سكه شناسي بخشي از تاريخ هنر هر دوران پژوهشگران توانسته اند با استفاده از مجموعه عناصر موجود در سكه برخي از گوشه هاي تاريك و مبهم و تاريخ و فرهنگ جهان را روشن نمايند. سكه هر دوره نمادي از مذهب، آداب و رسوم، خط و زبان، چگونگي وصعيت اقتصادي و اجتماعي و هنري آن دوره بوده است.
به معني ديگر ميتوان گفت كه سكه شناسي به عنوان يكي از شاخص هاي شناسايي ميراث فرهنگي ملل همواره از جايگاه ويژه اي در مطالعات تاريخ برخوردار بوده است. هريك از عوامل تشكيل دهنده سكه: نوع فلز: نقشها و نگارها، علائم روي سكه، محل ضرب، تاريخ ضرب، ابزار ضرب و … به لحاظ علمي، در شناخت تاريخ، فرهنگ و هنر و نيز اقتصاد هر دوره تاريخي، نقش عمده اي دارد. (طالبي، 1373، ص 9)
از ديد تاريخ نويسي، سكه هاي كهن ارزش آن نوشته هاي سنگي را دارد كه بدست آمده است. سكه ها سندهاي دست نخوردة تاريخ هستند كه از زمان باستان بازمانده اند، اگرچه سكه چيز كوچكي است و هر كدام جز يك يا دو جمله را دربرندارد، اما جبران اين تفاوت را فراواني آنها ميكند. (كسروي، 1352، ص 121و130)
به علت آنكه سكه جزء اشيائي بوده كه مردم در هنگام فررا مي توانستدن با خود همراه ببرند، و ويران شدني نبود از حوادث مصون مانده است. امروز نمونه هايي از آنها به دست ما رسيده كه چگونگي تمدن و فرهنگ و مسائل سياسي و جغرافيائي را با زبان بي زباني بيان ميكند. سكه يگانه سند و مرجع قابل اعتماد براي روشن نمودن گوشههاي تاريك تاريخ و اثبات درستي و نادرستي اطلاعاتي است كه از منابع ديگر تاريخ بدست آمده.
در قلمرو تاريخ هنر جدا از مسائل اقتصادي و علوم انساني (تاريخ، مردم شناسي، باستان شناسي، اسطوره شناسي) مجموعه اطلعات موجود بر سكه ها، همواره اطلاع سان و دستمايه اي براي پژوهشگران بوده است. نقوش هر سكه در هر دوره اي نمايشي از هنر زمان خود است با نگاهي بروي سكه هاي تاريخي يك ملت ميتوان تاريخ هنر و نوع هنر آن دوران را بطور فشرده رقم زد.
از آغاز پيدايش سكه، خط در كانر ساير نقوش استفاده شده است (از خط تصويري تا الفبائي) بنابراين يكي از عوامل شناسايي خطها از دوره باستان تا به امروز سكه هاي بدست آمده در هر زمان و حكومت است.