روانشناسی،علوم تربیتی واجتماعی
دانلود مقاله رشته علوم اجتماعی گرایش و عدم گرایش دختران دانشجو به حجاب چکیده وضعیت پوشش زن ایرانی پس از دوره مشروطه یعنی همزمان با دوران برخورد فرهنگ ایرانی با فرهنگ غربیـ دوران تجدد ـ، دستخوش تغییر و در برخی موارد تحول شده است. با پیروزی انقلاب اسلامی و توجه به ارزشهای اصیل اسلامی و ریشههای فرهنگ ایرانی، احیا و اشاعه فرهنگ حجاب و عفاف مجددا در دستورکار سیاستگذاران فرهنگی کشور قرار گرفت. به رغم تلاشهای گوناگون، همچنان نگرانیهایی در این خصوص مطرح است و جریانهای مختلف پیشنهادهای گوناگونی را برای گسترش حجاب و مقابله با مظاهر بدحجابی ارائه میکنند. متولیان فرهنگی در مراکز آموزشی و دانشگاهی به گسترش فرهنگ حجاب همت گماردهاند و برنامههایی نیز در این خصوص اجرا کردهاند. در مقاله حاضر با استفاده از روش گروه کانونی، موضوع گرایش دختران به انتخاب پوشش کامل و یا رویگردانی از آن، بررسی و تحلیل شده است. جمعیت و نمونه آماری این تحقیق را دختران دانشجو تشکیل میدهند. یافتههای تحقیق نشانگر سطح پایین آگاهی دانشجویان و نیز ضعف استدلال عقلی و علمی آنان در انتخاب یا انکار حجاب است. به این معنا که بیشتر شرکتکنندگان در جلسات بحث، در تأیید حجاب یا مخالفت با آن با اتخاذ مواضع احساسی، نظر خود را در باب گرایش یا عدم گرایش خویش به حجاب بیان میکردند. کلمات کلیدی: پوشش حجاب گروه کانونی دختران دانشجو مصاحبه مشارکتی مقدمه زنان به عنوان نیمی از جامعه و عهدهدار تربیت نیمهای دیگر، از مهمترین نیروهای اجتماعی تأثیرگذار در ساخت تاریخ و حدوث تحولات مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه به شمار میروند. در جامعه برخوردار از فرهنگ دینی، ضمن قائل شدن جایگاه ویژه برای زنان، انتظارات گوناگونی از آنان نیز مطرح است که از جمله آن میتوان به مراعات پوشش در عرصه اجتماع اشاره کرد. البته داشتن پوشش نه امری تازه، بلکه امری دیرپا است که بشر در ادوار مختلف تاریخ و در جوامع گوناگون به آن التزام داشته است.به گواهی تاریخ، در جامعه و فرهنگ ایرانی، زنان فارغ از نوع پوشش،همواره در محیطهای عمومی بدن و سر خویش را میپوشیدند و مناقشه جدی بر سر پوشیدگی زن در ایران، امری متأخر و همزاد جریانهای تجددطلبی در سدههای اخیر است. پیرامون پوشش ابتدایی ایرانیان ویل دورانت میگوید که ایرانیان جز دو دست، بازگذاشتن سایر قسمتهای بدن را خلاف ادب میشمردند، و به همین علت سر تا پای ایشان با سربند یا کلاه، یا پاپوش پوشیده بود (ویل دورانت، 1365 : 413). ظاهرا این پوشش در میان زنان و مردان رایج بوده است. این همسانی و پوشیدگی لباس زنان و مردان را در سایر دورههای تاریخی نیز میتوان دید. مثلا در دوران افشاریه و زندیه، لباس زنان تقریبا شامل قطعات لباس مردان بود، پیراهن بلندی معمولا بر روی دیگر لباس ها پوشیده میشد. زنان در زیر آن چاقچور بر تن داشتند؛ آنها حتی از جلو صورتشان هم دستمال سفید میآویختند (حجازی، 1385 :224-226). در دوران قاجاریه لباس زنان ایرانی، تا پیش از مسافرتهای ناصرالدین شاه به فرنگ، عبارت بود از پیراهنی کوتاه و ارخالقی از آن کوتاهتر که برای پوشاندن بالای تنه به کار میرفت و زیرجامهای که تا پشت قدمها را میپوشاند. در زمستان کلجهای هم برای حفظ سرما بر آن اضافه میشد. سرپوش زنها هم چارقدی بود که سر و موهای بافته بلند آنها را میپوشاند. هنگام بیرون رفتن از خانه چنین میپوشیدند: چاقچوری که زیرجامه در آن بگنجد بر پا و چادر سیاهی بر سر و روبندی از پارچه سفید، با قلابه جواهر که از پشت سر آنها میدرخشید، به صورت میزدند. مسافرت شاه به فرنگ و دیدن لباس بالرینهای پطرزبورغ که شلوار بافته چسبان نازکی به پا میکردند و زیر جامهی بسیار کوتاهی به اندازه یک وجب روی آن پوشیده