مدیریت
نظریه های رضایت شغلی
نخستین دیدگاه ها درباره رابطه بین رضایت شغلی و تولید یا بازدهی فرد در این جمله خلاصه می شود که یک کارگر شاد و با نشاط، کارگری مولد و پر بازده است. در چند دهه، یعنی دهه های 1930، 1940 و 1950 در سازمان های آمریکایی شیوه پدر سالاری حاکم بود و شرکتها می کوشیدند تا گروه هایی از افراد همگن و شاد تشکیل دهند، محل کار را به صورت یک باشگاه درآورند و کسانی که مسئولیت آموزش افراد را بر عهده داشتند به خواسته ها و نیازهای کارگران توجه زیادی نمایند. همه این اقدامات بدان سبب صورت می گرفت تا کارگران شاد و خوشحال دارای بازدهی یا تولید بیشتری شوند ( شفيعآبادي1372).
1- نظريه های بروفي
ازجمله نظريههاي رضايت شغلي كه در مورد آنها نيز مثل تعريف و عوامل ايجاد كننده رضايت شغلي اتفاق نظر وجود ندارد ميتوان به نظريات زيركه بروفي (1959) بيان ميكند اشاره كرد:
الف: نظريه نيازها: رضايت شغلی را به دو عامل وابسته ميداند: يكي اينكه چه ميزان از نيازهاي فرد توسط كار او تأمين ميشود و ديگر آنكه چه ميزان از آنها تأمين نميشود. نتيجهاي كه از اين دو عامل حاصل ميشود ميزان رضايت فرد از شغلش را معين ميسازد.
ب: نظريه انتظارات: انتظارات فرد را در تعيين نوع و ميزان رضايت از شغل مؤثر ميداند. مطابق اين نظريه اگر انتظارات فرد از شغلش زياد باشد ديرتر و مشكلتر به رضايت دست مييابد. پس در واقع رضايت از شغل يك مفهوم انفرادي است و بايد در مورد هر فرد بهطور جداگانه عوامل و ميزان آن را بررسي نمود.
ج: نظريه نقشي : در اين نظريه به دو جنبه رواني و اجتماعي توجه شده است. در جنبه اجتماعي تأثير عواملي مثل نظام سازماني و كارگاهي و شرايط محيط كار مورد توجه است. كه همان شرايط بيروني رضايت از شغل را شامل ميشود. جنبه رواني به انتظارات و توقعات فرد توجه دارد. احساس فرد از موقعيت شغلي و فعاليتهايش در انجام مسؤليتهاي محوله و ايفاي نقش خاص بهعنوان عضوي از اعضاي جامعه ميزان رضايت فرد از شغلش را تعيين ميكند. رضايت كلي نتيجه اين دو جنبه است (شفيعآبادي1372).
فهرست مطالب
-4- رضایت شغلی
2-4-1- تعاریف رضایت شغلی
2 - 4 -2- نظریه های رضایت شغلی
2-4-2- 1- نظريه های بروفي
2-4-2-2- نظريه پارسون
2-3-3- متغیرهای مرتبط با رضایت شغلی
2-4-3-1- عوامل سازماني
2ـ 4ـ 3-2- عوامل محيطي
2-4- 3-3- ماهيت كار
2-4-3-4- عوامل فردي
منابع