چکیده :
با توجه به این که سرنوشت جامعه به دست افراد خلاق رقم می خورد با خود تصمیم گرفتم در سال تحصیلی حاضر اقداماتی را در جهت پرورش خلاقیت دانش آموزان انجام دهم و مساله را برای خود این طور عنوان نمودم که : چه اقداماتی انجام دهم تا خلاقیت دانش آموزانم را افزایش دهم اطلاع رسانی خانواده ها از طریق کلاس های آموزش خانواده ، استفاده از روش های تشویق و اجرای طرح های جدید برای رشد و پرورش خلاقیت دانش آموزان وهمچنین تمرینات ویژه دانش آموزان و به کارگیری روش تدریس فعال و پویا … از جمله کارهایی بود که با همکاری مدیر مدرسه و سایر همکاران انجام دادم و در آن توفیق پیدا کردم و امید است این اثر بتواند سهمی در شکوفایی و باروری تفکر خلاق همه ی دانش آموزان این سرزمین داشته باشد و معلمان در هر دوره تحصیلی بتوانند به تقویت تفکر خلاق بپردازند و بدین سان بتوانند پرهای بسته دانش آموزان را بگشایند و آنها را همچون همای سعادت بر بلندای جامعه به پرواز در آورند. امروزه همه جوامع بشری به خلاقیت نیاز مبرم دارند خلاقیت رمز اصلی و اساسی پیشرفت و مانع وابستگی یک جامعه پویا است . « تورین بی » عقیده دارد اگر جامعه نتواند از موهبت خلاقیت استفاده کند انسان دیگر اشرف مخلوقات نیست ، بلکه کم اثرترین مخلوقات خواهد بود بررسی اهداف آموزش و پرورش درسطح ایران و جهان نشان می دهد که هدف اساسی آن تربیت افرادی است که با اتکاء به نیروی اراده و مستقل خویش منطقی بیاندیشند و به جای وابستگی و استفاده از دستاوردهای اقتصادی و فرهنگی دیگران ، مولد دانش ، تکنولوژی و فرهنگ مناسب برای زندگی مستقل ، فعال ، خلاق در عصر دانایی باشند ، بی گمان ، آموزش و پرورش باتوجه به برنامه ریزهای صحیح و مدون و با توجه به اهمیت خلاقیت برای رشد و ترقی فکری ، دانش آموزان می کوشد پس برای رشد خلاقیت و نوآوری در دنیای صنعت و تکنولوژی باید از دبستان و قبل از دبستان آغاز کنیم و مدرسه بهترین مکان برای این موضوع است . اگر خلاقیت و نوآوری را در دانش آموزان خود پرورش دهیم ، نسل آینده از داشتن افراد متخصص ، مدیران کارآمد و خلاق محروم می ماند . در این فرایند معلم نقش اصلی را ایفا می نماید .
مقدمه :
در جوامع پیشرفته امروزی پرورش خلاقیت از مهمترین اصول است با بررسی کشورهایی که از نظر صنعتی فرهنگی و اجتماعی رشد چشمگیری داشته اند متوجه می شویم که این کشورها در زمینه ی پرورش خلاقیت رشد و تلاش بیشتری داشته اند .در حال حاضر در کشورهای توسعه یافته شکوفایی خلاقیت یکی از عالی ترین و محکم ترین اهداف آموزش و پرورش است . در شرط حساس کنونی و با توجه به تحولات بسیار سریع و اجتناب ناپذیر دنیا ، اگر خواهان پرورش استعدادها و شکوفایی خلاقیت و نوآوری در افراد هستیم باید نظام آموزش و پرورش را متحول کرد . برای این منظور لازم است هماهنگی و برنامه ریزی دقیق و کاملی در عرصه ی آموزش و پرورش داشته باشیم .