در شرايط عادي، نورونهاي آوران اوليه نسبت به كته كولامينها حساسيتي نداشته و فعاليت آنها تحت تأثير جريان سمپاتيك قرار نميگيرد. با اين وجود در بعضي سندرمهاي درد نورماتيك مانند سندرمهاي درد موضعي پيچيده[1] (استيروفي سمپاتيك رفلكسي[2] و كوزاثري[3]) وضعيت تفاوت مينمايد. اين موضوع بر اساس مشاهدة باليني تأثير اعمال سمپاتوليتيك در تسكين درد در اين سندرمها ميباشد. در گزارش مطالعه صد سالة خود در سال 1967 به نحو بسيار برجستهاي خصوصيات باليني كوزالژي و تأثير ملاحظات سمپاتوليتيك را توصيف كرده است:
يكي از تجارب بسيار ارزشمند طرحي در طي جنگ جهاني دوم كشف اين مسأله بود كه قطع رشتههاي عصبي سمپاتيك خاصي تقريباً هميشه در درمان درد كوزالژي مؤثر است. با بلوك زنجيره سمپاتيك با داروي بيحسي موضعي، در صورتي كه تزريق درست انجام شده باشد تقريباً تسكين صددرصد بطور فوري ظاهر ميشود. در چنين وضعيتي تغيير چهره و رفتار بيمار بسيار جالب توجه ميباشد
[1] - Complex regional pain syndromes
[2] - Reflex sympathetic dystrophy