شركتهايي كه از نظر مالي در وضعيت مناسب قرار دارند در مواجهه با فرصتها و تهديدات جديد بهتر ميتوانند از خود واكنش نشان دهند و در مقايسه با رقباي خود كه دچار محدوديتهاي مالي فزاينده هستند، كمتر تحت فشار سهارمداران و افراد ذينفع قرار ميگيرند. تحليل مالي ابزاري است براي ارزيابي منابع مالي واحد تجاري و اينكه آيا اين منابع با استراتژي سازمان تناسب دارد يا خير، اين موضوع به تفضيل در تجربه و تحليل مالي آورده شده است.
شايد بتوان با تأكيد بر فرهنگ سازماني ( يعني يك پديده داخلي كه در همة دواير و بخش هاي مختلف سازمان رسوخ ميكند ) روابط بين واحدهاي وظيفهاي سازمان را به بهترين شكل ممكن نشان داد. فرهنگ سازماني Cultural products بدين گونه تعريف شده است: « الگويي از رفتار كه در يك سازمان به وجود ميآيد، زيرا سازمان به تدريج ميآموزد كه براي حل مسائل خارجي، سازش با محيط و يكپارچه نمودن فعاليتهاي داخلي چگونه عمل كند. الگويي كه كاركردي خوب داشته، كسب اعتبار نموده است و ميتوان به عنوان راهي درست به اعضاي سازمان آموخت تا از همان زاويه و در همان قالب بينديشيد و احساس نمايند. » در تعريف فوق براين نكته تأكيد ميشود كه هنگام تصميم گيريهاي استراتژيك نبايد از اهميت هماهنگ ساختن عوامل داخلي و خارجي سازمان غافل ماند.
فرآيند توليد معرف امواج كوتاه ايجاد ارزش در سازمان است. اين فرآيند با دريافت سفارش از مشتري شروع مي شود و با تحويل كالا به مشتري پايان مي پذيرد.
در اين فرايند تحويل كارا، صحيح ، و به موقع محصولات و خدمات به مشتريان مورد توجه و تأكيد مي باشد.
يك معيار كه توسط بسياري سازمانهاي غربي مورد استفاده قرار مي گيرد، معيار كارآمدي سيكل توليد يا است.