در این فرایند معلم نقش اصلی را ایفا می نماید . تنها معلم خلاق است که می تواند دانش آموزان خلاق و نوآور پرورش دهد . اما نکته ی قابل تامل آن است که هر آموزش و پرورش و هر معلمی نمی تواند این بار سنگین رابه مقصد برساند . تنها آموزش و پرورش پویا ، خلاق ، متحول می تواند در تحقق این رسالت تاریخی خویش موفق باشد و این دقیقاً همان نیازی است که در سال گذشته رهبر اندیشمندانه انقلاب اسلامی تحت عنوان « تحول بنیادین آموزش و پرورش » از آن یاد شده است . هسته اصلی تحول در نظام آموزشی ، هم چنان که مقام معظم رهبری تاکید کرده اند « خلاقیت است » بنابراین داشتن افرادی که توانایی پرورش پویایی و خلاقیت را دارند از اهمیت خاصی برخوردار است . چه زیباست در صدف هستی مروارید خلاقیت را یافتن و به زیور وجود خود آراستن . مگر می گردد که انسان به زیور هستی آراسته و روح خدا در او دمیده شده و در روی زمین جانشین خدا و خداوند به او کرامت و بزرگی بخشیده و شنوا و بینا و دانا و قدرت بیان و نوشتن داشته باشد ولی خلاق نباشد . از اهمیت خلاقیت همان بس که در قرآن کریم 250 بار از آفرینش ، خلق و آفریدن در هستی گفته شده است و هر پرتوی از هستی برگ زرین خلق و زایش جدید را در بطن خود به همراه دارد. . لذا خلاقیت یک موهبت الهی است که در فکر ، اندیشه و قلم، رفتار و عمل انسان در زندگی و محیط کار جلوه پیدا می نماید و اگر زمینه ی بسط ، تربیت و تمرین این موهبت الهی و قدرت مغزی فراهم نگردد از یک نعمت فوق العاده مهم و کلیدی محروم مانده ایم به طوری که زیان آن را در ابعاد و صور گوناگون در زندگی فردی و اجتماعی خواهیم چشید . به اعتقاد اکثریت قریب اتفاق صاحب نظران و متفکران حوزه های مختلف فرهنگی سیاسی ، اجتماعی ، و اقتصادی در دنیای جدید، آموزش و پرورش نقش بی بدیل در فرایند توسعه و بالندگی کشورها وملت ها ایفا می نماید . به عبارت دیگر ، راه درمان بسیاری از دردهای جامعه را باید در آموزش و پرورش جستجو کرد ، همچنان که خلاقیت و نوآوری در صنعت را باید در دوران کودکی و نوجوانی جست و جو کرد لذا در پاسخ به این ندا گسترش خلاقیت و نوآوری در صنعت را در جامعه آموزش و پرورش ، معلمان باید پیش گام شوند . با توجه به این که خلاقیت می تواند شکننده محدودیت ها ، برازنده ناتوانی ها ، شکافنده ناشناخته ها ، یابنده نا دانستنی ها باشد و نظریه این که با استفاده از خلاقیت می توان مرز بین دانستن و توانستن را از میان برداشت و فاصله بین قوای بالقوه و توانایی های بالفعل انسان را به حداقل رساند و با عطف به این مطلب که یکی از دلایل عمده پس رفتگی دول مختلف ، میزان سرمایه گذاری و بهره گیری از نیروها خلاق است وعلاوه بر این ها ، با توجه به این که حل معضلات اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی ، کشور در گرو وجود اندیشه های خلاق است . پس ضروری است که تمامی معلمان ، مدیران و والدین ما باید همه در تمام عرصه های علمی تربیتی خویش نوآوری و روز آوری داشته باشد و هم زمینه رشد و شکوفایی استعدادهای خلاق دانش آموزان را فراهم آورند و هم چنان طرحی در اندازند که رشد استعدادهای خداداد بشر تامین گردد و به قول خواجه شیراز : بیا تا گل برافشانیم و می در ساغـر اندازیم فلک را سخت بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
توصیف وضعیت موجود و بیان مساله :
دبستان فجر اسلام یکی از مدارس روستای شهرستان اقلید می باشد . این روستا در 45 کیلومتری شهرستان اقلید نام دارد . این دبستان دارای 90 دانش آموز می باشد که در دو نوبت دخترانه و پسرانه اداره می گردد . این آموزشگاه دارای یک دفتر مشترک و 6 کلاس درس و 1 سالن می باشد. . اکثر اولیای دانش آموزان از طریق کشاورزی و دامداری امرار معاش می کنند . معلمین این مدرسه ناچارند هر روز فاصله اقلید تا روستا را طی کنند تا زمانی بر حسب امتیاز بتوانند در شهر اقلید تدریس کنند . این فاصله