روانشناسی و علوم تربیتی
نقش راهبردی اخلاق حرفهای در سازمان و مدیریت
اخلاق از طریق اصول اخلاقی در سازمان جاری میشود. این اصول راهنماهاییاند که تصمیم گیری در سازمان بر آنها استوار میشود. سازمانها اصولاً براساس ارزشها و اصول خود و با در نظر گرفتن عوامل بیرونی و مقتضیات درونی سازمان خود تصمیمات خود به خصوص تصمیمات راهبردی را اتخاذ مینمایند (رحمانسرشت، 1384).
سازمان میتواند بر رفتار اخلاقی اعضای خود اثر بگذارد و یکی از منابع کلیدی اثر سازمانی درجه تعهد رهبر سازمان به رفتار اخلاقی است. قرآن در مورد رهبر اسلامی خود می فرماید:«و انک لعلی خلق عظیم» و تو دارای خلق عظیم هستی (ونوس و خانیجزنی، 1380).مطالعات اذعان دارند که «توسعه کسب و کارها از طریق نوآوری در سازمانها بیش از هر چیز مرهون رعایت اصول اخلاقی توسط مدیران نسبت به کارکنان است.» (بروکنر، 1383).
سازمانهای متعالی، به عنوان سازمانهایی مسئول با ایجاد شفافیت و پاسخگویی مناسب به ذی نفعانشان در قبال عملکرد خود، رویکردهایی اخلاقی اتخاذ میکنند. نقش راهبردی اخلاق حرفهای در موفقیت معطوف به آینده سازمان غیرقابل انکار است و دوری از آن بنگاهها را سخت آسیبپذیر و متضرر میسازد. دست یابی به اخلاق حرفهای موجب مزیت استراتژیک میگردد (قراملکی، 1382).
جان ایکرز رئیس سابق هیئت مدیره IBM اعتقاد دارد پایبندی به اخلاق، تعلق و احساس مطلوبی را در کسب و کار در مدیران ایجاد می نماید. شرکتها بدون تعهد و پایبندی به اخلاق در کسب و کار نمیتوانند رقابتی عمل نمایند. وی می گوید در اصل اخلاق و رقابت غیرقابل تفکیک هستند. بدون یکی، دیگری بی معنا است. لذا چنانچه در جامعه رفتارهای غیراخلاقی مانند دزدی از یکدیگر، عدم اعتماد، توسل به زور برای پایبند کردن مردم به صداقت و راستی رواج یابد، رقابت مفهوم خود را از دست می دهد. فاسد بودن اعضای جامعه، موجب عدم کارایی، ضایع شدن منابع و از همه مهمتر زائل شدن اعتماد و فرصت هاست.
برعکس پایبندی هر چه بیشتر به اصول اخلاقی، برخورداری از قدرت اقتصادی، توان رقابت در محیط سالم را افزایش می دهد (ایکرز،2003).در عصر اقتصاد مبتنی بر دانش، فعالیتهای ارزش آفرین سازمان فقط متکی به داراییهای مشهود آنها نیست. امروزه دانش و قابلیتهای کارکنان؛ روابط با مشتریان، تأمین کنندگان، کیفیت محصولات و خدمات، فناوری اطلاعات، فرهنگ سازمانی داراییهایی به مراتب ارزشمندتر از داراییهای فیزیکی محسوب میگردد و توانمندی سازمانها در بکارگیری این داراییهای نامشهود، قدرت اصلی ارزش آفرینی آنها را رقم می زند (نورتون و کاپلان، 1386).
فهرست مطالب
بخش اول: حیطههای علم اخلاق در مطالعات مدیریت و سازمان 9
2-4-1- اخلاق شغلی(اخلاق کار) 9
2-4-2- اخلاق حرفهای 9
2-4-3- اخلاق سازمانی 11
2-4-4- اخلاق کسب و کار 13
2-4-5- اخلاق مدیریت 14
2-4-6- نقش راهبردی اخلاق حرفهای در سازمان و مدیریت 14
2-4-7- تحویلی نگری در اخلاق حرفهای 16
2-4-8- ضرورت اخلاق حرفهای برای مدیران 17
2-4-8-1- ضرورت اخلاق برای مدیران آموزشی 21
2-4-9- قدرت برتر اخلاقی و مصادیق آن 23
2-4-9-1- تقوا و پرهیزگاری 23
2-4-9-2- رفق و مدارا 24
2-4-9-2-1- آثار و پیامدهای رفق و مدارا 25
2-4-9-2-2- رفق و مدارا،يا شدت و تندي؟ 27
2-4-9-3- الفت و محبت 27
2-4-9-4- دفع بدي با خوبي 28
2-4-9-5- سعهي صدر 29
2-4-9-5-1- عوامل سعهي صدر 31
2-4-10- بستر شکل گیری اخلاق حرفهای مدیران و پایداری آن 32
2-4-10-1- شایسته سالاری و اهلیتگرایی 33
2-4-10-1-1- نیروی شایسته از منظر نهج البلاغه 34
2-4-10-2- علاقهمندی شخصی 34
2-4-10-3- قانونگرایی 34
2-4-10-4- تامین مالی 35
2-4-10-5- امنیت شغلی 35
2-4-10-6- نظارت 36
2-4-10-7- ارزشیابی وقدردانی 36
2-4-11- اصول اخلاق حرفهای از منظر نهج البلاغه 36
2-4-11-1- اصل مسئولیتپذیری 36
2-4-11-2- اصل خدمتگزاری 37
2-4-11-3- اصل امانتداری 37
2-4-11-4- اصل انضباط کاری 38
2-4-11-5- اصل پیگیری 38
2-4-11-6- اصل رفقورزی 39
2-4-11-7- اصل نفی خودکامگی 39
2-4-12- اصول اخلاق رهبری نورث هاوس 39
2-4-13- آموزههای اخلاقی و مدیریتی سعدی 40
بخش دوم: پیشینه تحقیقات داخلی و بین المللی 48
2-6-1- تحقیقات داخلی 48
2-6-2- تحقیقات خارجی 57
2-7- جمع بندی و چهارچوب نظری تحقیق 67
منابع 69