خبرنگار اجتماعی ؛ رتبهبندی معلمان پس از مدتها آمدورفت به دولت، سرانجام شامگاه یکشنبه سوم آذر در هیئت دولت به تصویب نهایی رسید؛ با این حال معلمان که سالها در انتظار به ثمر نشستن رتبهبندی بودند، با ابلاغ مصوبه جدید دولت، متعجب هستند و انتقادات مختلفی را مطرح میکنند، آنها بر این باورند مصوبه دولت برای رتبهبندی معلمان "ترمیم حقوق" است تا رتبهبندی!
هماکنون نقدهای مختلفی از سوی معلمان به مصوبه اخیر دولت برای رتبهبندی معلمان وارد است؛ عدهای میگویند با حذف بند تعجیل معلمان مناطق محروم در رتبهبندی جدید، آنها دچار زیان شدهاند.
عدهای دیگر هم میگویند رتبههای قبلی در حال اجرا بود، وقتی مصوبه جدید رتبهبندی تفاوتی با گذشته ندارد و فقط عناوین حرفهای به رتبههای یک تا 5 تغییر نموده است! چرا آن را اجرا کردند؟ به هر حال این روزها، نقدهای مختلفی از سوی معلمان درباره مصوبه جدید دولت برای رتبهبندی شنیده می گردد.
اما طبق این مصوبه قرار است معلمان مطابق با شاخصهای تعریف شده در نظام رتبهبندی، در رتبههای یک تا 5 قرار بگیرند؛ تمام افرادی که مشمول طبقهبندی مشاغل هستند، تحت پوشش نظام رتبهبندی قرار میگیرند که شامل آموزگاران، دبیران، هنرآموزان، مربیان پرورشی، مراقبان سلامت، معاون و مدیران و مشاوران مدارس است، در مجموع حدود 720 هزار نفر در سراسر کشور از امتیازات رتبهبندی بهرهمند میشوند.
چند پرسش معلمان درباره رتبهبندی جدید
هماکنون درباره رتبهبندی معلمان چند پرسش جدی از سوی معلمان مطرح است از جمله اینکه آیا این مسیر در نهایت به افزایش انگیزه و ارتقای کیفیت در آموزشوپرورش ختم خواهد شد؟ یا اینکه در نهایت همانند سال 94 درصدی به حقوق معلمان اضافه می گردد اما باز هم «در بر همان پاشنه خواهد چرخید» و نه خبری از افزایش انگیزه است و نه ارتقای کیفیت.
البته در باب طرح رتبهبندی معلمان و حصول گشایشهای معیشتی از این طریق، اختلاف نظرها و دیدگاههای متفاوتی وجود دارد برخی معتقدند موضوعی که اخیراً به اسم «رتبهبندی معلمان» مطرح است بیشتر برنامه ترمیم نسبی دریافتی معلمان بر اساس ماده 68 قانون مدیریت خدمات کشوری است.
و پرسش جدیتر شاید این باشد که مصوبه اخیر دولت برای رتبهبندی معلمان تا چه اندازه مطابق با رتبهبندی است که در جلسات کارشناسی شورای عالی آموزشوپرورش بر روی آن بحث و تبادل نظر شد و شاخصهای سند تحول بنیادین تا چه اندازه در مصوبه فعلی جای دارد؟
در همین رابطه خلیل جوادیار؛ کارشناس مسائل آموزشوپرورش که در فرایند تدوین «نظام رتبهبندی معلمان» در کارگروهی که بدین منظور در شورایعالی آموزشوپرورش تشکیل میشد، حضور داشت، معتقد است مصوبه دولت برای رتبهبندی معلمان با آنچه که از دل این جلسات بیرون آمد، تفاوتهای ماهوی و شکلی دارد.
به منظور بررسی «مصوبه نظام رتبهبندی معلمان» که توسط دولت ابلاغ شده و آنچه در جلسات کارشناسی شورای عالی آموزشوپرورش مطرح و بررسی شد با جوادیار گفتوگویی داشتیم که بخش نخست آن پیش از این منتشر شد.
بخش نخست این گفتوگو را میتوانید در لینک زیر مطالعه کنید: بازی با رتبهبندی؛ ترمیم حداقلی حقوق معلمان را "رتبهبندی" جا نزنیم!
این رتبهبندی دور از عدالت!
