سير طبيعى ماه و پيدايش شكلهاى گوناگون در جرم آن, سبب تقسيم زمان به برهه هاى كوچك و بزرگ مى گردد: ماه و سال. ماه, در حقيقت تقويمى است در صفحه طبيعت. خطوط برجسته اين تقويم طبيعى, چنان خوانا و گوياست كه هر كسى مى تواند آن را بنگرد و اعمال و افعال خويش را مطابق آن تنظيم نمايد.(و قدرّه منازل لتعلموا عدد السنين والحساب …1).
بسيارى از تكاليف فردى و اجتماعى, چه واجب و چه مستحب, بستگى به رؤيت هلال ماه و ثبوت آغاز و پايان آن دارد: روزه ماه مبارك رمضان, عيد فطر, وقوف به عرفات در روز نهم ذى حجه, وقوف در مشعر, در شب دهم ذى حجه, بيتوته در سرزمين منى2, در شبهاى يازدهم و دوازدهم ذى حجه, اعمال روز عيد قربان و …(قل هى مواقيت للناس والحج …3).
علاوه بر اين, ماههاى قمرى, نقش بنيادى در تنظيم و تعيين امورى چون: مدت4 حمل, مدت شيردهى كودكان5, زمان يائسگى6 , عده زنان در طلاق7 و وفات8, اجراى حدود الهى9, آغاز بلوغ شرعى, زمان تعلق زكات10 و …11 دارند.
همين نقش كار ساز و اساسى ماه در امور معاش و معاد12 و دين و دنياى مردم, سبب گرديده مسأله رؤيت هلال, در حوزه تفكر اسلامى جايگاه ويژه اى بيابد. فقها, مسائل و فروعى را بر آن مترتب ساخته اند, راههايى را فرا روى مردم قرار داده اند و در كتابهاى صوم و حج و يا در رساله هاى مستقل, به كند و كاو در اين باره پرداخته اند.