سرپرست کسی است که امور گروهی از افراد و اداره یک واحد سازمانی را به عهده دارد. طبعا"رئیس"هم یک سرپرست است، زیرا کارهای سازمان را توسط افراد انجام می دهد. اداره کنندگان، مدیران و روسا همه سرپرستند کارفرما نیز به نوعی سرپرست است. زیرا اداره ی گروهی از کارگران وکارمندان را در خط مقدم کار و تولید به عهده دارد. اما رئیس کلمه ای است که بیشتر در سازان های دولتی به کار می رود و مربوط به اداره واحد قسمت یا بخشی از سازمان های عمومی است.مهمترین نکته در رهبری نفوذ و اثر گذاری است. اصولا قدرت عبارت است از توانایی اعمال نفوذ بر دیگران و نفوذ عبارت از اعمالی است که مستقیم یا غیر مستقیم باعث تغییر در رفتار یا نظرات دیگران می شود. رهبری با نفوذ بر دیگران تحقق می یابد و نفوذ نیز از قدرت سر چشمه می گیرد.
فرایندی که مدیریت می کوشد با ایجاد انگیزه و ارتباطی موثر انجام سایر وظایف خود را در تحقق اهداف سازمانی تسهیل و کارکنان را از روی میل و علاقه به انجام وظایفشان ترغیب کند. بنابراین رهبری جزئی از مدیریت است و این وظیفه مانند برنامه ریزی، سازماندهی و کنترل نیز از وظایف مدیر است.
طبقه بندی منابع قدرت:
قدرت فردی:1-قدرت مرجعیت 2-قدرت تخصصی
قدرت سازمانی :1-قدرت قانونی 2-قدرت پاداش و تنبیه
نظریه های هدایت و رهبری:
1-نظریه های خصوصیات فردی رهبری
2- نظریه های رفتار رهبری
3- نظریه های موقعیتی و اقتضایی
-نظریه های خصوصیات فردی رهبری:
براساس این نظریه رهبران ابر مردانی هستند که به علت ویژگی هایی که موهبت الهی اند شایسته رهبری شده اند.
یکی از نویسندگان چها ر خصوصیت عمده را بیان کرده است:
1-هوش 2-بلوغ اجتماعی و وسعت دید:از جهت عاطفی با ثبات و دارای اعتما به نفس هستند.
3-انگیزه های توفیق طلبی و نیل به هدف 4-انسان گرایی
نویسنده ای دیگر شش خصوصیت را بیان کرده :
1-خصوصیات ظاهری و فیزیکی 2-زمینه های فرهنگی مانند تحصیلات و تجربیات 3-هوش 4-شخصیت برو گرا 5-خصوصیات شغلی مانند تلاش و پشتکار و ابداع و ابتکار 6-خصوصیات اجتماعی مانند مراتبات اجتماعی و سیاسی
لازم به ذکر است که فقط هوش و ذکاوت به اثبات رسیده و در مورد سایر خصوصیات اتفاق نظری نیست.
نظریه های رفتار رهبری:
در این نظریات به جای توجه به خصوصیات فردی در پی روش ها و شیوه های رهبری هستیم.
1-بر اساس یک طبقه بندی رفتار رهبران به دو نوع انسان گرا و سازمان گرا تقسیم می شود. رهبران انسان گرا توجه خود را مصروف اعضای سازمان می کنند، هدف گذاری جمعی را ترویج میکنند وبه کارکنان اعتماد دارندو برای آنها ارزش قائل اند.
رهبران سازمان گرا اهداف و ماموریت های سازمان را مقدم بر افراد می دانند. بیشتر به قوانین و مقررات سازمانی اتکا دارند و کارکنان را تحت کنترل شدید قرار می دهند تا از اجرای دقیق مقررات اطمینان یابند.
2-سبک های رهبری در نظریه ای دیگر که شبکه مدیریت بلبک و موتان نام دارد در 81نوع طبقه بندی شده و به تفصیل در مورد هر سبک که آمیزه ای از انسان گرایی و سازمان گرایی است بحث شده.
3-در نظریه ای دیگر سبک های رهبری به چهار نوع تقسیم شده و از هریک به عنوان یک سیستم نام برده شده.
الف)سیستم یک:کاملا وظیفه مدار و آمرانه است. مدیریان به مرئوسان اعتماد ندارند.
ب)سیستم دو:رابطه ی آمرانه همچنان بر قرار است اما کمی تلطیف شده و چون رابطه خادم و مخدوم توام با نوعی مرحمت پدرانه است تصمیم گیری همچنان بر عهده مدیران است.
پ )سیستم سه :اعتماد و اطمینان در حد خوبی است و در تعیین پاره ای اهداف مشارکت می شود. اما مسائل عمده سازمانی همچنان بر عهده رهبر و مدیر است.
ت)سیستم چهار: اعتماد و اطمینان در حد کمال است و رابطه صمیمانه و مشارکت جویانه است. تصمیم گیری ها کاملا مشارکتی و گروه های رسمی و غیر رسمی در هم آمیخته اند.
نظریه موقعیتی و اقتضایی:
شیوه مناسب رهبری بر اساس شرایط و مقتضیات است.
الف) سه عامل اثر گذار است:1-عوامل مربوط به رهبر2- عوامل مربوط به پیروان 3- عوامل مربوط به شرایط و موقعیت
تعریف سرپرستی:
علم و هنر هدایت و رهبری، نظارت وکنترل بر زیردستان را سرپرستی گویند.
تعریف سرپرست:
سرپرست فردی است که از طریق برقراری ارتباط، فعالیت های سازمان رابه وسیله زیردستان(نیروی خط مقدم کار و تولید)به انجام میرساند. به عبارت دیگر، سرپرستان مدیرانی هستند که بطور مستقیم مسئولیت هدایت کار و فعالیت کارکنان و زیردستان بلافصل را بر عهده دارند بنابراین:
سرپرست کیست؟
بنا بر تعريف، سرپرست به كسي اطلاق ميگردد كه ديگران را هدايت و اداره ميكند و در سازمان برخلاف ساير ردههاي مديريتي افراد غيرمدير را اداره ميكند. در فرهنگ آمريكايي از سرپرست به عنوان پيشرو نام برده ميشود و در متون فارسي سرپرست مترادف، با سرور، بزرگ و رئيس ميباشد و سرپرست به معناي مواظبت، رياست و سروري است.
فعاليتهاي مديريتي سرپرستي:
الف) نقشهاي سرپرستي:
1- سرپرست در اين جايگاه به عنوان حلقه اتصالي بين مديريت و كارگران ميباشد:
سرپرست به عنوان فرد رابط
سرپرست به عنوان نماينده مديران: اين نقش در موقعيتي است كه سرپرست به عنوان نماينده مديريت عالي يا مياني كارفرما و يا مافوق كارگران قرار ميگيرد.
سرپرست به عنوان نماينده كارگران: سرپرست به عنوان سخنگو و نماينده كارگران خواستههاي آنها را با مقامات بالا مطرح ميكند.
سرپرست به عنوان حاشيه نشين: در اين موقعيت سرپرست نقش كارگري را دارد كه فقط اسم سرپرست را به يدك ميكشد.
سرپرست به عنوان متخصص: سرپرست مورد اقبال و اكرام قرار ميگيرد و از نظرات آن در تنظيم روابط انساني و خط توليد بهره گرفته ميشود.