چکیده :
مقام معظّم رهبری: « ما باید جنگ نرم را بشناسیم و آنرا بشناسانیم.»
دانش آموزان نخبه در ایران نقش به سزایی داند و از قبل نیز داشتند چرا که از این افراد به عنوان نخبه یا تیزهوش یاد می گردد. و این نیز امری مسلّم است که یک فرد تیزهوش یا نخبه می تواند در افکار جامعه و اهداف آن تأثیر گذار مثبت یا منفی باشد. تأثیر گذار مثبت این است که وی بدون این که تحت تأثیر عوامل داخلی یا خارجی باشد، با افکار مثبت خود در جهت بهبود اوضاع مملکت از لحاظ های مختلف مثل سیاسی – اجتماعی – اقتصادی- فرهنگی و… گام بردارد و نتایج خوبی نیز بگیرد. ولی تأثیر گذار منفی آن است که وی تحت تأثیر عوامل یا احزاب داخلی و خارجی باشد و از افکار منفی و مخرب خویش در جهت سوء استفاده از فرصت به نفع خویش یا آن حزب و گروه قدم بردارد . افراد نخبه ی یک کشور، به دیگران اثبات کرده اند که هوش و توانایی فکری و استدلالی زیادی نسبت به افراد عادی دارند . پس می توان گفت اکثر اهداف و افکار مثبت آنها می تواند در جهت اهداف و افکار مثبت مملکت مفید باشد. و به آن کشور در جهت رسیدن به اهدافش کمک کند . مردم نیز با قبول این امر به آن ها اعتماد می کنند و از افکار و اهداف آن ها پیروی کامل و لازم را به عمل می آورند. از آن جایی که درجنگ نرم یک فرهنگ می خواهد به زور بر دیگری غالب شود. افکار آن را به سوی خود برای استفاده و منفعت خود سوق دهد. دانش آموزان نخبه خیلی بهتر می توانند با آن مقابله کنند. اینجانب … سرپرست شب آموزشگاه …. با توجه به اینکه با دانش آموزانی نسبتا درس خوان و نخبه سر و کار داشتم در اقدام پژوهی فوق الذکر تصمیم گرفتم باور های مذهبی را در دانش آموزان خوابگاهی آموزشگاه… شکوفا ساخته و از رخنه کردن تهاجم فرهنگی در خوابگاه جلوگیری کنم . تا دانش آموزان بتوانند خودشان در جلوگیری از نفوذ فرهنگ بیگانه فرد قابلی باشند.
اینجانب ……….. سرپرست شب آموزشگاه ……. شهرستان……… هستم. و مدت ….سال است که در آموزش و پرورش مشغول خدمت هستم. پژوهش مورد نظر در خوابگاه این آموزشگاه روي 40 نفر از دانش آموزان انجام گرفته است. دانش آموزان معمولا داراي والديني تحصيل كرده و از نظر اقتصادي كمتر دچار مشكل هستند. اغلب اوليا به مسائل درسي فرزندشان بسيار حساسند و براي پيگيري و رفع ضعف درسي آنان زياد به مدرسه مراجعه مي كنند، و به دلیل اینکه می خواهند از وضعیت زندگی در خوابگاه باخبر باشند به خوابگاه می آیند در همين مراجعات گاهي شاهد ظاهر نامناسب برخي از مادران بودم كه البته نمود اين مدگرايي در ظاهر و رفتار برخي دانش آموزان نيز مشهود بود. از اين رو بر آن شدم تا با شناخت «مد» و «مدپرستي» و «جستجوي آن دسته از عوامل اجتماعي كه در گرايش جوانان به مد و زمينه هاي ايجاد تهاجم فرهنگي تأثيردارد» قدمي هرچند كوتاه درجهت تغييرنگرش دانش آموزانم ايجاد كنم.