در بخش دوم این گفتوگو "خلیل جوادیار" به این نکات مهم اشاره میکند:
* این شکل از رتبهبندی به دور از عدالت است به عنوان مثال افراد در دورههای قبل در حکمشان افزایش حقوقی داشتند یعنی براساس حق شغل، حق شاغل و سایر مؤلفههایی که لحاظ شده، تفاوتهایی در ارقام دریافتی آنها ایجاد شده است اگر این مسئله را به ارقام حکم فعلی معلم مرتبط کنند ممکن است او از فردی که قبلاً به دلایل مختلف در بحث حق شغل و شاغل جلو افتاده است، باز هم عقبتر بماند.
* این شیوه رتبهبندی، سادهترین شکل مالی برای توزیع اعتبار حداقلی رتبهبندی و ترمیم حداقلی حقوق معلمان است، باید توجه داشته باشیم که شاید «رتبهبندی معلمان» با توجه به گلایهمندیها، کمبودهای نظام تعلیم و تربیت و حقوق پایین معلمان و مشکلات عدیده معیشتی آنها، میتواند آخرین تیرترکش برای ترمیم و بازگرداندن بخشی از «شأن و منزلت اجتماعی معلمان» باشد و اجرای مصوبه رتبهبندی به این شکل که میخواهیم پولی را بین همه تقسیم کنیم به نتیجه مطلوب نمیرسد.
* یکی از ایرادات این است که رتبهبندی را به حقوق فعلی معلمان متصل کردهاند، اگر قرار بود معلمان رتبهبندی شوند باید براساس نظام سنجش صلاحیتها بررسی میشدند و ماهیت رتبهبندی هم باید مستقل باشد که در مصوبه دولت رعایت نشده است.
مشروح بخش دوم این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
تسنیم: معلمان نسبت به مصوبه اخیر رتبهبندی نقدهایی را مطرح میکنند و برخی براین باورند که این مصوبه ترمیم حقوق آن هم به شیوه حداقلی است، این مسئله را تا چه اندازه دقیق میدانید؟
یکی از ایرادات این است که رتبهبندی را به حقوق فعلی معلمان متصل کردهاند، اگر قرار بود معلمان رتبهبندی شوند باید براساس نظام سنجش صلاحیتها بررسی میشدند و ماهیت رتبهبندی هم باید مستقل باشد که در مصوبه دولت رعایت نشده است به عنوان مثال افراد در دورههای قبل در حکمشان افزایش حقوقی داشتند یعنی براساس حق شغل، حق شاغل و سایر مؤلفههایی که لحاظ شده، تفاوتهایی در ارقام دریافتی ایشان ایجاد شده است.
این در حالیست که شاید معلم در مدرسه براساس عملکرد، شایستگی و نگاه رقابتی، سرآمد شود اما اگر این مسئله را به ارقام حکم فعلی معلم مرتبط کنند ممکن است او از فردی که قبلاً به دلایل مختلف در بحث حق شغل و شاغل جلو افتاده است، باز هم عقبتر بماند و این نوع اعطای ارقام رتبهبندی منطقی نبوده و از عدالت به دور است.
اگر ماهیت رتبهبندی مستقل باشد پرداخت و عایدات مالی آن هم باید مستقل باشد، که بنده به این دیدگاه اصرار دارم؛ توجه داشته باشید، مدرک تحصیلی، سنوات خدمت، ارزیابی عملکرد، یکبار برای افراد لحاظ شده است اما مجدداً رتبهبندی را به آنها مرتبط میکنند، این موارد نمیتواند رتبهبندی باشد و میتوان از آنها به عنوان شرط ورود به سنجش صلاحیت و رتبهبندی استفاده کرد.
به عنوان مثال باید بگویند فردی که 20 سال سابقه دارد با مدرک لیسانس و سه سال ارزشیابی سالانه با حدنصاب نمرهای مشخص، میتواند در سنجش صلاحیت شرکت کند و در کسب امتیازی در این نظام که بر اساس ملاکها و شاخصهایی رخ می دهد، فردی که توانمندتر بوده و مهارت بیشتری دارد، در رقابت جلو میافتد و باید به تناسب آن از عایداتی مانند افزایش حقوق برخوردار شود.
سادهترین شکل مالی ترمیم حقوق معلمان
در مصوبه دولت، از موضوع «رویکرد رقابتی» غفلت شده است و وقتی میگویند حقوق معلمان بین 200 تا 700 هزار تومان افزایش مییابد یعنی میخواهند این پول را به همه بدهند پس رقابت، معنای اجرایی ندارد. ممکن است یک فرد با وجود سنوات خدمت پایین، خبرگی و زبدگی خاصی داشته باشد و فرد دیگری با سنوات خدمت بالا، زبدگی کمتری دارد اما فرد اخیر، دریافتی بیشتری خواهد داشت و این سادهترین شکل مالی برای توزیع اعتبار و ترمیم حداقلی حقوق معلمان است.
