آزادي و آزادگي را از محرم بياموز . زيرا كه بهاي اين حماسه حسين آموختن آن است.
پاكي و صداقت را از مرور ايام كه همچون انساني باوقار و پرصبر سختي ها و كدورت را كنار مي گذارند و از آنها عبور مي كنند، ياد بگير.
محبت را از نسيم گرم بهاري كه وسعت زيباييهايش جوانه هاي نهفته در خاك را بيدار مي كند.
طراوت و شادابي را از درختان و گل ها كه درس شروعي دوباره و برخاستن از رخوت و سستي به ما مي آموزند و اين آموخته ها را به جوانه ها و نوگل هاي تشنه آموختن بياموز.
اين مجموعه تلاشي مستمر از همكاران با محبت و مهربان مدرسه راهنمايي شاهد 3 به منظور تبادل اطلاعات و همياري صورت گرفته و اميدواريم كه بتواند حركتي پويا و مثمر ثمر باشد.
بي تو
دلم قرار نمي گيرد از فغان، بي تو سپندوار ز كف داده ام عنان، بي تو
زتلخكامي دوران نشد دلم فارغ زجام عيش لبي تر نكرد جان، بي تو
چون آسمان مه آلوده ام ز تنگدلي پر است سينه ام از اندُه گران، بي تو
نسيم صبح نمي آورد ترانة شوق سر بهار ندارند بلبلان، بي تو
لب از حكايت شب هاي تار مي بندم اگر امان دهدم چشم خونفشان، بي تو
چو شمع كشته ندارم شراره اي به زبان نمي زند سخنم آتشي به جان، بي تو
زبيدلَي و خموشي چو نقش تصويرم نمي گشايد از بي خودي، زبان، بي تو
از آن زمان كه فروزان شدم ز پرتو عشق چو ذره ام به تكاپوي جاودان، بي تو
عقيق صبر به زير زبان تشنه نهم چو يادم آيد از آن شكرين دهان، بي تو
گزارة غم دل را مگر كنم چو امين جدا ز خلق به محراب جمكران، بي تو