از آن جائيكه عموميترين و رايجترين عارضه و علامت در آفازي، آنومي[1] يا نام پريش است، نياز به يك آزمون استاندارد در اين زمينه (به طور خاص) احساس ميشود. از اين رو هدف ما از تهيه تست مذكور، فراهم كردن منبعي براي تمرينات باليني، تحقيقات در آفازي و همچنين تحقيقات روان – زبان شناختي[2] ميباشد. بعلاوه از آنجا كه بيشتر تستهاي به كار برده شده در اين زمينه بر ناميدن اسامي تأكيد دارند، در تمرينات باليني به نوعي نياز به ارزيابي كاملتر شناخت فصل احساس ميشود و تأكيد بر طراحي در جاهايي وجود دارد كه بطور خاص، نقايص فعلي را مورد توجه قرار ميدهند.
2-1 كاربردهاي مجموعه
در تحقيقات روان بازشناختي كه روي افراد بزرگسال انجام ميشود ممكن است از دادههايي استفاده شود كه با نظام بازنمائي ذهني اسامي و افعال[3] در واژگان ارتباط دارند. يعني كه به كاربردن الگوهايي از قبيل: تصاوير متحرك (انيميشن)، ناميدن واژگان مكتوب، تكاليف، قضاوت واژگاني[4]، مطالعات اوليه و … . همچنين موارد هماهنگ شده در مجموعه براي مطالعات تصويربرداري مغزي[5] در گروه بيماران آفاي و افراد غير آسيب مغزي مفيد خواهد بود.
در تحقيقات بر روي بزرگسالان مبتلا به آسيب زباني[6]، ميتوان از تصاوير و برچسبهاي كلامي نوشته شده در ناميدن تصاوير، خواندن، نوشتن ديكته و تكرار استفاده كرده كه اين موارد را ميتوان به آساني براي استفاده به عنوان يك تست اداركي و استفاده در تكاليف تحقيقي تصوير- كلمه[7] تنظيم كرد.
از آن جائيكه يافتههاي مشابه را ميتوان در كيفيتهاي مختلف به كار برد، اين مجموعه قادر به فراهم ساختن نشانههايي است كه ما را از وجود كمبود مداليتة خاص در اسامي و افعال آگاه ميسازد.