صدام حسین رئیس جمهور مخلوع عراق همراه با
دیگر متحدان عرب و غربی خود با هدف سرکوب انقلاب اسلامی ایران و تجزیه آن - که آن
را از اهداف همه اعراب اعلام کرد - بر این کشور آتش گشود. چنانکه طارق عزیز معاون
نخست وزیر وقت عراق اعلام می کند که "چند ایران کوچک بهتر از ایران واحد است
و ما از شورش قومیت های مختلف حمایت می کنیم و همه سعی خود را در تجزیه ایران به
کار خواهیم بست".
این سخنان درحالی است که "طه یاسین
رمضان" نخست وزیر وقت عراق دلیل حمله به خاک ایران را تنها به خاطر قرارداد
1975 و یا چند صد کیلومتر و نصف اروند رد کرده و اعلام می کند" این جنگ به
خاطر سرنگونی جمهوری اسلامی است".
صدام حسین با حمله غافلگیرانه به ایران در
31 شهریور 1359 و اشغال خرمشهر که از آن به «مروارید شط العرب» تعبیر می نمود، خود
را بر قله پیروزی متصور کرده و گمان می کرد که چند روز دیگر نهار را در تهران صرف
می کند! اما نیروهای عراقی با مقاومت 45 روزه ده ها تن از نیروهای سپاه و بسیج
و مردم محلی مواجه شد که با کمترین سلاح و مهمات و تا آخرین توان خود ایستادگی
کردند.
ایستادگی همه جانبه مردم ایران همه رؤیاهای
صدام را به عنوان " ژاندارم منطقه " فروپاشید به طوری که حسین الکامل-
داماد صدام- شرایط روحی صدام را به هنگام فتح خرمشهر توسط نیروهای ایرانی بسیار بد
توصیف کرده و می گوید: "وقتی خرمشهر آزاد شد به حدی فشار روحی بر صدام زیاد
بود که در 24 ساعت اول یک پزشک دائما بالای سر صدام بود".