انديشمندان ايران و اسلام به تفصيل درباره تاثير محيط و عوامل اكتسابي, يا فطرت و طبيعت, بر رفتار آدمي سخن گفته اند و با تمثيل و روشهاي شبه تجربي به گونه اي جذاب نكات مهمي را عنوان كرده اند.
فردوسي كه از گهر و نژاد و هنر مي گويد در حقيقت چكيده حكمت باستاني ايران در مورد اين واحد زيستي _ رواني_ اجتماعي كه انسان مي خوانيم به نظم در آورده است.
سعدي نيز مباجثه امروز ما را درباره ژنتيك و محيط عنوان مي كند كه گاه مي سرايد: شگ اصحاب كهف روزي چند پي نيكان گرفت و مردم شد
و گاه مي گويد: شمشير نيك زاهن بدچون كند كسي ناكس به تربيت نشود اي حكيم كس
امروز مي كوشيم بامشاهده دقيق و ترتيب آزمايش به پاسخي برسيم كه اديبان و حكيمان و فيلسوفان گذشته از طريق منطق و جدل و تمثيل و شهود و اشراق در پي آن بوده اند. البته در اين راه به پيش رفته ايم اما به پاسخ كامل نرسيده ايم.
مي دانيم كه مسائل زيست شناختي ممكن است در بزهكاري نقشي داشته باشد. تريزومي xyy , يا صرع, يا نشانگان قطعه پيشاني مغز شايد سبب بزهكاري ناخواسته يي گردد. دانسته ايم كه مسائل روانشناختي هم ممكن است به بزهكاري منجر شود: محيط رواني نامناسب خانه, جو بي اعتمادي و سوء طن, و توهين و تحقير نسبت به كودك, بزهكار روان _ نژند مي سازد.