آخرین تیرترکش به خطا رفت!
باید توجه داشته باشیم که شاید «رتبهبندی معلمان» با توجه به گلایهمندیها، کمبودهای نظام تعلیم و تربیت و حقوق پایین معلمان و مشکلات عدیده معیشتی آنها، میتواند آخرین تیرترکش برای ترمیم و بازگرداندن بخشی از «شأن و منزلت اجتماعی معلمان» باشد و اجرای مصوبه رتبهبندی به این شکل که میخواهیم پولی را بین همه تقسیم کنیم به نتیجه مطلوب نمیرسد و کمک درخوری به این خواسته نخواهد کرد، البته شاید به اعتقاد برخی، فعلاً برای قضاوت زود باشد اما حدّ مشخص و محدود در اعتبار تخصیصی، این موضوع را ثابت می نماید.
تسنیم: معتقدید رتبهبندی به این شیوه باعث افزایش انگیزه معلمان نمی گردد؟
در بحث رتبهبندی، سابقه کاری بالا ملاک احراز رتبه نیست و این عامل، میتواند ملاک ورود در سنجش برای رتبهای مشخص باشد.
اگر برای احراز هر رتبه، شرایطی تعریف شود از جمله امتیازاتی از شاخصهای استاندارد برای سنجش صلاحیت، آنگاه اگر فردی با 5 سال سابقه کار تقاضای ورود به رتبهبندی را دارد، با کسب ملاک، معیار و استانداردهای مدنظر، برخورداری او بیشتر خواهد بود و اگرمعلمی که 25 سال سابقه کار دارد در ملاکها و استانداردها، حد پایینی را کسب کرده باشد مطابق با آن از مزیت مالی بهرهمند خواهد شد.
مصوبه رتبهبندی منحصر به نگاه مالی
یعنی عایدات سنواتی و مدرکی به افراد یکبار تعلق گرفته است و حالا باید و براساس نظام سنجش صلاحیت که معلمان را ارزیابی میکند، ملاکها و شاخصهایی داشته باشیم و در دوره زمانی مشخص سنجش انجام شود، پس از آن میتوان به فرد گفت متناسب با سنجشی که انجام شده است میتواند در رتبه X قرار بگیرد که در این سازوکار، یکی از مسائل، عایدات مالی است.
ایراد دیگر مصوبه دولت این است که تمام اهداف رتبهبندی از جمله «ارتقای منزلت اجتماعی معلمان»، «ارائه الگویی شایسته از معلمان» و«ارتقای کیفیت تعلیم و تربیت» را منحصر به نگاه مالی نموده است.
رتبهبندی معلمان ترمیم حقوق نیست
معلم اگر حقوقش کم است به روشهای دیگر باید آن را ترمیم کرد که شامل حال تمام معلمان شود؛ رتبهبندی معلمان باید براساس شاخصها و استانداردهای مشخص شده باشد تا آنها برای هر رتبه رقابت کنند و ممکن است همه به امتیاز لازم برسند و رتبه را بگیرند یا اینکه عدهای از جمع مشمولان، امتیاز لازم را کسب کنند.
تعداد این افراد است که دامنه اعتبار تخصیص یافته را مشخص میکند نه اینکه ابتدا حد اعتبار تخصیصی معلوم شود و سپس برای آن مقدار مبلغ، سازوکار رتبهبندی نوشته می گردد.این کار انسان را یاد آن ماجرای طنز میاندازد که فردی دکمهای پیدا میکند و برای آن، سفارش دوخت کت و شلوار میدهد.
عنوان رتبهبندی را به اشتباه خرج نکنید!
شأن و منزلت معلمان بسیار فراتر از این است که با ارقامی حداقلی و ناچیز بتوان آن را ادا کرد، هرچند همین اقدامات نیز ستودنی است ولی نباید برای تقسیم آن از نام زیبنده و با وقار «رتبهبندی معلمان» خرج کرد و این نام را بیهوده سربرید! البته باید متذکر شد که امکان سناریونویسی برای همین رقم ولی با اجراهای متفاوت نیز میتوانست وجود داشته باشد که یکی از آنها همین مصوبه اخیر است.
