بیان مسأله
دیدگاههای یادگیری دانش آموز محور امروزه در همه جا مورد قبول واقع شده اند. به نظر می رسد که این الگوبه واسطه اینکه بر ساخت گرایی(constructivism) بنا شده ، ذاتا در ایجاد یادگیری عمقی تر توانا تر است . در این الکو مبنا این قاعده کلی آموزش است که می گوید یادگیری باید توسط خود دانش آموز با روشهای مفرح، سرگرم کننده ودر عین حال دارای اهداف علمی صورت گیرد . من معتقدم ادراک (برابر نظر دیوید پرکینز ) همان توانایی عملکرد انعطاف پذیر است . به عبارت دیگر ادراک (هوش) درون مغز ما نیست ، نمود خارجی برخی از عملکردهای ماست که به صورت نوشتن ، تکلم و حل مسئله جلوه می نماید . این دیدگاه در باره ادراک ، روش شناسی آموزش را متفاوت اما واضح تر می سازد. زیرا روشهای آموزشی باید دارای خصوصیت بسیار مهم انعطاف پذیری در عمل باشند تا باز پس دادن بدون تغییر هر آنچه که بوده است . اگر چه که الگوی یادگیری در برابر الگوی تدریس متقاعد کننده و نتیجه بخش است ، اما تغییر رویه از تدریس به یادگیری همراه با مشکلات متعددی است . پس حق داریم آن را چالش قرن حاضر بنامیم . ما به سه مورد از این مشکلات اشاره می کنیم . 1- تسهیل نقش پردازشی دانش آموزان در یادگیری (Facilitating student processing) برخی دانش آموزان یادگیری خود گردان (self-directed learning) را به آسانی کشف می کنند ، اما اینها استثنایند وغالبا دانش آموزان نیازمند کمک واستفاده از ساختارهایی برای یادگیری با روشی سودمند هستند. این گفته تا حدودی همان تغییر رویه از روشهای منفعل به روشهای فعال است که انرژی و توان بالایی را مصروف خود می نماید . چالش انگیز ترین قلمرو زیست شناسی برای یادگیری عمقی دانش آموزان است ولی از نظر کلی این موضوع می تواند برای هر قسمت از زیست شناسی یا علوم نیز مصداق داشته باشد. زیست یک علم کمی و تحلیلی است واز این نظر با سایر بخشهای متفاوت است ودر آن گاه احساس می گردد که از حیطه علم زیست شناسی خارج می شویم . حرفه ای ها می توانند بین این علایم بسادگی تمیز قائل شوند و مفهوم درست هر کاربرد را در جای خود به درستی متصور شوند ،اما همین امرمی تواند برای دانش آموزان یک عامل بازدارنده یادگیری باشد .
توصیف وضعیت موجود :
اینجانب دبیر آموزشگاه شاهد متوسطه دوم شهرستان هستم. بنده مدت 21 سال است که در آموزش و پرورش مشغول خدمت می باشم. مساله ای که بنده با آن مواجه شدم و باعث شد که تغییراتی در کلاس ایجاد کنم عدم علاقه دانش آموزانم در کلاس 101 به مباحث زیست شناسی بود که تعداد آنها 23 نفر بود. بعد از گذشت چند جلسه متوجه شدم آنها علاقه کمتری نشان می دهند و نمره ارزشیابی های مستمر آنان در این درس کمتر است به همین دلیل تصمیم گرفتم پژوهشی در این زمینه انجام دهم . چرا که دانش آموزان به درس زیست شناسی علاقه چندانی ندارند؟ آیا شیوه تدریس بنده یا سبب بی انگیزه نمودن آنها به درس زیست شناسی شده است ؟ عدم آشنایی دانش آموزان به نحوه مطالعه این درس سبب بی علاقگی آنها به این درس شده است ؟ عدم توجه به ارزشیابی های مستمر و تکوینی در یادگیری درس زیست شناسی تاثیر داشته است ؟اینها سوالاتی بودند که باید پاسخ آنها را پیدا کرده و راهکارهای مناسب برای آنها پیدا می کردم . ارزشیابی بخشی از فرایند یاددهی- یادگیری است . همه دست اندرکاران امور آموزشی و تربیتی با کلمه ارزشیابی و امتحان آشنایی دارند .اگر بگوییم که ارزشیابی حلقه مفقوده یادگیری محسوب می گردد زیاد به خطا نرفته ایم چرا که از یک نظر ارزشیابی آخرین حلقه از فعالیت های آموزشی دبیر و برنامه درسی محسوب می گردد و از نظر دیگر ارزشیابی در روش های فعال تدریس زیست شناسی باید مقدم و استمرار دهنده برنامه های درسی و فرایند تدریس شمرده شود . همه گمان می کنند که ارزشیابی مخصوص اندازه گیری دانش ها و مهارت های دانش آموزان از مطالب مطرح شده در کلاس درس است در حالی که ارزشیابی باید شامل برنامه درسی و فعالیت های دبیر در کلاس و نحوه تدریس وی نیز می باشد و به عنوان ابزاری برای درک نقایص برنامه و روند تدریس و یادگیری دانش آموز به کار رود . حال می توان گفت که : ارزشیابی بخشی از فرایند یاددهی – یادگیری است و جدا از آن و در انتهای آن قرار نمی گیرد .