تجسم یا تجسّد اعمال
در لغت به معنی مجسم شدن كارهاست و در اصطلاح بدین معناست كه كردارهای نیك و بد
آدمی پس از مرگ وی، در عالم برزخ و نیز در رستاخیز مجسم میگردند و با پیكری زیبا
یا با پیكری زشت پدیدار میشوند و او را شادمان یا اندوهگین میسازند.
تجسّم یا تجسد
اعمال، اصطلاحی است كه میتوان آن را مشترك در دین، كلام، عرفان و حكمت متعالیۀ
صدرالدین شیرازی و پیروان وی به شمار آورد.
دربارۀ مسئلۀ تجسم
اعمال دو دیدگاه وجود دارد:
دیدگاه اول: تجسم
اعمال با موازین نقلی و عقلی ناسازگار است. طرفداران این دیدگاه ضمن استناد به برخی از
آیات ناسازگار با نظریۀ تجسم اعمال، به تأویل آیاتی میپردازند كه ظاهراً مؤید و
مثبت این نظریه به شمار میآید؛ بعنوان نمونه، رؤیت اعمال در آیۀ:
«..
لِیرَوْاْ أَعْمَالَهُمْ » (زلزله/6)
طبق تصریح طبرسی در
مجمعالبیان به دو گونه قابل تفسیر است: نخست تفسیر باطنی كه عبارت است از معرفت
اعمال یا شناخت كردارها با چشم دل و در پرتو رؤیت قلب؛ دوم، تفسیر ظاهری كه عبارت
است از شناختی كه در پرتو دیدن با چشم سَر به بار میآید كه در این صورت، مراد از
دیدن اعمال، "دیدن نتیجۀ اعمال" یا "رؤیت نامۀ اعمال" است،
نه دیدن خود اعمال، و بر طبق هر دو تفسیر، تجسم اعمال، منتفی است.
در نقد و ردّ عقلانی
نظریۀ تجسم اعمال، همچنین استدلال كردهاند كه: اعمال، عَرَض است و عَرَض طبق
قاعدۀ "العرضَ لا یبقی زمانین"، در دو زمان نمیماند و پیداست كه اعمال
در شمار اعراض است و به سبب ناپایداری، در دو زمان، تجسم یافتن آن منتفی است.