چکیده:
امروزه دانش آموزان به دلیل نقش مهمی که در اداره آینده کشور به عهده دارند و مدیران اصلی در اداره آینده کشور و رهبر سایر اقشارجامعه خواهند بود بنابر این سلامت جسم و روان ان ها با سلامت جامعه ی آینده و آینده ی کشور ارتباط مستقیم دارد. دوره ی ابتدایی دوره ای پر تنش و بسیار مهمی در زندگی است چرا که نه تنها جسم بلکه توان روانی در طی این دوره ی حساس زندگی دچار تحول اساسی می گردد و سازگاری با چنین تغیرات اساسی بر جسم روان فشار میاورد. علاوه بر این دوره ی ابتدایی سن بحران رشدی است و در این دوره افزایش انواع استرس ها وآسیب پذیری به فشار روانی ، اجتماعی ،ورزشی با کاهش مهارت های مقابله ای همراه می گردد به طوری که استرس زیاد و بیش از حد شدیدا بر کیفیت زندگی دانش آموزان تاثیر میگذارد و موجب افت شدید و کاهش کیفیت زندگی دانش آموزان می گردد.
زندگی آدمی در تعامل با دیگران و دردنیایی از تجربه های موفق و ناموفق سپری می گردد. درپرتو این تعاملات است که او چیزهای بسیاری را می آموزد وبابهره گیری از آن هم موجب رشدواعتلای خود وهم منشا اثرات مثبت وسودمند در جامعه می گردد.
در این تحقیق من نیز تلاش کرده ام تا تجربه ام را در زمینه درست آموختن ودرست نوشتن در اختیار فرهنگیان فرهیخته قرار دهم تاکه شاید راهگشای آنان درزمینه حل مشکلات تعلیم وتربیت باشد.
مضمون این بررسی درباره دانش آموزی است به نام ستایش که من شخصأ از نزدیک مشکل او را لمس کرده وبه لطف خداوند متعال وبا ارائه ی روش های تازه واصل مشاوره در بهبودمشکل او که اضطراب در نوشتن املا بود گام برداشته ام.
اينجانب ….. مدت …. سال است كه در آموزش و پرورش مشغول خدمت هستم. و هم اكنون نيز در آموزشگاه … مشغول تدريس در پايه اول هستم. خوب نوشتن و صحیح نوشتن یک توانایی ایست که ما به عنوان معلمان شکوفا کردن این توانایی ها را عهده دار هستیم.در ماه مهر وقتي درس را تدريس مي كردم و با دانش آموزان در کلاس املا كار مي كردم تمام سعي من بر اين بود تا دانش آموزانم مشكلي در نوشتن نداشته باشند. زيرا هر معلّمي آرزو دارد كه دانش آموزانش درس هاي او را بهتر و آسان تر ياد بگيرند و گفته هايش در اعماق وجود دانش آموزان نفوذ كند.در بين اين دانش آموز ان ستایش در نوشتن املاهم سطح با دانش آموزان ديگر نبود با تشویق وراهنمایی به درس های کلاس توجّه نمی کرد . اضطرا ب فراوانی در نوشتن املا داشت .برای انجام فعالیت های نوشتنی از خود علاقه ای نشان نمی داد و زود خسته می شد