اهميت بحث و شناخت آن:
بدون ترديد از روزي كه بشر خود را شناخته و با ديگر همنوعانش به يك زندگي اجتماعي پرداخته است، همواره يا به جهت حسابگري و يا از روي ناچاري به اطاعت از مجموعه قواعد زندگي تن درداده است. خصلت تكليف پذير انسان باعث شده است كه بشر بتواند نيازمندي ها و خواسته ها و حوادث ناشي از زندگي اجتماعي را به وسيله اطاعت و پيروي از قواعد و مقررات موضوعه بشري برطرف و حل و فصل كند. بنابراين بايد گفت كه لازمه زندگي اجتماعي وجود همين قوانين و مقرراتي است كه براي انسان تعيين تكليف مي كند پس جامعه به چنين قواعد و مقرراتي نياز دارد و بايد مجازاتهايي وجود داشته باشد براي برقراري نظم و امنيت و اجراي عدالت در بين مردم و قواعد و مقرراتي كه با حقوق و آزادي ها و شخصيت معنوي افراد در ارتباط است از اهميت به سزايي برخوردار است و قانونگذار افراد را وادار به رعايت احترام و اطاعت از اين مقررات كرده است.
حدود يكي از اين قواعد و مقررات است كه در بين ساير قوانين جزايي اهميت زيادي دارد و داراي مصاديق مختلفي مي باشد كه هدف ما در اين خصوص بررسي محاربه و مصاديق آن است تا بتوانيم در اين مورد تحقيق و تحليل بيشتري انجام دهيم و مورد توجه قرار گيرد.