خبرنگار فرهنگی ، تعدادی از کارشناسان بر این باورند که آموزش زبان فارسی در بین دانشآموزان با اشکالاتی همراه است که در نهایت منجر به این شده که عمده دانشآموزان ایرانی پس از فراغت تحصیل از مقطع متوسطه به همه مهارتهای زبانی آشنا نباشند؛ به طوری که طبق بررسیهای صورت گرفته تعداد قابل توجهی از دانشآموزان نتوانستهاند در برخی از مهارتهای تولیدی و ادراکی مانند «نوشتن» و «خواندن» به حد انتظار برسند.
برای مشکل حاضر دلایل مختلفی از سوی کارشناسان نقل شده است؛ از معلمانی که حاضر نیستند روشهای سنتی خود را تغییر دهند تا خانوادههایی که به مطالعه و تقویت مهارتهای زبانی فرزندانشان بیتوجهاند. بخشی از مشکلات طرح شده در این زمینه، به کاستیهای کتابهای درسی دانشآموزان ارتباط دارد که گفته میشود با هدفهای از پیشتعیین شده در سیستم آموزشی کشور گاه در تناقض است و گاه آن را برآورده نمیکند. از نظر این دسته از کارشناسان، روند حال حاضر نشاندهنده لزوم تغییر در شیوه آموزش و طراحی کتابهای درسی ادبیات فارسی با شیوههای نو آموزشی است. به اعتقاد برخی از کارشناسان و معلمان، مروری بر کتابهای درسی حکایت از آن دارد که سالهاست این آثار نیازمند جامهای نو هستند که از کسوت گذشته خارج شده و نمایی جدید به خود بگیرند؛ نمایی که هم سازگار با اندیشه و معلومات معلم و دانشآموز سازگار باشد و هم با دنیای که هر دو با آن سر و کار دارند.
طی سالهای گذشته مقالاتی در نقد کتابهای درسی منتشر شده است، اما چاپ جدید این آثار نشان میدهد که عمده مشکلات طرح شده از سوی معلمان و کارشناسان، با بیتوجهی دستاندرکاران چاپ کتابهای درسی همراه بوده است. به عنوان نمونه، سال گذشته محسن احمدوندی، دانشآموخته مقطع دکتری زبان و ادبیات فارسی و از دبیران این رشته در مدارس، در مقالهای که از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتشر شده، به انتساب اشتباه شعری معروف به فردوسی اشاره کرده و نوشته است:
درس هشتم کتاب فارسی پایه نهم، با عنوان «همزیستی با مام میهن» از آثار قلمی فریدون اکبری شلدره از اعضای هیئت تألیف کتابهای درسی است که درباره وطندوستی و مهر به میهن عزیزمان ایران نوشته شده است. نویسنده در این درس کوشیده است تا با کاربرد واژگان سره فارسی، استفاده از لحن حماسی و بهرهگیری از اشعاری از شاهنامه در اثنای نثر، احساسات میهندوستانه دانشآموزان را برانگیزد. ما در ادامه به بررسی سندیت پنج بیت پایانی این درس میپردازیم، این ابیات دقیقاً به شکل زیر در پایان درس هشتم آمده و منبع آنها نیز «شاهنامه فردوسی!» ذکر شده است:
در فهرست منابع پایان کتاب، تنها به «نامه باستان» از میرجلالالدین کزازی اشاره شده است و قاعدتاً باید مؤلف محترم این ابیات را از این اثر برگرفته و در متن کتاب گنجانده باشد. ما برای بررسی سندیت این ابیات، گذشته از مراجعه به نامه باستان، به شاهنامه مصحح جلال خالقی مطلق نیز مراجعه کردهایم، اما پیش از هرگونه بررسی و تطبیق این ابیات با شاهنامه فردوسی، باید تکلیف دو بیت از این ابیات را که پیش از این ابوالفضل خطیبی در مقالهای به صورت مفصل به آنها پرداخته است، روشن کنیم و سپس به سراغ ابیات دیگر برویم. آقای خطیبی در مقالهای با عنوان «سرگذشت یک شعر: چو ایران نباشد تن من مباد» به بررسی سندیت این دو بیت پرداخته است:
