بي تريد آموزش مادام العمر زماني تحقق مي يابد كه علم با عمل توأم باشد . در عرصه تعليم تربيت آموزشي مانا خواهد بود كه فراگير خود عملاً در گير آموزش شده و در توليد مفاهيم و كشف علوم مشاركت داشته باشد يعني فرآيند ياددهي و يادگيري سمت و سويي شاگرد محور داشته باشد . از اين رو در زمينه آموزش علوم پايه آزمايشگاه ،تجهيزات و تكنولوژي آزمايشگاهي در مدرسه نقش اساسي را دارد. از آنجايي كه در بسياري از مدارس متأسفانه اين امر و توجه به آن به حاشيه رانده شده است و آنچنانكه بايسته است بدان توجه نمي شود و ساعات آزمايشگاهي در ديد فراگير ، دبيران و بالاخص مديران به عنوان زنگ تفريح در نظر گرفته مي شود .
موانعي كه فراروي دبيران در اين زمينه وجود دارد عموماً به دو دسته تقسيم مي شود :
- مورد اول باور و اعتقاد خود معلم است كه تا چه حد آزمايشگاه ، آموزش آزمايشگاهي و روش هاي فعال آموزش از طريق تجهيزات و تكنولوژي آزمايشگاهي را قبول دارد .
-2 امكانات و تجهيزات موجود در آموزشگاه و حمايت هاي مدير و محيط ميباشد يا به طور كلي عوامل غير از خود معلم مي باشدو اين دو مكمل همديگر است .
به نظر مي رسد با تغيير نگرش ها بتوان بر هر دو مشكل غلبه كرد و نقش اصلي در اين باره بر عهده دبير و مدير است چرا كه هركدام به تنهايي قادر پيشبرد اهداف خود نخواهند بود . به طور كلي دبيران بايد تلاش كنند تا آزمايشگاه ها را از حاشيه به متن كشيده و بر خواسته هاي خود مسرانه تاكيد نمايند و مديران را متقاعد سازند تا نسبت به تجهيز آزمايشگاه از هيچ كوششي دريغ نورزند . آنچه را كه امروز شاهد آنيم اين است كه مثلث انساني آموزش علوم يعني مدير ، دبير و دانش آموز دز نقش خود بسيار قصور نموده و حتي خود دبيران با رويكرد هاي جديد علارغم آشنا بودن به آن به آن عمل نمي كنند . در مديران شناخت و اگاهي كافي ايجاد نشده است و حاضر به فراسنتي عمل كردن نيستند و دانش آموزاغن نوشتن چند پرسش و پاسخ را ساده ترين را ه تلقي كرده و گاهي اوليا نيز برروش هاي فعال معترضند اصلاح چنين انديشه هايي در گام اول صرفا از وضايف دبيرا ن بود به همين منظور يك سيستم منظم ازمايشگاهي با 20 گام تهيه گرديده كه با همگامي مديران ، دبيران و متصديان آزمايشگاهي و دانش آموزان به راحتي قابل اجرا بوده حجم كار بسيار كاهش مي يابد و كليه ازمايشات به سهولت صورت مي گيرد و اجراي روش هاي نوين آموزشي جامه ي عمل مي پوشد .