روانشناسی و علوم تربیتی
طلاق عاطفی زمانی اتفاق میافتد که زن و مرد در کنار هم به سردی زندگی می کنند ولی تقاضای طلاق قانونی نمیکنند.[۱][۲][۳] داشتن فرزند یا دیدگاه منفی جامعه به طلاق میتواند دلیل عدم طلاق قانونی باشد. یکی از شاخصهای کلیدی در طلاق عاطفی این است که در تنهایی، آرامش بیشتری دارند. کارها و تفریحات مشترک به شدت کم میشود و هر کس برنامه زندگی خود را انگار که تنها زندگی میکند پیش میبرد. وقتی تنهایی عادت هر روزه شود، میتواند جزء علایم طلاق عاطفی باشد.
عدم تمایل به گفت و گو، بی توجهی به صحبتهای فرد مقابل، بی حوصلگی در گوش دادن و حرف زدن یا سکوت در برابر صحبت های همسر یا تلاش برای پایان دادن به مکالمه یا عوض کردن موضوع مکالمه از دیگر علایم طلاق عاطفی است.یکی از علایم دیگر طلاق عاطفی این است که به جای توجه به خواسته های همسر، بیشتر به خواسته های خود توجه می کند، به راحتی احساسات منفی و خشم را بروز می دهد، بدون اینکه به احساسات همسرش توجه کند. در قبال اعتراض به بی توجهی و سردی، به راحتی مشکل را انکار میکند و حتی تمایلی به بحث در مورد آن ندارد.
در طلاق عاطفی، رابطه جنسی و ابراز محبت طرفین بسیار کم می شود، حرفهای دلپذیر، تمجید و تحسین، تبادل عاطفی چه کلامی چه لمسی، بسیار کاهش پیدا میکند.آسیب طلاق عاطفی در اغلب موارد چند برابر طلاق قانونی است. این که فرد در عین زندگی با فردی دیگر زیر یک سقف، تنهایی و انزوا پیشه کند و رضایتی از زندگی اش نداشته باشد، فشار روحی مضاعفی است. بخش اعظم بی توجهی زوج ها به یکدیگر ناشی از ناآگاهی از مهارت های ارتباطی است که مانع از بروز احساسات و عواطف میشود یا مانع از بروز عواطف و احساسات به شکل سازنده و سالم می شود. [۴]
فهرست مطالب
مبانی نظری و پیشینه تحقیق طلاق عاطفی
2-1-2-1- تاریخچه طلاق
2-1-2-2- تعریف طلاق
2-1-2-3-طلاق عاطفی
2-1-2-5-نظریه مثلث عشق استرنبرگ
2-1-2-6-نظریه نظم خرد چلبی
2-1-2-7-شرایط علی طلاق عاطفی
2-1-2-8-شرایط علی طلاق
2-1-2-9-شرایط میانجی طلاق عاطفی
2-1-2-10-شرایط میانجی خانوادگی
2-1-2-11-شرایط میانجی فردی
2-2- پیشینهی پژوهشی
2-2-1- پیشینهی داخلی
2-2-2- پیشینهی خارجی
منابع