فرمت فایل: Word
تعداد صفحات: 70
آنگونه كه از قديمي ترين قانون مدوّن و ساخته دست بشر يعني «قانون حمورابي» استنباط مي شود خانواده اساسي اجتماعي بوده و روابط بين زن و شوهر مورد توجه قرار گرفته است. روابط زن و شوهر در گذر سده ها و بر اساس فرهنگهاي زمانهاي مختلف، دگرگون شده است. در جامعه گذشته که داراي قواعد خشک و مستبدانه بود روابط مردم در قالب مافوق و زيردست برقرار بود، پدر خانه قدرت برتر به حساب مي آمد و مادر مطيع او و فرزندان مطيع هر دو بودند. جامعه خوب و سازمان يافته بود و هر کس به نقش خود در جامعه واقف بود. اگر جامعه همان ساختار را حفظ مي کرد بسياري از مشکلات عمده ي امروزي به وجود نيامده بود. اما جامعه ايستا نيست و تغييرات وسيع آن منجر به طرح سوالات اساسي در زمينه پايه ساختار جامعه شده است (گي زيبر[1] 2005، به نقل از ياوری کرمانی، 1387).
چيزي كه در همه اعصار مورد پذيرش همگان بوده است اينست كه بدون شك ازدواج، از مهمترين و تاثيرگذارترين وقابع زندگي هر فرد محسوب ميشود. خصوصاً در فرهنگ عاطفي و اعتقادي ما ايرانيها ازدواج مرحلهاي حساستر و تعيينكنندهتر به حساب ميآيد، زيرا در قاموس فرهنگ جمعي ما، اين انتخاب و تصميم به سادگي فرهنگهاي ديگر قابل جبران و تكرار نيست. کیفیت زندگیزناشويي موضوعي محوري و كليديست كه هر زوج پس از سالهاي تثبيت ازدواج ناگزير با آن مواجه ميشوند. اين سوال كليدي و تعيين كننده از آن جهت دغدغه جدي و ناگزير همگاني است كه تعادل زندگي انسان را نشانه ميرود. پس از آن تصميم بزرگ وسرنوشتساز، با آن همه سرمايهگذاري و تعهد مادي و معنوي و تغيير در سبك زندگي، به ناچار بايد پاسخ دهيم، آيا واقعاً ارزشش را داشته است؟ آيا اين معاملهاي منصفانه بوده؟ آيا چنين تغيير بزرگ و همه جانبهاي به بهترين شكل و به مناسبترين مقصد صورت پذيرفته است؟ آيا آنچه بايد ميشد، شده است (جديدي و جان بزرگي، 1388).
شايد تصور شود همه زوجها واقعاً با چنين پرسشهاي سهمگيني رو در رو نميشوند. نكته حائز اهميت اينكه مكانيزمهاي دفاعي ما آدمها كه وظيفه حراست از تعادل روحي و رواني ما را بر عهده دارند، اغلب به گونهاي عمل ميكنند تا ما به طور مستقيم و كاملا هوشيار در معرض پاسخگويي به سوالات تهديدكننده قرار نگيريم. اين مكانيزمهاي ناخودآگاه، به گونهاي در سيستم ما عمل مينمايند تا سوالات سخت و وحشتناك در لباسي ملايمتر و كمتر تهديدكننده با ما ملاقات كنند. به دليل عملكرد همين مكانيزمهاي دفاعي حيات بخش است كه بحران عمومي پس از ازدواج همواره تهديدكننده و ويرانگر ظاهر نميشود، گرچه كاملاً واقعيت دارد. پاسخ اين سوال از آنجا مهم و تعيين كننده است كه ميتوان ريشه بسياري از معضلات و معماهاي پيچيده در روابط زن و شوهرها را در آن جستجو كرد. دركي كهآگاهانه يا ناخودآگاه زن و مرد از عشق موجود ميان خود و شريك يگانه و هميشگي زندگيشان دارند، ميتواند تاثيري عميق بر ساير شئون زندگي در روابط متقابل داشته باشد(جديدي و جان بزرگي، 1388).
بنابراين با توجه به تاثير عميقي كه کیفیت زندگیزناشويي بر جنبه هاي مختلف انساني دارد اين موضوع از ديرباز مورد توجه دانشمندان علوم انساني و علماي دين قرار گرفته است. از نظریه پردازانی که در دهه های اخیر به بررسی موضوع ارتباط بین زوجین و کیفیت زندگیزناشویی پرداخته اند می توان به اندیشمندانی همچون اليس(2004، 1989)[2]، وارينگ[3] (1980، 1983)، مک مستر[4]، فارمن[5]، برادبوري[6]، جانسون و ويفن[7] (2003)، تسنگ[8] و مک درموت[9]، جسلسن[10]، بيورز[11]، باگاروزي (2001) و السون[12] اشاره کرد.
