بر اساس اطلاعات خبرنگار اجتماعی ، آموزشوپرورش در دوره فعلی برنامههای مختلفی رونمایی نموده است. برنامههایی همچون نشاط در مدارس، مبارزه با مافیای کنکور، حذف مشق شب، تلاش برای حذف مدارس سمپاد در دوره متوسطه اول - که درنهایت با ورود شورای عالی انقلاب فرهنگی متوقف شد- و طرح معلم تمام وقت.
هر چند نیاز به بررسی است که از میان این حجم از طرحهای متعدد کدام یک در شرایط فعلی مدارس دولتی قابلیت اجرا شدن دارد یا اینکه در میدان اجرا با موفقیت همراه خواهد شد؟
به تازگی هم اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی نسبت به طرح برخی موضوعات در رسانهها بدون پشتوانه علمی و قانونی ازسوی مدیران آموزش و پرورش انتقاد کردند. حتی برخی کارشناسان براین باورند ارائه کلکسیونی از طرح ها نشانه ابتکار و خلاقیت نیست و بسیاری از این طرح ها ارتباطی با سند تحول بنیادین ندارد اما با وام گرفتن از سند تحول بنیادین، برنامههای روزمره با عنوان برنامههای تحولی به مخاطب ارائه میشود.
علی پورسلیمان یکی از معلمان درباره جابهجایی اولویتها در آموزشوپرورش معتقد است که اگر بخواهیم درباره موفقیت یا عدم موفقیت یک وزیر صحبت کنیم باید برنامههای او را رصد کرد و آقای بطحایی قبل از کسب رای اعتماد از مجلس، برنامههای متنوعی را ارائه کرده بود اما هنوز گزارش مدونی درباره میزان اجرای برنامههایش ارائه ننموده است و دستاوردهای یکساله، هیچ ارتباطی به برنامهها ندارد و باید درباره درصد برنامههای اجرا شده به شکل مدون توضیح داده شود.
مبارزه با مافیا یا حذف مشق شب جزو برنامههای پیشنهادی وزیر نبود
اگر چه آموزشوپرورش در دوره فعلی برنامههای مختلفی را رسانهای نموده است که میتوان به حذف مشق شب، واگذاری طراحی دو ساعت از برنامه درسی دوره ابتدایی و متوسطه اول به مدارس، مبارزه با مافیای کنکور و ایجاد نشاط در مداس یاد کرد اما پورسلیمان معتقد است که مواردی مانند مبارزه با مافیا، حذف کنکور و نشاط در مدارس جزو برنامههای مدون و ارائه شده وزیر آموزشوپرورش نبود. متاسفانه مسئولان آموزشوپرورش در برابر این پرسش که "توان مبارزه با مافیای کنکور را ندارید"، پاسخ میدهند، هدف ما گفتمانسازی است در حالیکه وزیر آموزشوپرورش مقام اجرایی است و باید برنامهها را اجرا کند و گفتمان سازی را سایر بخشها مانند رسانه ها انجام میدهند.
مجلس وظیفه نظارتی خود را انجام نمیدهد
این معلم و کارشناس آموزشی براین باور است که مجلس به عنوان نهاد ناظر، وظیفه خود را به خوبی انجام نمیدهد. وقتی مجلس به یک وزیر رای اعتماد میدهد باید کمیسیون تخصصی نحوه اجرای برنامههای وعده شده را رصد کند اما تا حادثه و مشکل مهمی پیش نیاید اصلا به این مسائل فکر نمیکنند. نقش مجلس بیشتر دخالت در عزل و نصبهای آموزشوپرورش در حوزههای انتخابی است و شناخت دقیقی از مشکلات و چالشهای آموزشوپرورش ندارند و یکی از مشکلات اصلی این است که کنندگان کمیسیون آموزش به کارکرد نظارتی خود در راستای آموزش و پرورش نمیپردازند. مجلس بزرگترین نهاد نظارتی بر عملکرد وزرا است اما اکنون این مسئله به حاشیه رفته است.
تشکلهایی در نقش پدرخوانده
نظارت تشکلهای معلمان بر آموزشوپرورش نیز موضوع دیگری بود که پورسلیمان به آن اشاره کرد و گفت: برخی از این تشکلها نقش نظارتی را ایفا نمیکنند و چون در جریان انتخابات از وزیر حمایت کردهاند هماکنون نقش پدرخواندگی دارند و باید مهرههای خود را در آموزشوپرورش بچینند در حالیکه آنها واسط بین معلمان و مدیران هستند اما این نقش را ایفا نمیکنند و از مشکلات آموزشوپرورش دور و در حاشیه هستند، برخی از تشکلها هم تصور میکنند از طریق تحصن و تجمع میتوانند مشکلات را حل کنند. در آموزشوپرورش یک تشکل که نقش نظارتی داشته باشد، هیئتهای اندیشهورز ایجاد کرده و و مشکلات را رصد کند، وجود ندارد.
او ادامه داد: در رسانهها آموزشوپرورش در اولویت نیست از سوی دیگر معلمان به دلایل مختلف مطالبهگر و کنشگر نیستند و به دنبال الگوهای مطالبهگری قانونی نیستند و تشکلها در این زمینه آموزش ندیدهاند.وقتی فضای موجود به صورت مطالبهگرانه و پرسشگرانه دربرابر برنامههای آموزشوپرورش نباشد نباید انتظار تحول داشته باشیم. در شرایطی که بخشهایی که باید بر عملکرد آموزش وپرورش نظارت کنند، وظایف خود را به خوبی انجام ندهند، وزرای آموزش وپرورش هم برنامههای وعده داده شده خود را اجرا نمیکنند و دنبال کارهای حاشیهای می روند که در چارچوب برنامههای آنها نیست.
وظیفه وزیر بیان حرفهای قشنگ نیست
این معلم هم همانند وزیر آموزش وپرورش معتقد است که بانشاط کردن مدارس، مدیریت آموزشگاهی و مدرسه محوری کارهای خوبی است اما این برنامهها نباید جنبه نمایشی پیدا کند. آنچه تا کنون از عملکرد وزیر آموزشوپرورش مشاهده کردم بیان حرفهای قشنگ است اما وزیر یک مقام اجرایی است نه نظریهپرداز و در نقش یک مدیر اجرایی، باید به برنامههایی که وعده داده است، عمل کند.
پورسلیمان درباره مدرسه محوری هم عنوان کرد: دراینباره تاکنون تحرک خاصی را ندیدهایم به عنوان مثال هماکنون اگر یک مدرسه بخواهد کولر بخرد باید از اداره مجوز بگیرد اگر مدرسه محوری ملاک است، آیا مدیر مدرسه نمیتواند موارد ضروری را بدون بروکراسی و طی مراحل اداری انجام دهد؟ از سوی دیگر دائم بخشنامههای مختلف را به مدارس میفرستند و مدارس هم درباره آن گزارش تهیه و برای اداره ارسال میکنند که در آنجا هم بایگانی میشود. بخشنامه محوری و بخشنامه بازی را باید پایان داد و به دنبال اعمال نظارت کیفی از طریق گروههای آموزشی با تقویت و راهاندازی آنها باشیم. مدرسهمحوری با نگاه از بالا به پایین و مدیریت مسلط به نتیجه نمیرسد.
پایان/