فطرتاً هر موجودي كه لباس هستي پوشيده و از كتم عدم پاي به عرصة حيات و زندگي نهاده، به طور مرموز و ناخودآگاه، خواستار و پوياي آفريدگار و صانع خويش است و از هر سوي به سوي ديگر خالق و پروردگار خود را ميجويد، تا پاس حرمت، و احترام لازم او را بنمايد، و از فضل و رحمت و اكرام او، تشكّر و سپاسگزاري نموده، و به مصداق اينكه «انسان بندة احسان است» به پيشگاه با عظمت او سرتعظيم فرود آورد.
خداوند ميفرمايد:
فَاَقِمْ وَجْهَكَ لِلدّينِ حنيفاً فِطْرَتَ الله الَّتي فَطَرَالنّاسَ عَلَيْها لاتَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللهِ ذلِكَ الدّينُ الْقَيِّمُ، وَلكِنَّ اَكْثَرَ لايَعْلَمُونَ».[1]
به آيين راست خداوند روآور، آييني كه خدا آفرينش انسان را بر روي آنها نهاد، و خلق خداوند تغييرپذير نيست. اين است دين استوار و محكم، ولي بيشتر مردم جاهل هستند و به آن علم ندارند.