حقوق
دانلود پایان نامه رشته حقوق وقف اوراق بهادار
مقدمه: وقف اوراق بهادار شامل چهار مبحث می باشد. مبحث اول؛ شناخت سهام شرکت ها و امکان سنجی وقف آن ها، مبحث دوم؛ شناخت اوراق سهام و امکان سنجی وقف آن ها، مبحث سوم؛ شناخت اوراق قرضه و امکان سنجی وقف آن ها و مبحث چهارم؛ تامین مالی وقف با استفاده از اوراق بهادار اسلامی (صکوک) می باشد.
در این تحقیق با عنایت به گستردگی مصادیق اوراق بهادار ما تنها به بررسی مصادیقی از آن از جمله سهام شرکت ها، اوراق سهام، اوراق قرضه، اوراق بهادار اسلامی (صکوک) و اوراق وقف میپردازیم و امکان وقف آنها را مورد بررسی قرار میدهیم.
اگر بخواهیم واژه وقف را به پارسی برگردانیم ، ایستادن و پایندگی خواهد شد ، این واژه در « المنجد » چنین معنا شده است : دام قائما و سکن ، وقف الدار : حبسها فی سبیل الله ، در لغت نامه دهخدا زیر این واژه آمده است : ایستادن ، به حالت ایستاده ماندن و آرام گرفتن ، منع کردن و جلوگیری نمودن . در بیان معنای لغوی وقف آیه شریفه « قفوهم انهم مسوولون » آورده شده که به معنی حبس شدن و حبس کردن ، متوقف شدن و متوقف کردن است . وقف در منا و عرفات که جزء مفاسک حج می باشد نیز به همین معنای ایستادن و درنگ کردن و ماندن می باشد . در رابطه با معنای اصطلاحی وقف در بین فقهای مذاهب اسلامی اختلاف نظر وجود دارد که این اختلاف ناشی از تفاوت آراء آن ها در رابطه با ماهیت وقف و چگونگی ایجاد و شرایط آن می باشد . برخی آن را لازم و برخی جایز می دانند و عده ای قصد قربت را شرط تحقق وقف می دانند ولی عده دیگری چنین عقیده ای ندارند . این نوع اختلافات موجب شده است که در تعریف آن نیز با تعاریف گوناگون مواجه شویم . بند اول : مفهوم اصطلاحی وقف از دیدگاه فقه امامیه و حقوق ایران در تعبیر فقها از وقف سه تعبیر عمده دیده می شود: 1-تحبیس الاصل و تسبیل المنفعه 2- تحبیس الاصل و اطلاق المنفعه 3- تحبیس الاصل و تسبیل الثمره شیخ ابو جعفر طوسی در کتاب المبسوط وقف را مطابق بند 1 تعریف کرده اند . تحبیس از ریشه حبس به معنای زندانی کردن و در قید آوردن است زیرا با وقف شدن ملک ، آزادی نقل و انتقال از آن گرفته می شود . تسبیل ، در راه خدا آزاد گذاردن است زیرا منافع وقف برای موقوف علیهم مباح و آزاد است تا از آن انتفاع ببرند . پس تعریف وقف طبق گفته شیخ طوسی نگاه داشتن اصل ملک و آزاد گذاردن منافع است و مخصوصا کلمه تسبیل را به کاربرده . تا روشن شود که وقف از صدقات جاریه است . شهید اول ، محمد بن مکی عاملی در کتاب الدروس وقف را رسما به صدقه جاریه تعریف نموده و می گوید : " الوقف و هو الصدقه الجاریه و ثمرتها : تحبیس الاصل و اطلاق المنفعه " بیشتر فقها ، پس از شیخ طوسی ، عبارت "تسبیل " را نپسندیده اند و آن را به « اطلاق » تبدیل نموده اند . چنان که در گفتار شهید اول مشاهده گردید . محقق حلی در شرایع الاسلام در تعریف وقف چنین می گوید : "الوقف عقد ثمرته تحبیس الاصل و اطلاق المنفعه " در پی او علامه حلی در کتاب قواعد نیز همین تعریف محقق را آورده . ولی شهید اول در لمعه با اسقاط کلمه «عقد» وقف را چنین تعریف کرده است : الوقف و هو تحبیس الاصل و اطلاق المنفعه . یعنی وقف عبارت است از حبس کردن اصل عین و آزاد گذاشتن منفعت آن. فقهای معاصر مثل مرحوم سید اصفهانی در وسیله النجاه و امام خمینی (ره) در تحریر الوسیله تعریف شیخ ابوالقاسم محقق حلی را آورده اند . مرحوم استاد آیت الله خوئی در منهاج الصالحین طبق روایت وارده از پیامبر اکرم که فرموده اند « حبس الاصل و سبل الثمره » وقف را چنین تعریف کرده است :« و هو تحبیس الاصل و تسبیل الثمره » سید جواد عاملی در