زبان و ادبیات
دانلود مقاله رشته ادبیات بررسی تطبیقی تصویرگری خورشید در اشعار انوری، خاقانی و نظامی چکیده زمان رواج سبک آذربایجانی، دورة اوج استفاده از تصویرسازی طبیعت برای ارایه امیال و افکار شاعران بوده تا آنجا که شعرایی چون انوری، خاقانی و نظامی از بزرگان و سرامدان این سبک و این شیوه به حساب میآیند. خورشید از عناصر طبیعی و از بارزترین ابزار تصویرسازی شعراست. زیبایی و عظمت آن همواره موجب ایجاد باورهایی شده است که در ترکیب با فنون هنری و ادبی، به غنیسازی تصاویر و ترکیبات ادب فارسی انجامیده است. این مقاله به مقایسة تصویرسازی با خورشید در شعر انوری، خاقانی و نظامی پرداخته است. این شعرا با استفاده از محسوسات در تصویر خورشید و بهرهبرداری از معنای نمادین و اسطورهای آن که در واقع همان زیبایی و قدرتمندی خورشید است و همچنین استفاده از تتابع اضافات و بیان تصویر در تکبیتها تشریک مساعی دارند. اما استفاده از خورشید در تصویر یک هیأت، بسامد و تکرار بالا، تصویرسازی به اقتضای حال و با توجه به ویژگیهای مخاطب و نیز آرایههای متعدد برای ارایة تصویر خورشید، ویژة شعر خاقانی به نظر میرسد. واژههای کلیدی: خورشید تصویرسازی انوری خاقانی نظامی مقدمه قرن ششم یکی از دورههای پربار شعر و ادب پارسی است. شاعران نامداری در این قرن پا به عرصة وجود گذاشتند، از جمله انوری، نظامی و خاقانی که از بزرگان شعر فارسی به حساب میآیند. «در این دوره شاعری شرایط سنگین و دشواری دارد و یکی از این شرایط احاطة شاعر به علوم متداول روزگار و کاربرد آنها در شعر است.» (صفا، 1362: 58) به قول نظامی عروضی: «شاعر باید در انواع علوم متنوع باشد و در اطراف رسوم مستطرف؛ زیرا که چنان که شعر در هر علمی به کار همی شود، هر علمی در شعر به کار همی شود.» (نظامی عروضی، 1364: 47) بنا بر این در این دوره شاعران در پی آن هستند تا انواع شگردها را به کار ببرند تا به نوعی تازگی در شعر ایجاد کنند. یکی از این شگردها استفاده از علوم و دانش رایج روزگار بوده است. میدانیم که نجوم از علوم متداول این روزگار بود؛ به گونهای که ظهور دانشمندانی نظیر ابوریحان بیرونی و حکیم عمر خیام در مشرق و ابن صاعد اندلسی و ابواسحق زرقانی در مغرب متصرفات اسلامی گواه این مدعاست. با بررسی اشعار انوری، خاقانی و نظامی میتوان دریافت که آنان به دانش نجوم احاطة کامل داشتند زیرا آثارشان مملو از اصطلاحات و احکام نجومی است تا جایی که کمتر مسألة نجومی از دید آنان به دور مانده، یکسره در شعرهایشان درج گردیده است. در شعر آنان طبیعت، از جمله آسمان نقش اساسی دارد. همانطور که ملکالشعرای بهار مینویسد: «در کشوری که سرتاسر در معرض تأثیرات آزاد طبیعت بوده و جز جمال طبیعت که تکامل نعمت و نزهت چیزی پیدا نیست، در معرض چیزی که همه روزه در برابر آنان حاضر و آماده است اصرار نورزیده، چنین ملت مترفهی از وصف یک گل سرخ و یک درخت نارنج و یک افق پرشعله و رنگارنگ و چیزی که از اغراق و مثل یک تابلو ساده از اصل موضوع به صدق و راستی حکایت