گروه اجتماعی ، کانون تربیت اسلامی درباره بودجه 98 و انتظار معلمان از کنندگان، نامهای را خطاب به کنندگان مجلس شورای اسلامی تدوین کرده است.
در این نامه تاکید شده است: چنانکه استحضار دارید تعالی و ترقی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یک کشور و تربیت نیروی انسانی ماهر و کارآمد محصول و نتیجه نظام آموزشی و تربیتی آن کشور است. در این میان معلمان محوریترین نقش را دارند و به راستی آنها پرچمدار تغییر و تحولات آتی و مسئول تمام مقدراتی هستند که در آینده برای جامعه رقم زده میشود.
اگرچه توجه به تعلیم و تربیت استحکام بنای پیشرفت و تعالی را امکانپذیر میسازد و رشد آموزش و پرورش هم به توسعه منابع انسانی آن بستگی دارد، اما در چند سال اخیر به ویژه در لایحه بودجه سال جاری این توجه به تدریج کاهش یافته و دولتمردان تلاش دارند سهم این نهاد سرنوشتساز و تحول آفرین را از بودجه دولت تنزل دهند و دانسته و ندانسته به جایگاه حاکمیتی آن خدشه وارد آورند.
در این نامه همچنین آمده است هرچند براساس بند دوم سیاستهای کلان تحول در آموزش و پرورش «سند ابلاغیه رهبر معظم انقلاب»، قانون خدمات کشوری و بند دهم راهبردهای کلان سند تحول بنیادین بر حاکمیتی بودن آموزش و پرورش تاکید شده است، اما از لایحه بودجه سال 98 چنین استنباط میشود که دولت قصد دارد مشکلات اقتصاد و ناکارآمدی احتمالی خود را با صرفهجویی در هزینههای آموزش و پرورش و خرید خدمات با عنوان و سرپوش «توسعه مشارکت بخش خصوصی» جبران کند.
این نگاه چنان بر برنامههای پیشنهادی به خصوص لایحه بودجه سیطره انداخته که گویی دستاندرکاران آنها سیاستهای مالی را تنظیمگر و تعیین کننده اصلاحات ساختاری و فرایندی آموزش و پرورش میدانند.
کاهش سهم بودجه آموزش و پرورش از بودجه عمومی کشور، تعلل و تعلیق در اجرای نظام رتبهبندی معلمان با عدم تخصیص مالی به آن و مکلف کردن آموزش و پرورش از ابتدای سال تحصیلی 98 - 99 به اجرای خرید خدمات برای 10 درصد از دانشآموزان تحت پوشش علاوه بر دانشآموزان مشمول فعلی همه نشاندهنده بیمهری به نظام آموزش و پرورش کشور است.
همچنین مکلف کردن آموزش و پرورش به تامین نیروی انسانی مورد نیاز خود از جمله در پژوهشسراها، راهنمایان آموزشی، مربیان بهداشت، متصدیان آزمایشگاهها و کارگاهها تا پایان سال 98 حداقل 30 درصد و تاپایان سال 99 حداقل 50 درصد موضوعی است که تاکنون سابقهای در نظام آموزشی کشور نداشته و شیوه خطرناکی است که همانند تزریق بیماری به بدنه ضعیف آموزش و پرورش کشور آن را دچار اختلال، بیماری و آسیب میکند.
چرا باید جایگاه تخصصی، کارشناسی و حرفهای تعلیم و تربیت کشور اینگونه مورد تهاجم قرار گیرد و حرفهایترین گروه آنها از طریق خرید خدمات به کار گمارده شوند؟
چرا باید آموزش و پرورش جولانگاه بخش خصوصی و نیروهای غیرمتخصص قرار گیرد؟ آیا در سایر وزارتخانهها و دستگاهها اجازه ورود فرد غیرحرفهای و غیرکارشناس را برمیتابیم؟ در همه جا صالحترین و شایستهترین افراد برای نظام تعلیم و تربیت انتخاب شده و تربیت میشوند و آنان را با ارائه مشوقهای متعدد و گوناگون به طور مستمر آموزش میدهند، چرا برخی دولتمردان ما به آموزش و پرورش نگاه غیرتخصصی دارند؟
در این نامه خطاب به کنندگان مجلس شورای اسلامی تاکید شده است: اکنون که زمان بررسی بودجه سال 98 فرا رسیده است، دلسوزان تعلیم و تربیت کشور چشم امیدشان به شماست تا جایگاه و عظمت آموزش و پرورش را قدر بنهید و نگذارید شان و منزلت معلمان در جامعه تنزل یابد و با تصویب بودجه مورد نیاز آموزش و پرورش و حذف بخشهای مربوط به خرید خدمات و نیز تامین منابع مالی برای اجرای نظام رتبهبندی معلمان، مسئولیت سنگین و تاریخی خود را در خدمت به سرنوشت آیندهسازان کشور ایفا کنید.
پایان/