روانشناسی،علوم تربیتی واجتماعی
سرسختی روانشناختی یک ساختار شخصیتی است که توسط کوباسا(1979)، به عنوان یک عامل تعدیل کنندهی رابطهی بین استرس و بیماری یا به عنوان یک سپر محافظ در برابر فشارهای زندگی معرفی شده است. او با استفاده از نظریه های وجودی، سرسختی را ترکیبی از باورها در مورد خود و جهان تعریف می کند که از سه مولفه تعهد، کنترل و مبارزه جویی تشکیل شده و در عین حال ساختار واحدی است که از عمل یک پارچه و هماهنگ این سه مولفهی مرتبط با هم شکل می گیرد. تعهد احساس عمیق درآمیختگی با جنبه های گوناگون زندگی مانند خانواده، شغل، روابط بین فردی و... می باشد. فرد دارای تعهد ارزش، اهمیت، معنا و هدف مندی زندگی را دریافته است. احساس تعهد نقطه مقابل بیگانگی است(نعمت طاووسی و شریفی، 1390).
با رشد فزآینده آگاهی در حوزه روانشناسی و پیدایش گستره های نو، مفهوم سرسختی نیز به عنوان یکی از ویژگی های شخصیتی مورد توجه نظریه پردازان روانشناسی به ویژه روانشناسان مثبت گرا قرار گرفته است. در این چارچوب سرسختی به عنوان ترکیبی از نگرش ها و باورها تعریف می شود که به فرد انگیزه و جرات می دهد تا در مواجهه با موقعیت های فشارزا و دشوار کارهای سخت و راهبردی انجام دهد و برای سازگاری با آن شرایط سرسختانه فعالیت کند تا از میان رویدادهایی که می تواند به صورت بالقوه واجد پیامدهای فاجعه آمیز و ناخوشایند باشند راهی به سوی رشد و تعالی باز کند و فرصت هایی برای رشد فراهم آورد(مدی و همکاران، 2002).
سرسختی روانشناختی دارای سه سازه شامل : تعهد، کنترل و مبارزه جویی می باشد. فردی که دارای خصوصیت تعهد است، فعالیت های زندگی را جالب، بااهمیت و معنی دار، می پندارد، چنین اعتقادی از فشارزا بودن وقایع، می کاهد. مولفه های سرسختی در موقعیت های فشارزا، سبب خواهند شد که فرد ارزیابی تهدیدآمیزی از موقعیت نداشته باشد و از راهبردهای صحیح برای حل مساله استفاده نماید. مفهوم سرسختی، مفهومی بسیار مفید است که می تواند نشان دهد که فرد، حتی با داشتن یک زندگی دردناک مثل: ابتلا به ایدز، می تواند سلامت روان خود را حفظ نماید(وانس و همکاران، 2008).
مدی و همکاران(2002)، نشان دادند افراد با سرسختی روانشناختی بالا در مقایسه با افراد سرسختی روانشناختی پایین مدیریت بهتری در شرایط فشارزا دارند و از استراتژی های مقابله ای مثبت تری استفاده می کنند. آن ها در این موقعیت ها، فعال تر و با تمرکز شناختی بالاتر، عمل می نمایند. افراد با سرسختی بالا در موقعیت های فشارزا بیشتر از روش های مقابله ای مساله مدار استفاده می نمایند و افراد با سرسختی پایین از روش های مقابله ای هیجان مدار استفاده می نمایند و سبک مقابله ای افراد سرسختی بالا در چنین موقعیت هایی کارآمدتر می باشد. حال قصد محقق در این پژوهش برآن است تا بداند سبک های دلبستگی در زنان دارای شوهر مبتلا به اختلال مصرف مواد مایل به طلاق با زنان دارای شوهر مبتلا به اختلال مصرف مواد مایل به ادامه زندگی مشترک چه تفاوتی دارد و آیا کنترل سرسختی روانشناختی زنان دارای شوهر مبتلا به اختلال مصرف مواد تاثیری در تمایل به طلاق آن ها دارد یا نه؟
فهرست مطالب
فصل اول طرح تحقیق
1-1- مقدمه 2
1-2- بیان مساله 3
1-3- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق 5
1-4- اهداف تحقیق 7
1-4-1-هدف کلی 7
1-4-2- اهداف جزئی 7
1-5- سوال ها تحقیق 7
1-6- فرضیه های تحقیق 8
1-7- تعاریف نظری و عملیاتی 8
1-7-1-تعاریف مفهومی 8
1-7-2- تعاریف عملیاتی
فصل دوم پیشینه ی تحقیق
- پیشینه نظری
2-1-1- سبک های دلبستگی
تعریف
دلبستگی
سبک های دلبستگی
سبک ایمن
سبک اجتنابی
سبک دو سوگرا
نظریه روان کاوی
نظریه کردار شناسی
نظریه یادگیری اجتماعی
نظریه بوم نگری
نظریه روانشناسی شناختی
2-1-2- کنترل سرسختی
سرسختی روان شناختی
نظریه های سرسختی روانشناختی
شاخص های سرسختی
ویژگی های سرسختی روانشناختی
پیامدهای سرسختی روانشناختی
ساختار شخصیتی سرسختی روانشناختی
ارتباط سرسختی روانشناختی با استرس و بیماری
عوامل و همبسته های سرسختی روانشناختی
عوامل سرسختی
عوامل زیست شیمیایی
یادگیری
همبسته های سرسختی روانشناختی:
تاب آوری به عنوان مفهوم مشابه سرسختی روانشناختی
2-1-3- تمایل به طلاق
اختلال مصرف مواد
تعریف از نظر DSM-5
2-2- پیشینه پژوهشی 50
2-2-1- پیشینه داخلی 50
2-2-2- پیشینه خارجی 53
فصل سوم روش تحقیق
3-1-مقدمه 59
3-2- روش انجام تحقیق 59
3-3-جامعه آماری 59
3-4- نمونه آماری و روش نمونه گیری 60
3-5- ابزار اندازه گیری اطلاعات 60
3-6- روش اجرای پژوهش 62
3-7- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات 63
فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده ها
4-1- مقدمه 65
4-2- آمار توصیفی 66
4-3-آمار استنباطی 69
فصل پنجم بحث و نتیجه گیری
5-1- مقدمه 75
5-2- بحث و نتیجه گیری 75
5-3- محدودیت ها 77
5-4- پیشنهادها 78
5-4-1- پیشنهادهای کاربردی 78
5-4-2- پیشنهادهای پژوهشی 79
منابع فارسی 80
منابع انگلیسی 83
پرسش نامه 85