مدیریت
فرهنگ سازمانی از دیدگاه نظریه پردازان، دارای مدل های مختلفی می باشد که به صورت اجمالی به اشکال و انواع آن اشاره می شود.اما قبل از بررسی و مقایسه مدل های رایج فرهنگ سازمانی به تعاریف مختلف و متفاوت از فرهنگ سازمانی و تشریح ویژگی ها و کارکرد های فرهنگ سازمانی می پردازیم.
تعاریف مختلف پیرامون فرهنگ سازمانی فرهنگ سازمانی یکی از مهم ترین مفاهیم تئوریک در توسعه سازمانی است که بیشترین مطالعات روی آن انجام شده است. آژیفروک و بودوین ادعا کرده اند معانی و تعاریف زیادی برای فرهنگ وجود دارد که در بین مردم رایج است اما در اصل یکی هستند.استروویق و اسمیت معتقدند تعریف واژه فرهنگ سازمانی کار مشکلی است. از نظر هاروی و براون تعریف فرهنگ سازمانی ترکیب پیچیده ای از مفاهیم مختلف است که عبارتند از زبان، لباس، الگوهای رفتاری، سیستم های ارزشی،احساسات، گرایشات، تعاملات و هنجارهای گروهی کارکنان در داخل سازمان که همان ارزش های اخلاقی مشترک بین کارکنان است که موجب تمیز سازمان ها از یکدیگر می شود.
کاسیکو معتقد است فرهنگ سازمانی الگوهای فکری توسعه یافته به وسیله یک سازمان برای سازگاری با هر دو محیط داخلی و خارجی در قالب مفاهیم کلی دربرگیرنده فلسفه وجودی سازمان است که در آن مفاهیم کاربردی از قبیل کارمندیابی، جذب و بهسازی نیروی جدید، محتوای توسعه، داستان ها، افسانه ها و اسطوره ها، ابعاد قابل اندازه گیری عملکرد و ارزیابی و کنترل نامحسوس کارکنان توسط مدیران جهت تعیین افراد برای تصدی پست های کلیدی جای داده شده است.
جامع ترین تعریف توسط اسچاین ارائه شده که بر اساس آن فرهنگ سازمانی الگویی از پنداشت های اساسی یک سازمان است که در طول زمان به وسیله یک گروه برای مواجهه با مشکلات سازگاری با محیط خارجی و ایجاد هماهنگی و یکپارچگی سازمانی ایجاد و توسعه داده شده و از قابلیت اطمینان بالایی برخوردار است؛ الگوی رفتاری برای اعضای جدید که روش های صحیح درک کردن، فکر کردن و احساس کردن را می آموزد(الشماری 1992، فینچام 2004 و مارتین 2007).برخی از دانشمندان و صاحب نظران بر روي ارزش ها ي فرهنگ سازمانی تآکید کرده اند. فرهنگ سازمانی نمایا نگر ادراك مشترك اعضاي سازمانی است که رفتار آنها را تحت تأثیر قرار می دهد. در هر سازمان، ارزش ها، نمادها، مراسم و اسطوره هایی وجود دارند که دائما در طول زمان تغییر می کنند. این ارزش هاي مشترك معین می کنند که کارمندان چگونه جهان خود را درك کرده و به آن پاسخ می دهند (رابینز ، 2005)
هستۀ اصلی فرهنگ سازمانی را ارزش هایی تشکیل می دهند که اعضاي سازمان همگی با هم در آن مشترك هستند و بر اساس این ارزش ها، رفتارهاي درون سازمانی شکل می گیرند (حاجی کریمی ، 1383). فرهنگ مجموعه اي از ارزش هاي کلیدي است که توسط اعضاي سازمان به طور گسترده پذیرفته شده است(فیزی،1384). برخی دیگر بر روي بخشهاي نامحسوس و نانوشته در سازمان متمرکز شده اند؛ لذا فرهنگ را همان چیزي می دانند که به عنوان یک پدیدة درست، به اعضاي تازه وارد آموزش داده می شود و نشان دهندة بخش نانوشته و نامحسوس سازمان است (هادی زاده مقدم و حسینی،1383).
