نقطه آغاز بودجه ريزي در هر مؤسسه برآورد مقدار فروش است.
در واقع ضرورت تعيين حدود فروش آتي آنقدر مهم است كه حتي درمؤسساتي كه از سيستم كنترل بودجهاي استفاده نميشود كوشش هائي براي تخمين درآمد حاصل از فروش به عمل مي آيد. زيرا مديريت مؤسسات به خوبي آگاهند كه خون حياتي مؤسسه همان درآمد است.
علاوه بر تخمين و برآورد مقدار درآمدهاي آتي، از پيشبيني فروش استفادههاي متعدد ديگري نيز به عمل مي آيد. فيالمثل پيشبيني مذكور، هسته مركزي همآهنگي فعاليت هاي مؤسسه را تشكيل ميدهد و برنامهريزي توليد، براساس پيشبيني فروش انجام ميگيرد.
در اغلب مواقع تحليل روند همعرض با تحليل همبستگي انجام ميگيرد. ولي بهرتقدير ميتوان از هريك بطور جداگانه ومستقل استفاده كرد.
سه عامل اساسي بر الگوي فروش هر مؤسسه تاثير ميگذارد:
1- روندهاي رشد بلند مدت
2- نوسانات دوراني اقتصاد
3- نوسانات فصلي
اگر تغييرات غيرعادي حاصل از جنگ، اعتصاب، سيل، خشكسالي، تدابير دولت و مانند آن نميبود تاثير عوامل مذكور در فوق باز بيشتر محصوص ميشد.