قوم يا قوميت در انگليسي از واژه Ethnie مشتق شده و در زبان يوناني Ethnos به مردماني اطلاق مي شود كه بيش از پيدايش دولتهاي تك شهري بصورت عشيره اي يا قبيله اي زندگي مي كردند. ويژگيهاي قوم و ملت تقريباً يكسان هستند كه پيوندهاي خويشي در اقوام قويتر از ملت است و علاوه بر اين ملت به دنبال حاكميت سياسي است تفاوت اساسي بين ملت و قوميت بوجود آمدن دولت ملي مي باشد. يكي از عوامل تشديد كننده شكافهاي قومي زبان مي باشد كه اين تميز قومي و به تعبير جان اقوام است. مذهب يكي ديگر از عوامل تشديد كننده گرايشات قومي است نخبگان سياسي تاثير زيادي در ناسيوناليسم منفي و كاذب قومي دارند. بي اعتيادي به نارضايتي اقتصادي و سياسي زمينه اعتراض وشورش را به همراه خواهد داشت و نظريات مختلف نيز در اين زمينه قابل توجه است.
رابطه جودري ميان امنيت و تهويه مورد توجه قرار گرفته است و نيز به اين امر كه چه شيوه هايي براي حل و فصل نازمات قومي بكار گرفته مي شد. و چندين راپيشنهادي براي مديريت قومي در نظر گرفته شده است كه مفصل در مورد آن اشاره مي گردد.
امروزه امنيت بعنوان اصلي ترين شاخص و عنصر رشد تعالي يك جامعه تلقي ميگردد امنيت نيز بدون وجود انسجام و وحدت سياسي تامين نمي گردد، به علاوه چگونگي دست يابي به انجام و وحدت سياسي نيز وابستگي شديدي به مديريت سياسي جامعه دارد، قوميت در دنياي امروز بعنوان متغيري تقريباً مفار با انجام و وحدت و بدين دليل تهديد كننده امنيت مطرح مي گردد. جمهوري اسلامي ايران بعنوان كشوري كه در جرگه كشورهاي كثير القوم قرار گرفته است شايد حادترين شرايط و معضلات امنيتي نهفته قومي را در ميان اين كشورها دارا باشد. آنچه ايران را از ساير كشورهاي كثير القوم متمايز مي نمايد استقرار اقوام در حاشيه و نوار مرزي كشور و نيز همسايگي هر يك از آنها با اكثريت قومي آن سوي مرز است.