1. قاعده غرور: فريب خورده (برای درافت
غرامت) به كسیكه فريبش
داده رجوع می كند.
2.از موجبات ومسببات ضمان همين غرور(فريب خوردگی) است.
جمله « المَغرورُ يَرجِعُ إِلی مَن غَرَّهُ
» هر چند در متن حديثی به عينه نيامده است اما بين فقها مشهور است. آری در كتاب
مستدرك الوسائل از كتاب دعائم الاسلامدر حديث امام علی(ع) آمده است كه: «مرد برایمهريه
به كسیرجوع می كند كه او را فريب داده است». همچنين در روايت جمهور از امام
علی(ع) چنين آمده است: «مغرور برای مهريه به كسیكه فريبش داده برمیگردد».
قبل
از ورود به بحث از قاعده غرور وغرر تحقيق در ماده غرور و غرر و همچنين كلمه «
تدليس» وارتباط آن با غرور مناسب است.
می گوييم: به دلالت كتابهایلغوی، معنیغرور
انخداع و فريب خوردگی است. از قاموس: غَرَّهُ غَرواً و غَرّاً و غِرَّهً، مغرور
وغرير يعنی: او را نيرنگ داد و به باطل تطميعش كرد او هم نيرنگ را پذيرفت وگول
خورد و غافل شد. در المنجد:هركس خدعه را بپذيرد پس مغرور است. در مفردات گفته
شده: غَرَرتُ فلاناً يعنیبه او نيزنگ ريختم وبه آنچه میخواستم از او رسيدم.
وغِرَّه ناآگاهیو غفلتی است كه در بيداریاتفاق می افتد. و اصل آن از غُرّ است كه
در چيزیآشكار میشود. و از همين ماده است غِرّه الفَرَس و الغُرور. هر چيزیانسان
را فريب دهد من جمله مال و جاه و شهوت و شيطان و ... گاه آن را به شيطان تفسير
كرده اند چون شيطان خبيث ترين فريب دهندگان است. و گاه به دنيا تفسير شده چون گفته
شده: دنيا می فريبد وضرر میزند ومی گذرد.
و غَرَر خطر است و از غَرّ گرفته شده واز بيع غرر نهی
شده است. در صحاح میخوانيم: رجلٌ غَرٌّ و غَريرٌ يعنی بدون تجربه ... و غِرّه
غفلت است و غارّ غافل است. و أَغَرَّهُ يعنی: او را به غفلت آوردم ( او را با غفلت
فريب دادم). إغتَرَّ بِالشَّيئ يعنیبا آن چيز فريفتم. و غرر خطر است و پيامبر
خدا(ص)* از بيع غرر نهیفرمودند مانند بيع ماهی در آب.