پيشگفتار :
اقيانوس ها در جهان بيش از 70% سطح زمين را مي پوشانند و داراي بيش از 200000 بي بهره و گونه هاي جلبكي هستند . اين ارگانيسم ها در جوامع پيچيده و در ارتباط نزديك با ديگر ارگانيسم ها زندگي مي كنند . چه به صورت ارگانيسم هاي ماكرو ( مانند جلبك ، اسفنج ، نرم تنان پوشش دار و يا به صورت ميكرو ( مانند باكتريهاي غيررشته اي ، قارچ ها و آكتينوفايست ). بعضي از ارگانيسم ها مواد شيميايي خود را از منابع غذايي به دست ‚ي آورند اگر چه مابقي آنها تركيبات را دوباره سنتز مي كنند . بعضي از تركيبات ي توانند توسط ميكرو ارگانيسم هاي مربوطه توليد شوند در حالي كه مابقي آنها جهت توليد به يك ارتباط بين ميزبان و ميكرو ارگانيسم نياز دارند . مواد شيميايي يك نمونة خاص مي توانند تحت تأثير زيستگاه و عوامل فصلي و جغرافيايي باشد. در حقيقت منشاء واقعي بيوژنتيكي سنتز محصولات طبيعي آبزي ـ در جامعة اين محصولات يك موضوع مورد بحث است.
به علت تنوع ارگانيسم هاي آبزي و زيستگاهها ، توليدات آبزي طبيعي طبقات شيميايي زيادي را احاطه مي كنند ( مانند ترين ها ) شيميكيمات ها ، پلي كتيو ها ، استوژنين ها ، پيتيدها، آلكالوئيدهاي ساختارهاي متفاوت و يك دامنه اي از تركيبات بيوسنتز مخلوط ، در دهة گذشته به تنهايي ، ساختارهاي بيش از 500 محصول طبيعي دريايي به چاپ رسيده اند.
در بسياري از موارد طبقة تركيب موجود در ارگانيسم مي تواند بر اساس طبقه بندي ارگانيسم منبع پيش بيني شود . متأسفانه حتي شناخت علم به طبقة تركيب هميشه ما را در جهت تعيين يك ساز خالص سازي هدايت نمي كند . مجموعه هايي از محصولات طبيعي آبزي مي توانند داراي چندين عامل شيميايي باشند ( مانند oso3 – Na – Oac – och3 – oh ) . هرگونه تغيير در عامل مي تواند تغيير اساسي در قطبيت تركيبات ايجاد كند بنابراين روش مورد نياز براي خاص سازي نيز تغيير خواهد يافت . به عنوان مثال نمونه هاي اسفنج ته دريايي با جنس Spomhosorites داراي آبيس ( ايندول ) آلكالوئيد است. تاپستين ( طرح 1 ) ، ساده ترين تركيب اين مجموعه ميتواند با كروماتوگرافي هر ژل سيليكا با استفاده از مخلوطهاي ckcl3 - Meoh به عنوان شوينده ، خالص گردد . در الگاسيدين d ( طرح 2 ) ك داراي يك زنجيرة جانبي . 2- آمينو ايميدازول است كه خيلي قطبي تر است وبه كروماتوگرافي بر فاز ثابت فاز معكوس و شسشه شدن با مخلوطهاي اسيد استونيتريل ـ آب ـ تري فلوئرواستيك ( TFA ) نياز دارد . دراين حالت علم به طبقة ارگانيسم مي تواند در تعيين ساختار تركيبات خالص كمك كند ولي در تعيين روش عالص سازي براي متابوليست قطبي تر كه داراي يك عامليت شميايي غير منتظره است كمكي نمي كند.