اقبال بعد از به پایان رساندن اسکاچ مشن
کالج ، در رشته فلسفه دانشگاه لاهور ثبت نام
کرد و از سر توماس آرنلد بهره ور گردید و دوره فوق لیسانس را در سال ۱۸۹۹ م. در
رشته فلسفه با احراز رتبه اول در دانشگاه پنجاب به پایان برد و پس از اتمام تحصیلات در دانشگاه پنجاب در رشته
های تاریخ و فلسفه و علوم به استادی برگزیده شد .
(( ناله ی یتیم )) اولین اثر وی بود که به
سال۱۸۹۹ درجلسه ی سالیانه ی انجمن حمایت الاسلام در لا هور خواند و سال بعد هم در
همان انجمن منظومه ی دیگری با عنوان (( خطاب یتیم به هلال عید )) را قرائت کرد که باعث شهرت وی گردید . شعر ((هیمالیا )) نخستین
شعر اقبال بود که در مجله ی مخزن به سال۱۹۰۱ به چاپ رسید ،انتشار اشعار اقبال
همینطور در مخزن ادامه یافت تا اینکه دیگران هم برای گرفتن شعر از اقبال برای چاپ در
نشریه های خود به او روی آوردند .
علاوه بر شهرتی که اقبال در شعر و شاعری کسب
کرد ،نخستین کتابش را در زمینه ی اقتصاد به زبان اردو به سال ۱۹۰۱ م. تالیف کرد .
سپس برای ادامه ی تحصیلات به توصیه ی آرنلد عازم اروپا شد و سه سال در آنجا به
مطالعه و تحصیل اشتغال داشت که اثر بر جسته ای بر افکار و آ راء او گذاشت. در
دانشگاه کمبریج در رشته ی فلسفه پذیرفته شد و در آنجا با ((مک تیگارت )) پیرو هگل
که در آن زمان بسیار مشهور بود ملا قا ت کرد ، سپس با پروفسور براون و نیکسون آشنا
شد .
اقبال پس از اخذ درجه ی فلسفه اخلاق از
دانشگاه کمبریج وارد دانشگاه مونیخ در آلمان شد و رساله ی خود را تحت عنوان سیر
فلسفه در ایران نوشت و به دریافت درجه ی دکتری توفیق یافت . و مد تی هم به جای
پرفسورآرنلد در دانشگاه لندن تدریس زبان و ادبیات عربی کرد.
در اواخر دوره ی اقامتش در اروپا به علت
تحولی که در وجود او پیش آمده بود قصد ترک شعر و شاعری کرد ولیکن دوستش سر عبدالقادر
مانع این کار شد و آرنلد هم در این امر بی تاثیر نبود.
تحول دیگری که در زمان تحصیل در اروپا برای
اقبال پیش آمد آشنائی و مطالعه در زبان ادبیات فارسی بود که بعدها زبان فارسی را
برای بیان افکار خود برگزید و دیگر اینکه در اروپا ،اقبال از یک شاعر وطنی به شاعر
ملی و اسلامی و جهانی تغییر یافت و سیر تحولات فکری او را می توان از مطالعه ی
کتاب بانگ درا دریافت .
اقبال
در اوت ۱۹۰۸ م به وطن بازگشت و رئیس بخش فلسفه ی دانشکده ی دولتی لاهور شد
و ضمناٌ به وی اجازه داده شد که در خارج به شغل دادگستری بپردازد . بعد از چندی از
شغل استادی دست کشید و به همان کار وکالت پرداخت تا افکار خود را آزادانه انتشار
دهد . وی شغل وکالت را تا سال ۱۹۳۴ م ادامه داد .
در سال ۱۹۲۶ م علامه اقبال به عضویت مجلس
قانون گذاری پنجاب انتخاب شد . اختلافات و کشمکش ها و و ضعیت ناگوار زندگی مردم و
عشق به آزادی اقبال را علاقه مند به شرکت در فعالیتهای سیاسی کرد ، تا اینکه وی در
سال ۱۹۳۰ م تشکیل دولت پاکستان را در جلسه ی سالیانه حزب مسلم لیگ در الله آباد
پیشنهاد کرد .
اقبال به نمایندگی مسلمانان شبه قاره به سال
۱۹۳۱در اولین موتمر اسلامی فلسطین که در شهر بیت المقدس تشکیل یافته بود شرکت نمود
و در اواخر سال ۱۹۳۲ در کنفرانسی که در لندن تشکیل شده بود شرکت کرد و در مراجعت
از اسپانیا دیدن کرد و « مسجد قرطبه » در روحیه ی او تاثیر عمیق گذاشت که در
منظومه ای تاثبرات روحی و قلبی خود را به نام « مسجد قرطبه » جلوه گر ساخت و در
سال ۱۹۳۳ از افغانستان دیدن بعمل آورد و از مزار حکیم سنائی را زیارت کرد.
در چهارم د سامبر ۱۹۳۳ دانشگاه پنجاب درجه ی
دکترای افتخاری به او اعطا کرد .