کتاب مفتاح الکرامه عبارت « اطلاق المنفعه » را بر عبارت « تسبیل المنفعه » ترجیح می دهد و تعریف محقق و علامه را که وقف را عقد دانسته اند بهتر از دو تعریف دیگر می داند . اما ترجیح ، « اطلاق » بر « تسبیل » از این جهت است که اطلاق و تحبیس دو لفظ متقابل هستند و اطلاق در تعریف وقف بیشتر می تواند حقیقت وقف را آشکار کند در صورتی که تسبیل لفظ مقابل تحبیس نیست . همچنین لفظ تسبیل شامل هر گونه صدقه ای می گردد و به وقف اختصاص ندارد از این جهت تعریف ناقص است و شامل اغیار نیز می گردد. در حقوق ایران در تعریف وقف در ماده 55 قانون مدنی آمده :« وقف عبارت است از این که عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود >>. دکتر ناصر کاتوزیان در خصوص ماده مذکور بیان داشته اند : مقصود از « حبس عین » جدا ساختن ملک ( فک ملک ) از دارایی مالک و مصون داشتن آن از نقل و انتقال است . عین باید تاب پایداری در برابر انتفاع را داشته باشد . وقف منفعت و دین و حق امکان ندارد . حبس عین باید دائمی باشد نه موقت ، هر چند که پس از مدتی هدف وقف منتفی شود . تسبیل منفعت به معنی صرف در راه خدا است . در ماده 56 آمده است : وقف واقع می شود به ایجاب از طرف واقف بهر لفظی که صراحتا دلالت بر معنی آن کند و قبول طبقه اول از موقوف علیهم یا قائم مقام قانونی آنها در صورتی که محصور باشند مثل وقف بر اولاد . و اگر موقوف علیهم غیر محصور یا وقف بر مصالح عامه باشد در این صورت قبول حاکم شرط است . از این تعاریف می توان برداشت نمود که مقنن تعریف و ماهیت و شرایطی که در فقه امامیه بیان گردیده است را مورد توجه قرار داده و همان مبانی و اصول را مبنا و اساس برای وقف قرارداده است . قانون در مورد این که مقصود از حاکم کیست صحبتی به میان نیاورده . اما دکتر سید حسن امامی می گوید : « ذکر کلمه حاکم در مورد مزبور پیروی از حقوق امامیه است و فقهایی که وقف را عقد می دانند . دکتر محمد امینیان مدرس در خصوص واژه حاکم در ماده مذکور می گوید : ظاهراً منظور از واژه حاکم در ماده 56 کسی است که جهت وقف متوجه اوست و بنابراین اداره اوقاف و یا نهادی که منتفع از وقف است و یا حاکم شرع می تواند قبولی را اعلام کند . کلمات کلیدی: وقف اوراق بهادار فهرست مطالب وقف اوراق بهادار مبحث اول: شناخت سهام شرکتها و امکان سنجی وقف آنها گفتار اول: شرکتهای سهامی گفتار دوم: مفهوم سهم گفتار سوم: ماهیت حقوقی سهام و ویژگیهای آن بند اول: مالیت داشتن سهام شرکتها بند دوم: ویژگیهای سهام شرکتها گفتار چهارم: ضرورت و امکان وقف سهام بند اول: ضرورت وقف سهام بند دوم: امکان وقف سهام گفتار پنجم: شرایط وقف سهام از دیدگاه حقوقدانان و رویه قضایی مبحث دوم: شناخت اوراق سهام و امکان سنجی وقف آنها گفتار اول: ادله بطلان وقف اوراق سهام گفتار دوم: امکان سنجی وقف اوراق سهام بند اول: عدم منافات وقف اوراق سهام با ماهیت و شروط وقف بند دوم: وقف از معاملات امضایی بند سوم: گستردگی دایره وقف بند چهارم: تصحیح وقف اوراق سهام با عمومات امضایی گفتار سوم: راهکارهای عملی وقف اوراق سهام گفتار چهارم: تفاوت وقف سهام با وقف اوراق سهام مبحث سوم: شناخت اوراق قرضه و امکان سنجی وقف آنها گفتار اول: شناخت اوراق قرضه گفتار دوم: امکان وقف اوراق قرضه مبحث چهارم: تأمین مالی وقف با استفاده از اوراق بهادار اسلامی (صکوک) گفتار اول: صکوک گفتار دوم: صکوک مشارکت گفتار سوم مدل عملیاتی انتشار صکوک مشارکت وقفی بند اول: بانی بند دوم: واسط (ناشر) بند سوم: امین گفتار چهارم: بررسی فرایند عملیاتی انتشار صکوک مشارکت وقف گفتار پنجم: اوراق وقف نتایج و پیشنهادات منابع و مراجع