساسی و در واقع شعارهای اصلی عدالت آموزشی دور میشویم.
باید یک جبرانها و مکملهایی برای مدارس محروم داشته باشیم که بتواند کمبودهای آموزشی را جبران کند همچنین معلمان مناطق محروم آموزش ببینند و برای مدارس تجهیزات خاص فرستاده شود. این شایسته کشور ما نیست که شکاف طبقاتی بهدلایل مختلف رو به افزایش و نتیجه این باشد که امروز مشاهده کنیم مدارس لاکچری رو به رشد هستند و از آن طرف تعداد دانشآموزان مناطق محروم که از چرخه آموزش خارج میشوند، بیشتر میشود!
نگاه دولتها به مدارس دولتی در اولویت نیست، آموزش تعیینکننده آینده کشور است به همین دلیل معتقدم تمام پسرفتهای آموزشی، فاصلهها و شکافهای طبقاتی به این دلیل است که متأسفانه دغدغه لازم برای توجه به آموزشوپرورش وجود نداشته است.
پایان/+