زمانی، گذشته از خستگی و دوری راه ، فاصله خوبی برای تبادل تجربه و تبادل نظر بین من و همکارانم بود به طوری که بیشتر مطالعات روز و حل مشکلات دانش آموزان و برنامه ریزیها در این مسافت انجام می شد . با شروع فصل پائیز ، سال تحصیلی جدید هم آغاز شد . و دوباره کوچه ها و خیابان ها از حضور بچه ها پر گشت . هیاهو و غوغای آن فضای سرد و بی روح مدرسه را پر از ترنم شادی و نشاط کرد . هر کدام از آنها به امید بهتر و پر بارتر از گذشته با کوله باری از خاطرات قدیمی ، سال جدید را آغاز کردند . امسال به امید خدا سال تحصیلی را آغاز نمودم و امیدوار بودم بتوانم با تغییر محیط کاری خود، هم بار علمی خود، و هم دانش آموزان را افزایش دهم . با تقسیم شدن کلاس ها مسئولیت پر بار کلاس اول به من و واگذار شد . با توجه به تجربه و تدریس چند ساله در این پایه شاید تکرار دوباره آن برایم خسته کننده و تکراری می بود . اما از همان ابتدای سال تحصیلی تصمیم گرفتم امسال را با شیوه جدید شروع نمایم تا هم برای دانش آموزان و هم خودم تنوعی باشد و هم کوچکترین تغییر در روش خود و دانش آموزان بوجود آورده باشم . با گذشت چندین هفته از شروع سال تحصیلی و همچنین با توجه به تعاریفی که از خلاقیت در کتب گوناگون مطالعه کرده بودم، در دانش آموزان کلاس اول، روحیه ی خلاقانه را کمتر مشاهده کردم. شاید به این دلیل باشد که تاکنون فرصتی برای آنها در این زمینه بوجود نیامده بود. با توجه به این که هدف آموزش و پرورش در همه سطوح تحصیلی علی الخصوص در دوره ابتدایی ایجاد توانایی های آفریننده در دانش آموزان است و هسته اصلی تحول در نظام آموزش و پرورش خلاقیت است ودر دنیای پر تغییر قرن بیست و یکم ایجاد خلاقیت در دانش آموزان مهمترین مسئولیت پرورشی آموزشگاه ها می باشد . پس وظیفه خود دانستم به عنوان معلمی که نقش کلیدی و اساسی در این زمان دارد ، محور کار خود را بر روی خلاقیت دانش آموزان قرار بدهم چرا که پرورش استعدادهای فطری دانش آموزان از مسایل بسیار مهمی است که باید مورد توجه معلمین قرار بگیرد . علی الخصوص دوران ابتدایی که تمام صفات اکتسابی و الگوها رفتاری در این زمان اخذ می گردد و شخصیت واقعی کودک بر اساس همین مسائل شکل می پذیرد . مطلبی می خواندم که طی تحقیقات به عمل آمده ، مشاده شده که تمام مواهبی که در دوران کودکی کم و بیش در همه افراد وجود دارد و به صورت رفتارهای فی البداهه خلاق ابراز شده ، پس از مدتی دچار کاستی یا رکود گردیده است که باید گفت عامل اصلی اتلاف یا به فراموش سپردن این مهارت ها ، مربیان می باشند پس معلمی در زمان حاضر ، مهارتی است تغییر دهنده ، شکافنده ، توان بخش ، و درمانگر ، اگر هر معلم نتواند مسلماً از دنیای پر تغییر و پر شتاب جامعه جهانی عقب می ماند . با این وجود در همان ابتدای سال فکر می کردم که اگر هر معلمی در هر سال از تدریس خود حداقل بتواند کوچکترین تغییر در روش خود و دانش آموزان بوجود آورد آنوقت آموزش و پرورش ما پیشرفت خواهد کرد. پس باید نگرش معلمان عوض شود و به قول معروف : چشم ها را باید شست ، جور دیگر باید دید. همین فکر و نگرش مبنای پژوهش من قرار گرفت و مرا بر آن داشت به گونه ای عمل نمایم که قالب های کلیشه ای را شکسته و روشهایی در جهت پرورش خلاقیت دانش آموزان در پیش بگیرم . پس این مساله را برای خود اینطور عنوان نمودم که چگونه می توانم خلاقیت دانش آموزانم را پرورش بدهم؟