نظريه سرمايه گذاري و عوامل مؤثر بر ميزان سرمايه گذاري
مفهوم اقتصادي سرمايه گذاري با مفهوم تجارتي آن كه در گفتگوهاي روزانه به كار مي رود تفاوتهاي بسيار دارد. براي مثال، هر گاه شخصي تعداد صد سهم از سهام شخص ديگري را بخرد، شخص اول ممكن است چنين اقدامي را نوعي سرمايه گذاري تلقي كند، در حالي كه، در واقع، معادل مقدار سرمايه گذاري شخص مزبور، فروشنده سهام سرمايه گذاري منفي كرده است و بنابراين از نظر اجتماع هيچ گونه سرمايه گذاري جديد اقتصاد انجام نشده است.
«سرمايه گذاري اقتصادي» در كل اقتصاد، تنها هزينه هايي را در بر مي گيرد كه موجودي كالاهاي سرمايه اي نظير كارخانه ها و يا تجهيزات فني و يا موجودي كالاها را افزايش دهد. خريد ماشينهاي فرسوده و يا كارخانه هايي كه در سالهاي قبل ساخته شده اند از نظر اقتصادي سرمايه گذاري تلقي نمي شود و بدين جهت عنوان سرمايه گذاري را تنها به هزينه هايي ميتوان اطلاق كرد كه به منظور ايجاد كارخانه ها و ماشينهاي كاملاً نو و يا گسترش ظرفيت كارخانه هاي موجود و يا افزايش موجودي كالاها انجام شده باشد.
سرمايه گذاري فراگردي است كه در آن كالاهاي سرمايه اي براي توليد كالاها و يا خدمات ديگر به كار مي رود. بنابراين به روشني مي توان گفت چنانچه از اتومبيل براي حمل كالا يا اداره صنعت و يا فعاليت بازرگاني استفاده شود هزينة خريد آن سرمايه گذاري اقتصادي محسوب مي شود. اما اگر اتومبيل تنها براي گردش آخر هفته به كار رود، بديهي است كه هزينه خريد آن نوعي هزينه مصرفي خواهد بود.
در مورد هزينه خانه سازي نيز همين مسئله مطرح است؛ هرگاه خانه جديدي ساخته و سپس اجاره داده شود، از نظر صاحب خانه و جامعه، سرمايه گذاري صورت گرفته است. اما هرگاه صاحب خانه خود در خانه جديد سكنا گزيند آيا هزينه خانه مانند هزينه اتومبيل نوعي هزينه مصرف خواهد بود؟ برعكس مورد اتومبيل، وزارت بازرگاني كليه «هزينه هاي تأسيساتي و ساختماني» را به عنوان سرمايه گذاري به حساب مي آورد.
بالاخره در مورد تحصيلات نيز اگر مربوط به آموزش اصول لازم براي شغل يا حرفة معيني باشد، آيا بايد هزينه آن را از نوع سرمايه گذاري تلقي كرد؟ در اين صورت آيا بايد انتظار داشت كه قدرت كسب درآمد دانش آموخته در نتيجة تحصيلات افزايش يابد؟ مسلم است كه درآمد شخص مورد نظر در نتيجه تحصيلات بالا مي رود: بنابراين، مي توان بيان داشت كه هزينه آموزش، سرمايه گذاري در «سرمايه انساني» است.