و روی انگشت پا با موزیک میرقصیدند، شاه هوسناک را بر آن داشت که زنهای حرم خود را به این لباس درآورد، مد لباس خانمها هم همیشه از اندرون شاه بیرون آمده ابتدا به شاهزاده خانمها و زنان اعیان و بعد به سایرین سرایت میکرد (مستوفی،1371 :511). براساس شواهد تاریخی، اولین نشانههای کشف حجاب از دربار ناصرالدین شاه قاجار آغاز شد. مسافرتهای شاه به اروپا و مشاهدات وی از وضعیت پوشش زنان اروپائی در انتقال فرهنگ آن دیار به دربار و سپس به جامعه تأثیر بهسزایی داشت. رفتهرفته موضوع کشف حجاب در قالب تجددخواهی به محافل روشنفکری و اشعار شعرا نفوذ کرد و در مطبوعات منعکس شد. این روند تا جایی ادامه یافت که در دوران پهلوی اول به کشف حجاب منجر شد و پهلوی دوم به تعمیق و نهادینهسازی مبانی و اندیشههای آن پرداخت. بر اساس اسناد تاریخی، روند گسترش و نهادینهسازی بیحجابی در جامعه ایرانی یک طرح استعماری است (مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1388). با پیروزی انقلاب اسلامی و ظهور مطالبات اجتماعی برای اجرای احکام اسلام، موضوع حجاب به عنوان یک فریضه دینی در دستورکار کارگزاران فرهنگی جامعه قرار گرفت و از همان ابتدا مجموعهای از اقدامات سلبی و ایجابی در زمینه ترویج و نهادینهسازی فرهنگ حجاب اجرا شد. به رغم گذشت بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب و دغدغه مسؤولان فرهنگی در این زمینه، همچنان موضوع حجاب و سازوکارهای مقابله با مظاهر بدحجابی، به عنوان یک آسیب و مسأله اجتماعی، مبتلابه محسوب میشود. این مسأله اجتماعی به نوبه خود ریشه در مسائل اجتماعی بنیادیتری دارد که اصلاح آن نیازمند اتخاذ سیاستهای فرهنگی و اجتماعی داهیانه و واقعنگرانه است. زیرا حجاب به مثابه رسانهای نمادین و کنشی اجتماعی، از یک سو تحت تاثیر ساختارهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و از سوی دیگر، متاثر از کنشگران اجتماعی اعم از زن و مرد است. گرچه موضوع بدحجابی از سوی متولیان فرهنگی و رسانههای جمعی با عناوینی چون وازدگی در برابر فرهنگ بیگانه،گسترش فساد،تضعیف اعتقادات و تقیدات دینی در جامعه مطرح و از پیامدهای فرهنگی و اجتماعی آن با تعابیری مانند بروز ناامنی،اختلال در نظم روابط جنسی، افزایش آزار جنسی، عوارض جسمانی،آسیبهای روانی،تزلزل بنیان خانواده و.... یاد شده است؛ اما این سؤال مطرح میشود که چرا بهرغم تأکیدات فوق، برخی با نادیده گرفتن حساسیتهای فرهنگی و اجتماعی از مراعات حجاب در محیطهای بیرونی استنکاف میورزند؟ در این مقاله تلاش شده است تا نوع نگاه دختران دانشجو به موضوع حجاب و نقش عواملی چون خانواده، دوستان، رسانه و... در انتخاب نوع پوشش آنان بررسی شود. در فرآیند این تحقیق پاسخ سؤالات زیر پی گرفته شد: - نوع نگاه دانشجویان دختر به موضوع حجاب چگونه است؟ آیا انتخاب نوع پوشش از سوی آنان مبتنی بر آگاهی است، یا مبنای عقلانی و مستدلی برای آن ندارند؟. برای دریافت پاسخ شرکتکنندگان به این سؤال، بحث را با این سؤال آغاز کردیم که:« آیا حجاب محدودیت است یا مصونیت؟» - عوامل مؤثر بر انتخاب نوع پوشش از سوی دانشجویان دختر چیست؟. به منظور یافتن این عوامل از نوع روابط آنها با جنس مخالف و نیز عواملی مانند طبقه اجتماعی و نوع مصرف فرهنگی و رسانهای پرسشکردیم. - جایگاه و نقش خانواده در انتخاب پوشش مناسب و یا نامناسب از سوی شرکتکنندگان چیست؟ فهرست مطالب چکیده کلمات کلیدی مقدمه پیشینه تحقیق چارچوب مفهومی روش تحقیق یافتههای تحقیق الف) یافتههای توصیفی جدول شماره 1: ویژگی افراد شرکت کننده ابعاد شناختی جدول شماره 2 : یافته های تحلیلی؛ جنبه های مثبت و منفی بعد شناختی 2) ابعاد رفتاری جدول شماره 3 : یافته های تحلیلی؛ عوامل مؤثر بر گرایش یا عدم گرایش به حجاب بحث و نتیجهگیری منابع