فرهنگ سازمانی به منزله شخصیت سازمان است که آن را از سایر سازمان ها متمایز می سازد. فرهنگ سازمانی، ارزش های مشترک یا ادراکات عمومی است که به وسیله اعضای یک سازمان حفظ می شود(موریس ریچارد 1992). ادگار شاین برای فرهنگ سازمانی سه سطح در نظر گرفته است؛ سطح اول شامل رفتار ها و ابزار ها و هنجارهلی گروهی، سطح دوم شامل احساس آنچه باید باشد(ارزش)، و سطح سوم(پائین ترین سطح) شامل فرضیات اساسی است. با توجه به این سه سطح، فرهنگ را اینگونه تعریف می کند: فرهنگ سازمانی مجموعه ای از فرضیات اساسی است که افراد سازمان در مواجهه با مسائل، برای انطباق با محیط و دستیابی به وحدت و انسجام داخلی، کشف و ایجاد کرده و ثابت شده که سودمند و با ارزشند و در نتیجه به عنوان روش صحیح ادراک، تفکر و احساس به اعضای جدید انتقال می باید(شاین 1994). فرهنگ سازمانی نقش غیر قابل انکاري در موفقیت تغییرات ، کسب و کارها ایفا می کند (فیلیپ و مکوون ، 2004).
مدل های فرهنگ سازمانی
فرهنگ سازمانی از دیدگاه نظریه پردازان، دارای گونه های مختلفی می باشد که به صورت اجمالی به اشکال و انواع آن اشاره می شود:
1.مدل هریسون - هندی
در سال 1978 هندی، ایده های هریسون را به کار گرفت و چهار گونه فرهنگ را در اشکال ساده توصیف کرد. او به جای فرهنگ های حمایتی و موفقتی که هریسون شناسایی کرده بود، فرهنگ های وظیفه و شخص را به کار برد.
- فرهنگ قدرت ( تار عنکبوتی)
- فرهنگ نقش (معبد یونانی)
- فرهنگ وظیفه (شبکه ای)
- فرهنگ شخص (خوشه ای)
2. مدل شولز
شولز در 1987 پنج گونه فرهنگی را شناسایی نمود و هر کدام از این فرهنگ ها در سه بعد متفاوت فرهنگ توصیف می شوند.
این ابعاد عبارتند از:
- تحول( چطور فرهنگ ها در طول زمان تغییر می کنند)
- عوامل داخلی( چطور شرایط محیط داخلی یک سازمان در فرهنگ آن تاثیر می گذارد)
- عوامل خارجی( چطور محیط خارجی یک سازمان فرهنگش را متاثر می سازد)
شولز در باب بعد خارجی، از دیل و کندی اقتباس کرده است. شولز از این ابعاد، 5 گونه فرهنگی را نتیجه گرفت که شامل: ثبات، فعال، آینده نگر، اکتشاف و خلاق می باشد. او خصوصیات این 5 گونه فرهنگی را با استناد به پنج معیار شخصیت، زمان مدار، ریسک پذیری، شعار، تغییر مداری در غالب بعد تحول توصیف می کند.
فهرست مطالب
2-1- مقدمه: 6
فرهنگ سازمانی 8
2-3-1- مقدمه 8
2-3-2- تعاریف مختلف پیرامون فرهنگ سازمانی 9
جدول 2-2- تعاریف مختلف پیرامون فرهنگ سازمانی 19
2-3-3- تاریخچه فرهنگ سازمانی: 20
جرارد هنریک هافستد 23
2-3-4- ویژگی ها و کارکرد های فرهنگ سازمانی 24
2-3-4-1- ویژگی های فرهنگ سازمانی 24
2-3-4-2- کارکرد های فرهنگ سازمانی 26
2-3-5- آثار فرهنگ سازمانی 28
2-3-6- مفروضات فرهنگ سازمانی: 29
2-3-7- مدل های فرهنگ سازمانی 31
2-3-7-1- مدل فرهنگ سازمانی هریسون- هندی 31
2-3-7-2- مدل فرهنگ سازمانی شاین 31
2-3-7-3- مدل فرهنگ سازمانی شولز 32
2-3-7-4- مدل فرهنگ سازمانی کویین و مک گرات 33
2-3-7-5- مدل فرهنگ سازمانی دنیسون 33
2-3-7-6- مدل فرهنگ سازمانی رابینز 33
2-3-7-7- مدل فرهنگ سازمانی هافستد 34
2-3-7-8- مدل فرهنگ سازمانی کوئین و روربا 35
2-3-7-9- مدل فرهنگ سازمانی تطبیقی کوفای و همکاران 36
2-3-7-10- مدل فرهنگ سازمانی اوریلی و کالدول 36
2-4-1- مقالات بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی بر مسئولیت پذیری اجتماعی 38
2-4-2- مدل تحقیق 40
ابعاد فرهنگ سازمانی 40
منابع