شناسایی و سنجش «توانمندی، شایستگی، عملکرد و رقابت» اگر رخ بدهد میتوان اسم آن را «رتبهبندی» گذاشت.
تسنیم: در مصوبه دولت برای رتبهبندی معلمان، فاصله زمانی برای کسب رتبهها تعیین شده است که برخی توقف در هر رتبه را طولانی میدانند
فاصله زمانی کسب یک رتبه تا رتبه بعدی بر روی انگیزه و رغبت افراد برای ادامه اشتغال تأثیر دارد، در مطالعات تطبیقی که انجام دادیم هیچ کشوری مانند ما رتبهها را با این فاصله تنظیم نکرده بود و فاصلهها در دورههای 3 تا 5 سال و به طور میانگین 5 سال بود.
پیشنهاد بنده نیز برای ارتقاء از یک رتبه به رتبه دیگر، فاصله 5 سال است ضمن اینکه نباید فرد را در خلال این 5 سال به حال خود رها کرد بلکه با بازآموزیهای متعدد، سنجشهای مستمر و پیشبینی درجاتی در خلال هر رتبه، به تلاش مضاعف افراد تلاشگر ارج نهاد.
توجه داشته باشید فرد تازه کار با 22 سال سن وقتی وارد سیستم می گردد انتظار ندارد سر دو سال او را رتبهبندی کنند، چون با تعاریفی که ارائه شد در دوسال، کمتر امکان تحقق کسب شایستگیها و توانمندیهای قابل رقابت بروز میکند و اینکه همه افراد با دو سال سابقه کار به شایستگی قابل رقابت برسند جای تردید است اما انتظار این است بعد از 5 سال ضمن کسب شایستگیها،مهارتها و توانمندیهای قابل رقابت، جایگاهی به افراد داده شود.
بنابراین بهتر بود که افراد تازه کار را دیرتر در رتبهبندی وارد میکردند از سوی دیگر افرادی که سابقه کار بالایی دارند سریعتر میتوانستند ارتقای رتبه داشته باشند اما مصوبه دولت کسب نخستین رتبه را با دو سال سابقه کار تعیین نموده است و بقیه رتبهها هر 6 سال یکبار.
ممکن است گفته شود پس افراد خاص، جایگاهشان کجاست؟! اگر در نظام سنجش صلاحیت، در تعیین ملاکها و شاخصها، مهارت به خرج بدهیم میتوانیم برای افراد خاص هم ملاکها و شاخصهای خاصی با حدود آن، تعیین کنیم همچنین باید دقت کرد فردی با دو سال سابقه کار قابل قیاس با فردی با 10 سال سابقه نیست.
تسنیم: این گفته شما بر خلاف جملات قبلیتان است که معتقد بودید سنوات کار نباید به عنوان ملاکی برای رتبهبندی معلمان لحاظ شود؛ ممکن است معلمی که 5 سال سابقه کار داشته باشد توانمندتر از معلمی با 20 سال سابقه کار باشد؟!
در اینجا به تعاریف میرسیم و باید بدانیم «توانمندی»، «مهارت»، «صلاحیت» و «شایستگی» چه تعریفی دارند؛ بین شایستگی و توانمندی همچنین مهارت و توانمندی باید تمایز قائل شد، وقتی آنها را در تعریف میآوریم و میگوییم صلاحیت حرفهای مجموعهای از توانمندیها، شایستگیها و مهارتهای «کسب شده» است، یعنی مهارت فردی با دو سال سابقه کار با مهارت فردی با 20 سال سابقه کار نمیتواند یکسان باشد و شاید استثناهایی وجود داشته باشد اما چون ما درباره عموم افراد صحبت میکنیم نمیتوان قاعده را کنار گذاشته و به استثناها بپردازیم.
در توضیح قبلی هم از واژه «افراد خاص» استفاده کردم و گفتم برای این خاص بودن باید در نظام سنجش صلاحیت، ملاک و شاخص تعریف و تعیین کرد.
در بحث مهارت و توانمندی، افراد به تناسب تجارب، مطالعات، پژوهش و حضور در جاهای مختلف میتوانند مهارتهای متفاوتی را داشته باشند و فردی که تازه فارغالتحصیل شده هنوز به این عرصه نرسیده است، ممکن است بگویند اگر افراد تازه وارد وقتی به رتبهبندی وارد میشوند در آنها انگیزه ایجاد می گردد که بنده نیز با آن موافق هستم اما انگیزهای که در آن رغبت و پشتکار نباشد شاید منجر به یأس شود ...
"پایان بخش دوم"
پایان/