مسائل و مشكلات
من نيز با مسائل و مشكلاتي روبرو بودم. از جمله ظاهر كتاب قرآن: كه بسيار ساده و بدون هيچ نقش و نگار و بدون رنگآميزي كه بتواند قدري دانشآموزان را به خود جلب كند. با آيات طولاني كه به نظر ميرسيد براي نوجوانان غير قابل تحمل وخسته كننده است، و كلاس نيز ظاهري خشك و بيروح، در صورتيكه قرآن سراسر زيبائيست، همه آياتش از زيبايي و محتوي و ريتم و خاصي برخوردار است. و بسيار جذاب و شيرين است. در فكر اين بودم پس چرا به ظاهر آن توجه نميشود كه در دانشآموزان ايجاد شوق و انگيزه و رغبت كند، تا آنان با عشق و علاقهاي خاص به اين كتاب آسماني و راهگشاي زندگي بشر رو ميآورند تا خود راه حق و باطل را تشخيص دهند.
راهكار
در وحله اول ديدم كاري از من ساخته نيست كه بتوانم تغييراتي در ظاهر قرآن ايجاد كنم چون مسئول و مولف كتاب نيستم و پيشنهاد و انتقادها هم به اين زودي جواب نخواهد داد. سعي و تلاشم را بر اين نهادم از راههاي مختلف، و آنچه در توان دارم بكار گيرم، تا ايجاد انگيزه و شوق و شور و اشتياق را در دانشآموزان، اين فطرتهاي پاك بوجود آورم. شايد از اين طريق بهتر به سخنان خداي خود و استعدادهاي خداداده و پاك خود پيبرده و چراغ هدايتي در فراسوي راهشان باشد و همواره با قرآن انس و الفت خاص پيدا كنند و سرشار از عشق و معنويت شوند و بذري باشد كه انشاءالله روزي ببار نشيند.
با اين انديشه هر لحظه در فكري، خلاقيتي و تحولي براي كلاس درس خود بودم.
اولين گام
اولين قدم اين بود كه احاديث ائمه معصومين (احاديث كوتاه) را با ريتمي كه در خور سليقه و شوق دانشآموزان بود آماده ميكردم و هنگام شروع كلاس برايشان ميخواندم و آنها تكرار ميكردند و چون آهنگين بود لبخند و شوق و علاقه را در آنها لمس ميكردم و اين باعث شد كه هر هفته كاري جديد ارائه دهم، هر موقع احساس ميكردم خسته شدند از آنها ميخواستم حديث را بخوانند.