از جمله مهمترين خطرهايي که جامعة جهاني را در آستانة هزارة سوم به طور جدّي تهديد مي کند، "جرایم سازمان يافته" است. اين عنوان در علم جرم شناسي شامل فعاليتهاي مجرمانه شديد توسط گروههاي مجرمانه اي مي شود که با داشتن تشکيلات منسجم و پيچيده و با ويژگيهاي خاص براي کسب منافع مالي يا قدرت مرتکب جرم مي شوند، هرچند در علم حقوق پيچيدگي و ويژگيهاي خاص گروه چندان مورد نظر قانونگذار نيست. جرایم سازمان يافته اگر چه از ساليان دور وجود داشته است، لکن جهاني شدن اقتصاد و وابستگي اقتصادي کشورهاي دنيا به همديگر، توسعة صنايع مربوط به ارتباطات و حمل و نقل بين المللي و تبديل شدن دنيا به "دهکده اي جهاني" موجب گرديده است تا جرم سازمان يافته جنبه اي فراملّي نيز به خود گيرد و قلمرو خود را بر عرصة بين المللي بگستراند. از حيث پيشينه، اين جرم ابتدا در جرم شناسي و جامعه شناسي جنايي مورد بحث قرار گرفته است و پس از تبيين تهديدها و آثار مخرّب آن بر جامعه، بعضي از دولتها آن را به تدريج وارد حقوق داخلي خود کرده اند. به علاوه معاهدات منطقه اي و بين المللي دو يا چند جانبه مختلفي نيز براي مقابله با مظاهر اين جرم به امضا دولتهاي مختلف رسيده است