مدیریت
ارتباط سبکهای یادگیری وابسته / نابسته به زمینه با پیشرفت تحصیلی زبان فارسی دانش آموزان سال سوم راهنمایی شهر سقز درسال تحصیلی 87-86 چکیده این پژوهش کوشیده است تا از منظر تفاوتهای فردی، نوع رابطه ی سبکهای یادگیری وابسته / نابسته به زمینه با پیشرفت تحصیلی زبان فارسی دانش آموزان را در منطقه ای دو زبانه مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش از روش و الگوی همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری مورد پژوهش شامل دانش آموزان سال سوم راهنمایی است که در سال تحصیلی ٨٧- ٨۶ در آموزشگاههای شهر سقز مشغول به تحصیل بوده اند که به صورت تصادفی 142 نفر از آنان به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. از آزمون گروهی شکلهای نهفته برای سنجش سبکهای یادگیری و از آزمون پیشرفت تحصیلی زبان فارسی شریفی استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها علاوه بر روشهای آمار توصیفی از آمار استنباطی شامل مقایسه میانگین ها و آزمون t و نیز رگرسیون استفاده شده است. میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی زبان فارسی دانش آموزانی كه سبك یادگیری شان نابسته به زمینه است به مراتب بهتر از دانش آموزانی است كه وابسته به زمینه اند. با كنترل متغیر جنسیت، باز نتیجه ثابت است یعنی هم در دانش آموزان دختر و هم پسر پیشرفت تحصیلی زبان فارسی در سبك یادگیری نابسته به زمینه به مراتب بیشتر از سبك یادگیری وابسته به زمینه است. بنا براین فرضیه اول تأیید می شود. در هر یك از خرده آزمون های پیشرفت تحصیلی، دانش آموزانی كه سبك یادگیری نابسته به زمینه دارند نمرات بهتری از دانش آموزانی كه سبك یادگیری وابسته به زمینه دارند كسب كرده اند. اما در خرده آزمون فصاحت جلمه تفاوت مشاهده شده بین دو گروه معنی دار نمی باشد. از مجموع متغیر های وارد شده به معادله رگرسیون، متغیر سبك یادگیری نابسته به زمینه با ضریب 34/0 تأثیر مثبت و بیشترین تأثیر را بر پیشرفت تحصیلی داراست. در مرتبه بعد متغیر جنس نیز با ضریب مسیر 26/0 با علامت مثبت در مرتبه دوم قرار دارد و نشان از پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر نسبت به دانش آموزان پسر می دهد. همچنین ضریب مسیرتحصیلات پدر به میزان 25/0 در مرتبه سوم قرار دارد. کلمات کلیدی: دوزبانگی جنسیت دوره راهنمایی دانش آموز دو زبانه پیشرفت تحصیلی زبان فارسی سبک یادگیری وابسته/نابسته به زمینه مقدمه آموزش و یادگیری واژه هایی عجین اند كه هر كدام دیگری را تداعی می كنند. هماهنگ كردن این دو با هم هدف عمده تحقیقات مختلفی در دهههای اخیر بوده است.اهمیت مهارتهای زبانی در آموزش و پیشرفت تحصیلی یك مسأله عام وبه تعبیری ملی است. در كشور ما كه زبان آموزشی، زبان فارسی است یكی از عوامل كلیدی مؤثر در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان، مهارتهای مربوط به این زبان است و به نظر میرسد كه یكی از علل مهم مردودی دانشآموزان و تكرار پایه، نارسایی در یادگیری آن به خصوص در مناطق دو زبانه باشد كه كودكان در محیط زندگی خود تا سن ورود به مدرسه با این زبان کمتر برخورد ارتباطی داشتهاند و لذا منطقی به نظر میرسد از نظر مهارتهای گفتاری در مقایسه با كوكان مناطق یكزبانه ی فارسی زبان مشكلات بیشتری داشته باشند. چند زبانگی مشکلاتی را برای افراد دو زبانه بویژه افرادی که اعضای اقلیت های زبانی هستند به بار می آورد و به عقیده ترادگیل (1376) شاید بزرگترین مشکلی که در این زمینه با آن رو به رو هستند، تحصیل است. کودکان اقلیت های زبانی مجبورند خواندن و نوشتن را به یک زبان کاملاً متفاوت از زبان مادری خود یاد بگیرند. در حالی که دو زبان اول و دوم با هم تفاوت زیادی ندارند یعنی خویشاوندی نزدیکی دارند، این مشکل ممکن است بزرگ جلوه نکند. فهرست مطالب ارتباط سبکهای یادگیری وابسته / نابسته به زمینه با پیشرفت تحصیلی زبان فارسی دانش آموزان سال سوم راهنمایی شهر سقز درسال تحصیلی 87-86 1 چکیده 1 کلمات کلیدی: 2 مقدمه 2 عوامل مؤثر بر یادگیری زبان دوم: 4 1-ویژگی های روان شناختی زبان آموز 4 2- عوامل و موقعیت های اجتماعی و فرهنگی 4 3- ویژگی های زبان اول و دوم 4 4- عوامل زیست شناختی 5 5- سبكهای یادگیری 5 انواع تقسیم بندیهای سبکهای یادگیری 6 ویژگیهای افراد وابسته به زمینه و مستقل از زمینه 8 ارتباط سبكهای یادگیری وابسته / نابسته به زمینه با یادگیری زبان دوم 9 متغیر پیشرفت تحصیلی زبان فارسی(ملاک) 13 تحلیل مسیر رگرسیونی 18 بحث و نتیجه گیری 21 فهرست منابع 25