نماید دیده نشده و بالعکس در این ملت بیشتر اغراقات شاعرانه و شگفتیهای تصوری و استجابات وهمی و سرگذشت منظرههای آسمانی و بهشتی و غیر قابل فهم بهکار میرود.» (بهار، 1382: 395) نکتة قابل ذکر این است که استفادة آنان از علم نجوم و فنون آن جهت تصویرگری شعر به گونهای به کار رفته است که با کمک آن اندیشهشان را محسوستر و آشکارتر کند. «دورة شعرای مورد نظر ما نیز، عصر قصیده فنی است.» (سلطانی، 1370: 10) یعنی شعرهایی مملو از تصاویری که با کمک علوم و فنون علمی و ادبی ساخته شده است. استفاده از این فنون هم اسباب زیبایی و هم باعث دیریابی و پیچیدگی شعر میشود. در این دوره شاعرانی چون انوری، خاقانی و نظامی ظهور کردند که شعرشان با تصاویر متعدد و متنوع زیبا شده است و نمونة بارز شعر در مکتب پارناس به حساب میآید. چرا که در مکتب پارناس عقیده بر این است که: «شعر نه باید بخنداند، نه باید بگریاند بلکه باید زیبا باشد.» (زرینکوب، 1371: 29) در حقیقت زبان شعر، زبان مجاز و قلمروی برای بلندپروازیهای تخیل شاعرانه است که گفتار را از زبان عرف و حقیقی به عالم ذهن و خیال میکشاند. این سه تن نیز از زبان مجاز استفادة فراوان کردند تا خیالها و مضامین مورد نظرشان را از زبان معمول به زبان شعر و قلمرو هنر برسانند. اگر این نظر را بپذیریم که «هنر، اندیشیدن در قالب تصاویر است و بدون تصاویر هیچ هنری بهویژه هیچ شعری وجود ندارد» (قاسمیپور، 1386: 31) میتوان گفت که انوری، خاقانی و نظامی در زمرة شاعرانی هستند که تصاویر شعری را، از جمله تصاویر خورشید، برای بیان آنچه در ذهن و ضمیرشان میگذرد به کار گرفتهاند به نحوی که اندیشهها و خیالات درونی آنها را بازگو میکند. «شعر بهطور مستقیم با وزن و آهنگی که ما در هنگام بلندخواندن آن احساس میکنیم حواس را جلب میکند، اما به طور غیر مستقیم با تصویرسازی، یعنی ارایة تصویر خیالی از تجربة حسی بر تأثیر و زیبایی خود میافزاید.» (لارنس، 379: 46) از آنجا که ابزار هنریشدن و خیال در شعر، آرایهها و فنون ادبی هستند، در این آثار نیز بهکار گرفته شدند و موجبات هنریتر و زیباترشدن را فراهم آوردند. همچنین موجب ایجاد لذتی گشتند که در گرو کشف پیوندهای بین کلمات و اجزای شعر در قالب استعاره و تشبیه است. به عبارتی شامل تصاویر پیچیدهای است که نه تنها باعث دلزدگی و خستگی نمیشود بلکه از دلایل زیبایی آن است. فهرست مطالب چکیده واژههای کلیدی مقدمه 1ـتصویر خورشید در شعر انوری، خاقانی و نظامی 1ـ1ـ شباهتهای تصویری خورشید در شعر انوری، خاقانی و نظامی 1ـ1ـ1ـ تصویر خورشید با استفاده از محسوسات 1ـ1ـ3ـ تصویر خورشید با استفاده از معنای نمادین و اسطورهای آن 1ـ1ـ3ـ1ـ خورشید، نماد زیبایی 1ـ1ـ3ـ2ـ خورشید، نماد قدرت 1ـ1ـ4ـ تصویر خورشید در تکبیتها 1ـ2ـ تفاوتهای تصویری خورشید در شعر انوری، خاقانی و نظامی 1ـ2ـ1ـ تصویر خورشید در هیأت کامل 1ـ2ـ2ـ جایگاه خاص خورشید در نزد خاقانی 1ـ2ـ3ـ تصویر خورشید به اقتضای حال 1ـ2ـ5ـ پیچیدگی تصاویر خورشید با آرایههای متعدد نتیجه منابع