روانشناسی و علوم تربیتی
فشار عصبي را پاسخي دانستهاند كه فرد براي تطبيق با يك وضعيت خارجي متفاوت يا وضعيت عادي به صورت رفتاري، رواني و يا جسماني از خود بروز ميدهد(الوانی ، 1382). طبق نظر وی به سندرم سازگاري عمومي هر يك از انسانها در سطحي معمولي در برابر حوادثي كه فشار عصبي همراه دارند،از خود مقاومت نشان ميدهند. بعضي از اشخاص ميتوانند تا حد زيادي در برابر فشار عصبي بردبار باشند. حال آن كه گروه ديگر فاقداين تحمل و بردباري ميباشند. ولي در هر حال هر يك از افراد بشر داراي مرزي هستند كه از آن به بعد فشار عصبي، شروع به اثر گذاري بر آنها ميكند. سندرم سازگاري عمومي زماني آغاز ميشود كه فرد با يك عامل ايجاد فشار عصبي روبه رو شده باشد. اولين مرحله سندرم را اعلام خطر مينامند(مورهد، 1385).
سطوح پايين تا متوسط فشار عصبي، بدن را تحريك نموده و توانايي آن را براي ارائه واكنش، افزايش ميدهد. سپس افراد در اين مرحله، اغلب وظايفشان را بهتر سرسختانهتر يا سريعتر انجام ميدهند. اما فشار عصبي بسيار زياد، نيازهاي دست يافتني يا محدوديتهايي را برشخص تحميل ميكند كه منجر به عملكرد پائينتري خواهد شد. شكل فوق ميتواند واكنش افراد را نسبت به فشار عصبي در طول زمان به موازات تغيير در شدت فشار عصبي، نشان دهد.
سطوح متوسط فشار عصبي كه مداوماً در مدت طولاني در زمان تجربه ميشوند، ميتواند منجر به عملكرد پائينتري شود. فشار عصبي در اكثر محيطهاي كاري در سطوح متوسط باعث تسهيل عملكرد ميشود. به همان صورتي كه در شكل مطرح شده است. فشار عصبي معتدل نيز ميتواند پريشان كننده باشد، افرادي كه آن را تجربه ميكنند، ممكن است بر احساسات ناخوشايند و نامطلوب فشار عصبي تمركز نموده و كار خويش را مورد توجه قرار ندهند. نتيجه اين خواهد شد كه عملكردشان آسيب خواهد ديد. وقتي كه عملكرد به مدت طولاني تحت فشار عصبي قرار گيرد ميتواند اثرات مخربي بر سلامتي بگذارد . و همين امر ميتواند عملكرد مؤثر را تحت الشعاع خويش قرار داده و به آن لطمه بزند. مطالعات زيادي نشان ميدهد كه به محض اينكه برانگيختگي، افزايش يافت، در آغاز عملكرد شغل، ممكن است افزايش يابد ولي در برخي نقاط شروع به افت مينمايد. محل دقيق اين نقطه برگشت ( انحنا)، تا حد زيادي به پيچيدگي كاري كه انجام ميشود بستگي دارد، هر چه ميزان پيچيدگي كار بيشتر باشد در سطوح پائينتري از برانگيختگي، اين كاهش در عملكرد روي خواهد داد(صادقی،1387).
فهرست مطالب
مبانی نظری در مورد استرس و فشارهای عصبی
2-3)استرس و فشار عصبی
2-3-1) ماهیت و تعریف استرس
2-3-2-)ديدگاههاي نظري استرس
2-3-3)ماهيت دوگانه فشار عصبي
2-3-4)اجتناب ناپذیر بودن فشار عصبي
2-3-4)فشار عصبي و معيارهاي اندازهگيري
2-3-6-)منابع ( عوامل ) فشارهاي عصبي
2-3-6-1) فشارهاي عصبی سازمانی
جدول 2ـ 1: عوامل سازماني فشار عصبي و رواني (جیمز،1995).
2-3-6-2)چهار مجموعه كلي فشار عصبي سازماني عبارتنداز(مورهد، 1385):
- الزامات وظیفه یا شغلي :
• تعارض در هدف
- الزامات دروش شخصي
مقدار برخورد با ديگران
ميزان تماس يا برخورد با افراد ساير بخشها
فقدان حمايت اجتماعي
2-3-6-2)الگوهاي حمايت اجتماعي
- الگوي اثر اصلي
- الگوي ضربهگيري
حمايت ابزاري
حمايت اطلاعاتي:
حمايت كاركردي:
2-3-7)پيامدها ( عوارض) فشار عصبي و رواني
2-3-7-1) پيامدهاي فردي
2-3-7-2)پيامد فيزيولوژيكي
2-3-7-3)پيامدهاي رواني
2-3-7-4)پيامدهاي رفتاري
2-3-7-5)پيامدهاي سازماني
2-3-8)استراتژيهاي مقابله با استرس
2-3-8-1)استراتژيهاي مقابله فردي(رمضانی نژاد،1380).
2-3-8-2)استراتژيهاي مقابله سازماني(علوی ، 1370).
2-3-9)توصيههاي كليدي براي مقابله با استرس
الف) غنا بخشيدن به زندگي معنوي خود:
ب) مديريت مالي:
ج:تنظيم وقت:
د: هدف گذاري:
هـ: ارزش گذاري فعاليت:
د: مهارت نظم بخشي:
ط : توجه به توانايي و سلامت جسمي:
2-3-10)فشار عصبي و تأثير آن بر عملكرد:
2-4)پیشینه تحقیق در مورد استرس و فشارهای عصبی
2-4-1) پژوهشهای داخلي
2-4-1-2)پژوهش های داخلی مرتبط با استرس
2-4-1) پژوهشهای خارجي مرتبط با استرس
2-5) جمع بندی تحقیق
منابع