سخن گفتن دربارة حضرت مهدي (عج)، به نفس
كشيدن مي ماند كه گرچه مكرّر است، امّا براي ادامة حيات ضروري است.
دربارة زندگاني و غيبت و ظهور امام زمان
عليه السلام، كتاب هاي بسياري نوشته شده كه مشتمل بر هزاران مجلّد است. با اينهمه
ناگفته هاي فراواني باقي مانده است كه بيان و تبيين آنها، تحقيقاتي گسترده تر و
تأليفاتي افزون تر مي طلبد.
علاوه بر اينها، تبليغاتي اساسي و پيگير
بايسته است تا مردم كه به حق، در دوران انقلاب شكوهمند اسلامي، با اطاعت بي چون و
چرا از رهبري معظّم آن، شيفتگي خود را به مقام برتر ولايتِ حضرت صاحب الزّمان عليه
السلام نشان داده اند، بيش از پيش با آن بزرگوار آشنا شوند، و با دقت در ويژگي ها،
و بهره گيري از فرمايشات حضرتش، سيره و سنّت او را بيشتر بشناسند.
به راستي از ميان هزاران پرسشي كه دربارة
ولادت شگفت انگيز، و امامت زودهنگام، و علت و كيفيت غيبت صغري و كبري، و چگونگي
بهره وري مردم در دوران غيبت، و طول عمر، و نحوة زندگي، و كيفيت ارتباط با مردم و
محل سكونت و داشتن خانواده و امكان ديدار و معناي انتظار و عوامل تأخير و تعجيل
فرج، و مقدّمات ظهور، و ويژگي و تعداد ياران، و چگونگي تسلط بر سراسر گيتي، و نحوة
حكومت آن حضرت مطرح است، تودة مردم و حتّي جوانان و تحصيل كردگان جامعه به چند
پرسش، جوابي قانع كننده دارند؟
چند نفرند آنها كه بر اساس حقوق شوقي
خودجوش، و احساس نيازي دروني، در ميان انبوه كتابهاي موجود، به جستجوي گمشده خويش
برآمده و به مقصد رسيده باشند؟
و آيا آنچه در دست است جوابگوي اينهمه
احتياج و اشتياق هست؟!