حقوق
دانلود پایان نامه رشته حقوق نقش دیوان بین المللی دادگستری در توسعه حقوق بین الملل چکیده ادعای ایجاد قاعدهی حقوقی و توسعه حقوق بینالملل از سوی دیوان بینالمللی شاید گزاف بنظر آید. زیرا علیالقاعده دیوان بینالمللی دادگستری باید اختلافهای بین دولتها را طبق حقوق بینالملل حلوفصل کرده و در صورت خلأ قانونی از صدور رأی اجتناب کند. ولی دیوان فراتر از حل اختلاف، از طریق ایجاد رویهی قضایی، در توسعهی حقوق بینالملل مشارکت دارد. "توسعه" مفهومی است که تغییر و نوآوری را در خود دارد و تنها با اعمال قواعد حقوقی موضوعه امکانپذیر نیست، لذا دیوان با عدول از رویکرد پوزیتویستی، نقش جدیدی را در حقوق بینالملل برای خود ترسیم کرده است. دیوان بینالمللی دادگستری با اتخاذ روشی همچون نظام حقوقی کامنلو؛ برای رویهی قضایی اهمیت یبیش از یک منبع فرعی قائل است و در صورت ضرورت در اصلاح و ایجاد قواعد حقوقی مشارکت میکند، لذا هر چند دیوان رکن قانونگذاری نیست، با توجه به توسعهنیافتگی حقوق بینالملل به عنوان یک شبه قانونگذار عمل میکند. کلیدواژه ها: احتیاط قضایی تصمیمات قضایی قانونگذاری قضایی سیستم حقوقی کامنلو توسعهی حقوق بینالملل دیوان بینالمللی دادگستری مقدمه رویهی قضایی به معنی اتخاذ روش و شیوهی یکسان در قضایای شبیه به یکدیگر است که دیوان ملزم به تبعیت از آن باشد، "رویهی قضایی" در نظامهای حقوقی مطرح جهان دارای اهمیتی متفاوت است و در نظام بینالمللی نیز به عنوان منبع حقوق مورد توجه است. مادهی 38 اساسنامهی دیوان بینالمللی دادگستری به "تصمیمات قضایی بینالمللی" اشاره کرده و این تصمیمات را عامل فرعی برای احراز قواعد حقوقی بینالمللی دانسته است.[1] با اینحال باید دانست که تصمیمات قضایی فراتر از یک عامل کمکی صرفند و ارزش آن را به عنوان یک منبع، میتوان از نحوهی استناد به رویهی قضایی دریافت. زیرا قضات دیوان و اصحاب دعوی در استدلالات خود آنچنان به رویه استناد میکنند که گویی دارای ارزش مستقلی است. در دیوان بینالمللی دادگستری، میتوان ملاحظه کرد که حتی در جایی که دیوان به صراحت به رأیی خاص استناد نکند، از اصول اعمال شده در آرای سابق تبعیت میکند و این امر تبدیل به رویهای ثابت شده است که الزاماً دو فاکتور نسبت به آن وجود دارد(Fitzmaurice 1980, II, 583).حتیدراستنادبهاینسابقه، دیوان بینالمللیدادگستری،سلفخودرانیزفراموشنمیکند.چنانچه در قضیهی«آمباتیلوس» دیوان اعلام نمود از اصولی که در رویهی قضایی خود و دیوان دائمی اثبات شده است عدول نمیکند.[2] مؤسسین دیوان دائمی دادگستری بینالمللی در بند (1)(د) مادهی 38 اساسنامهی دیوان (که در دیوان حاضر نیز از آن عدول نشده) ضمن بر شمردن منابع حقوق بینالملل به این دلیل عبارت"تصمیماتقضایی"[3]- و نه "رویهیقضایی" – را بکار بردهاند که کلیهی آرا و تصمیمات قضایی را در برگیرد، بنابراین برای استناد به سابقه نیازی نیست تکرار و رویه احراز شود و میتوان تنها به یک رأی یا تصمیم خاص نیز استناد کرد. برای مثال نظریهی مشورتی جبران خسارت ملل متحد که شخصیت حقوقی سازمانهای بینالمللی را شناسایی نموده است، سابقهای ارزشمند ایجاد کرده است که متعاقباً مورد استناد بوده است. لذا میتوان گفت در عمل تفاوتی بین این دو اصطلاح وجود ندارد(کک دین 1382، 644، 645).[4] فهرست مطالب نقش دیوان بین المللی دادگستری در توسعه حقوق بین الملل 1 چکیده 1 کلیدواژه ها 2 مقدمه 3 مبحث اول: بررسی اسناد تأسیس دیوان دائمی 6 مبحثدوم: نگاه دکترین به ایجاد قاعدهی حقوقی بوسیلهی دیوان بینالمللی دادگستری 11 بند اول: خود محدودسازی قضایی، نظریی مخالفین نقش دیوان در ایجاد قاعده 12 بند دوم: کنشگری قضایی: نقش ثانوی دیوان در ایجاد قاعده 15 مبحث سوم: مشابهت عملکرد دیوان بینالمللی دادگستری با رویکرد سیستم حقوقی کامنلو [12] 19 مبحث چهارم: توسعهی قواعد حقوق بینالملل بوسیلهی دیوان بینالمللی دادگستری 25 بند اول: رویکرد فراپوزیتویستی دیوان در عمل 26 بند دوم: دیوان نهادی شبه قانونگذار 31 مراجع 53