آلودگي محيط زيست يكي از بزرگترين، يا حتي بزرگترين و حادترين معضل جهان امروز است. آسيبهاي بيشمار ناشي از آلايندههاي گوناگون بر سلامتي انسان، زيست بومها و انواع موجودات زنده، توجه دانشمندان و محققان نقاط مختلف دنيا را به خود جلب نموده است. اهميت اين موضع به حدي است كه اين دهه را دهة محيط زيست نامگذاري كردهاند تا تأكيد بيشتري بر جدي بودن مساله آلودگي محيط زيست و لزوم توجه به آن و يافتن راهكارهايي جهت جلوگيري از افزايش آن باشد.
در سال 1803، مالتوس، بزرگترين معضل بشريت را كمبود مواد غذايي دانست و هشدار داد كه با توجه به روند فزايندة افزايش جمعيت كره زمين، به زودي به جايي خواهيم رسيد كه غذاي كافي براي تغذيه همه انسانهاي ساكن اين كره وجود نخواهد داشت. امروز شاهديم كه طبق گزارشهاي سازمان ملل، 800 ميليون گرسنه در جهان وجود دارند كه قادر به بدست آوردن غذاي مورد نياز خود نيستند. بعد از مالتوس، عدهاي ديگر كه خود را نئومالتوسيان ناميدند، آلودگي محيط زيست را معضلي بزرگتر و حادتر از مساله كمبود مواد غذايي دانستند، و متاسفانه، اخبار تكان دهندهاي كه در اين زمينه بدست ميآيد اثبات كنندة اين حقيقت تلخ است برخي از اخبار و آمارهاي ارائة شده از سوي سازمانهاي معتبر جهاني را از نظر ميگذرانيم:
در شهرهاي بزرگ جهان، روزانه صدها نفر جان خود را در اثر آلودگي هوا از دست ميدهند. پژوهشهايي كه در 15 شهر بزرگ اروپا انجام شده است نشان ميدهد كه آلودگي هوا در شهر ليون فرانسه سبب مرگ زودرس 30 تا 50 نفر در روز ميشود و در پاريس، 260 تا 350 نفر هر روز بر اثر بيماريهاي قلب و عروق ناشي از آلودگي هوا ميميرند. محققان دانشگاه هارواد دريافتهاند كه ميزان مرگ و مير در شهرهايي كه بيش از استانداردهاي مجاز با آلودگي هوا مواهند حدود 20 درصد بيشتر از شهرهاي داراي هواي غيرآلوده است و ميزان بيمارهاي قلبي در شهرهاي صنعتي، بيش از 30 درصد بيشتر از ساير شهرهاست.