طراحي كنترل كننده هاي مقاوم، يكي از اساسي ترين مسائل در طراحي سيستم هاي كنترل است. يكي از علايق طراحان سيستم هاي كنترل اين است كه كنترل كننده به نوعي طراحي شود كه داراي حداقل حساسيت يا به عبارت ديگر بيشترين مقاومت در برابر اختلالات وارده بر سيستم باشد. در اين راستا يكي از روش ها استفاده از كنترل كنندههاي پارامتري، به منظور دست يابي به درجات آزادي مناسب در طراحي كنترل كننده ها است. آنگاه اين پارامترها به روش هاي متنوعي به گونه اي محاسبه و جايگزين مي شوند كه مقاومت مورد انتظار البته با حفظ پايداري سيستم ميسر گردد.
در اين راستا تلاش هاي زيادي توسط دانشمندان و مهندسان كنترل انجام شده است، كه از آن جمله مي توان به افرادي مانند، ماين و مردوخ[1] در سال1970، ماكي و وندويچ[2] در سال1974، بارنت[3] در سال1975، گورشيانكار و رامر[4] در سال1976، مونرو[5] در سال
1976، ونهام[6] در سال1979، فلام[7] در سال1980، وارگا[8] 1981، فاهمي و اوريلي در[9] سال1982، كاوتسكي و نيكلوس[10] در1983،1984 و آمين و الابدال [11]در سال1988، كرباسي و بل[12] در1993 اشاره كرد.
در اين فصل دو الگوريتم براي محاسبه پاسخ مقاوم در مسأله كنترل كننده هاي پس خورد حالت خطي چند متغيره ارائه مي دهيم در همه حالات ماتريس پس خورد با تخصيص بردارهاي ويژه متناظر با مقادير ويژه مورد نياز به گونه اي محاسبه مي گردد كه ماتريس بردارهاي ويژه نامنفرد، خوش وضع باشند در اين روش طيف مقادير ويژه به گونه اي تخصيص داده مي شود كه اولاً سيستم كنترل پذير باشد ثانياً حساسيت اين مقادير كه متناظر حساسيت كنترل كننده است، حداقل باشد. لذا در بخش بعدي مسأله تخصيص مقادير ويژه به صورت مفصل تعريف مي شود. اين فصل داراي دو بخش است كه در بخش اول يعني بخش (2-1) مسأله تخصيص مقادير ويژه مقاوم براي سيستم هاي حلقه بسته مطرح مي شود در طي فصل با تعريف مقاومت بهينه و بيان معيارهاي مقاومت آمادگي لازم را براي ورود به بحث بخش بعدي يعني بخش (3-1) را مهيا مي كند.