چو ایران نباشد، تن من مباد
در این بوم و بر، زنده یک تن مباد
همه سر به سر، تن به کشتن دهیم
از آن به که کشور، به دشمن دهیم
خلاصه مقاله ایشان این است که برای نخستینبار ملکالشعرای بهار نشان داده است که این دو بیت به این شکل از فردوسی نیست. طبق نوشته بهار این ابیات به همراه چهار بیت دیگر، نخستینبار در مجله آینده به مدیریت محمود افشار در آذرماه 1323 به چاپ میرسد و در رادیو و جراید و مدارس بازتاب وسیعی مییابد. در این دوران، ایران هنوز در اشغال نیروهای متفقین(روسیه و انگلیس) بوده و در این شماره آینده، این ابیات در یک اقتراح، با هدف بیدار کردن حس ملی ایرانیان با عنوان «مرگ یا وطن» به نام فردوسی به صورت زیر منتشر میشود:
هنر نزد ایرانیان است و بس
ندارند شیر ژیان را به کس
همه یکدلانند و یزدانشناس
به گیتی ندارند در دل هراس
همه سر به سر تن به کشتن دهیم
از آن به که کشور به دشمن دهیم
چنین گفت موبد که مردن به نام
به از زنده دشمن بدو شادکام
اگر کُشت خواهد همی روزگار
چه نیکوتر از مرگ در کارزار ...
از دیگر نمونههایی این دست از موارد میتوان به تغییر مصراعی از ایرج میرزا اشاره کرد. در کتاب فارسی ششم دبستان مصراع دوم بیت «وطن ما به جای مادر ماست/ ما گروهِ وطنپرستانیم» به این شکل تغییر یافته است: «وطن ما به جای مادر ماست/ مادر خویش را نگهبانیم!». این در حالی است که بیت مذکور در دیوان ایرج شاعر که به کوشش محمدجعفر محجوب منتشر شده و همچنین در دستنوشتهای که از او به یادگار مانده، بیت مذکور به شکل اول نوشته شده است. چاپ 98 این کتاب که نسخه الکترونیک آن در پایگاه کتابهای درسی قابل دریافت است، نیز نشان میدهد که به شکل سابق و بدون تغییر مجدداً منتشر شده است.
حیدر قمری، استادیار دانشگاه فرهنگیان، نیز در مقالهای که در آخرین شماره از خبرنامه گروه آموزش زبان و ادب فارسی فرهنگستان منتشر شده، به پارهای از خطاهای محتوایی کتابهای فارسی دوره دبستان اشاره کرده و مینویسد: کتاب درسی پرکاربردترین ابزار آموزش و اغلب تنها عامل انتقالدهنده هدفها و برنامههاست. در ایران کتابهای درسی به مثابه رسانههایی کمنظیر، در راستای تحقق هدفهای پیشبینی شده، در 1200 عنوان، و 140 میلیون نسخه برای 14 میلیون دانشآموز تولید و منتشر میشود. از این رو آنچه به عنوان متن درسی به مدرسه وارد میشود، باید از هر نوع سهو و خطا و بیروشی دور باشد، تا کیفیت آموزشی و تحقق اهداف مربوط را تضمین کند.
ورود مطالب جعلی و غیر مستند و همچنین وجود خطاهای محتوایی در کتابهای درسی از جمله آسیبهای جدی آموزش و پرورش در سالهای اخیر است، اما با وجود این کسی در گروه مؤلفان کتابهای درسی، گوشش به نقدهای مطرح شده در سالهای اخیر بدهکار نیست. منتقدان بعضاً مدعیاند که حتی از آنها طی سالهای گذشته خواسته نشده که طی جلسهای دو طرف حرفهای یکدیگر را بشنوند؛ به نظر میرسد کمترین روزنه امید برای بهبود وضعیت فعلی کتابهای درسی بسته است.
پایان/