واژه
ناسیونالیسم یا ملی گرایی عبارت است ازتکیه برخواستا ، علائق و اراده ی جمعی ملت و
تظاهر خاص آن در اشاعه ی فرهنگ و حفظ آن در اثر تهاجم بیگانگان .
نکته
بارز این جنبش های ملی پیشرفت و اعتلاء کشور بوده است . ناسیونالیسم بین ایرانیان
بر وجه دفاع از سرزمین مادری ، دفاع از موجودیت ایرانی خویش در مقابل تهاجم
خارجیان ،حفظ سنن و آداب خود و رونق بخشیدن به به زبان مادری بوده است.
در
حالی که ایرانیان شاید یکی از قوم های قدیم تاریخ باشند که سرزمینشان برای قرن های
طولانی جولانگاه اشغال گران عرب و مغول و ترک بوده است و در حالی که ایرانیان تحت
فشار حکمرانان بیگانه بسر برده اند ،
اما
هیچ وقت قادر نبوده اند که سنن و آداب خود را پشت سر گذاشته تأ ثیرات خارجی رابر
خود مسلط کنند .
آنچه
که عده ای غربزدگی می نا مند،گاه بیماری ناشناخته ای می شودکه دستاورد های پیشرفت
علمی غرب رامطلقاً منکوح اعلام می کند.
اما
ایرانیان به پذیرش جنبه های مثبت دستاوردهای غرب هر چندگاه به خطا رفته و طریق
تقلید نیز آمده اند،ولی استخوان بندی ایران هنوز تکیه تام وتمام بر فرهنگ ملی
دارد؛ که میراث دار آن نیز محسوب می شود.
به
عنوان نمونه ،می توان گفت جشن عید نوروز و سیزده بدر که با هز و مرتبت برگزار می
شود، و همچنین برگزاری جشن مهرگان ،جشن برداشت محصول در تمام اکناف کرمان ،فارس
،اصفهان تا لرستان و کردستان از مظاهر این تمایل ملی است.
در
مورد غربزدگی جلال آل احمد چنین می نویسد:«جای انکار نیست که ما امروز در حال تأ
سف بسر می بریم .نزدیک است که از گذشته خود ببریم و حال آنکه با حال پیوندی نداریم
.آیا می توانیم نقاش و نویسنده و مورخ و نقاد از خارج بیاوریم،یا هنرپیشه برای
آنکه در تئاترها و فیلم های ما بازی کند ،یا گویندۀ رادیو برای ما فارسی درست حرف
بزند و به ما بیاموزد که چگونه زبان خود را تکلم کنیم؟»
نا
سیونالیسم در ادبیات جدید هم برجسته کردن تمام آنچه ملی تلقی می شود برمی گردد.از
نویسندگانی که در این باره بتوانند مورد توجه قرار گیرند می توان از میرزا آقا خان
کرمانی ،ملکم خان،دهخدا،محمد حجازی،جمالزاده و صادق هدایت نام برد.