مضاربه
مقدمه
در فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامي[1]آمده است:
«مضاربه مشتق است از «ضرب در ارض» يعني
راه رفتن و سفر كردن در زمين بدين لحاظ كه در مضاربه شخص عامل به منظور تجارت و
تحصيل ربح به مسافرت مبادرت مي نمايد و چون سفر به سرمايه مالك و اقدام عامل انجام
مي گيرد يعني هر يك از آنها در اين عمل مدخليت و تأثير دارند بدين جهت معني مقاعله
(مضاربه) تحقق دارد. از مضاربه به «قراض»
نيز تعبير شده است و لفظ قراض مأخوذ است. از قرض يعني قطع و جدا نمودن بدين
لحاظ كه گوئي صاحب مال قطعه اي از مال خويش را جدا مي كند و به عامل مي دهد و يا
قطعه اي از ربع را جدا ساخته و درمقابل عمل به وي ميدهد. بدين ترتيب مضاربه يا
قراض اين است كه شخص مالي را به ديگري دهد تا با آن تجارت نمايد و در مقابل حصه اي
از ربع مانند نصف يا ثلث مثلاً از آن وي باشد و به عبارت ديگر مضاربه عقدي است
شرعي كه غرض از آن تجارت انسان به مال غير ديگري است و ربع مشترك مي باشد، مالك يا صاحب مال را مقارض (مضارب) مي
گويند و عامل را مقارض و نيز مضارب مي نامند.»
[1]- فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامي (در باب معاملات) تحقيق و نگارش
محسن جابري عربطو، انتشارات اميركبير سال 1362، صفحه 164.