2-1-2. تعاریف کیفیت زندگی زناشویی
برای روشن شدن مفهوم کیفیت زندگی زناشویی بهتر است ابتدا به توصیفی از مفهوم کیفیت زندگی بپردازیم. معمولاً کيفيت زندگي به شکل آشکار يا ضمني در نقطه مقابل کميت قرار ميگيرد که منظور از آن سالهاي عمر ميباشد که ممکن است عالي، رضايت آميز يا لذت بخش بوده يا نباشد (كينگ و هيندز[13]، 2003). کيفيت زندگي ميتواند با زمان تغيير يابد، و در شرايط خاصي به طور قابل توجهي نوسان داشته باشد. کيفيت زندگي مستلزم سعي در کم کردن فاصله بين انتظارات و آرزوها و آن چيزي است که واقعاً اتفاق ميافتد، يک زندگي کيفي و خوب، معمولاً به صورت خشنودي، رضايت، شادي، خرسندي و توانايي فايق آمدن بر مشکلات بروز ميکند. در واقع کيفيت زندگي به وسيله فرد ارزيابي و توصيف ميشود (لي[14]،2006).
سازمان بهداشت جهاني کيفيت زندگي را "درک فرد از موقعيت خويش در زندگي، در متن فرهنگي و سيستمهاي ارزشي که فرد در آن زندگي ميکند، در رابطه با هدفها، انتظارات، استانداردها و علايق خود تعريف ميکند". و اين تعريف ابعاد فيزيکي، روانشناختي، سطح استقلال، ارتباطات اجتماعي، ارتباط با محيط و معنويت را شامل ميشود (نوحی، عبدالکریمی، و رضاییان، ۱۳۸۹).
كيفيت زندگي از مهمترين مؤلفه هاي مفهوم كلي بهداشت محسوب مي گردد (پارك[15]،1995)، به گونه اي كه به عقيده هنکلیفت[16] و همکاران (1993) برای تعیین نیازهای حیطه سلامت و ارتقای سطح سلامتی افراد، کیفیت زندگی آن ها را مورد بررسی قرار می دهند. در واقع اهداف، انتظارات، معيارها و خواسته های فرد به میزان وسیعی بر وضعیت جسمانی، روانی، میزان استقلال، روابط اجتماعی و اعتقادات او تأثير گذار میباشد. بنابراین بر اساس این تعریف جامع، کیفیت زندگی ارتباط نزديكي با وضعیت جسمی، روانی، اعتقادات شخصی، میزان خودکفایی، ارتباطات اجتماعی و محیط زیست دارد. به علاوه سلا[17] (1994)، سینسیا[18] (1998) و اِیزنک[19] (1998) نيز كيفيت زندگي را به صورت رضايت فرد از مجموع جنبه هاي زندگي از جمله جنبه هاي رواني، اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، معنوي و جنسي تعريف كرده اند.
[1]. Giziber
[2]. Ellis
[3] .Waring
[4]. Mc Master
[5] .Furman .
[6] Bradbury
[7] Johnson & whiffen
[8] Tseng
[9] Mc Dermott
[10] Josselson
[11] Beavers model
[12] Olson
[13]King & Hinds
21 Liu
[15] Park
[16] Hinchlift
[17] Cella
[18] Cynthia
[19] Eysenck
فهرست مطالب
موضعگيري نظري درخصوص کیفیت زندگی زناشویی
تاریخچه کیفیت زندگی زناشويي
تعاریف کیفیت زندگی زناشویی
اجزای تشکیل دهنده کيفيت زندگی زناشویی
عشق
همدلي
محبت
صميميت
تعهد
احساس مسئوليت
وفاداري و جانبداري
اعتقاد و اعتماد
عوامل مؤثر بر کيفيت زندگی زناشويي
عوامل فردي
عوامل ارتباطي
عوامل خارجي
کیفیت زندگی زناشویی مطلوب
کیفیت زندگی زناشویی نامطلوب
نظریه های کیفیت زندگی زناشویی
دیدگاه برادبوري
ديدگاه بيورز
ديدگاه السون
دیدگاه سه محوري تسنگ[1] و مک درموت
دیدگاه مک مستر
دیدگاه فرايند کارکرد رابطه زناشویی
موضعگيري نظري درخصوص مهارتهای هیجانی
تعریف مهارتهای هیجانی
تعريف هيجان
ابعاد هيجان
تاثیر مهارتهای هیجانی بر وضعيت روانشناختي
تقویت مهارتهای هیجانی
نظریه های مهارتهای هيجاني
نظریه مايروسالووي(1990)
رويكرد مختلط
مدل مهارتهای هيجاني گلمن (1995،1998)
مدل مهارتهای هيجاني بار-آن (1997)
موضعگيري نظري درخصوص امنیت عاطفی
مفهوم امنیت
مفهوم امنیت عاطفی
عوامل تاثیرگذار بر امنیت عاطفی
ویژگیهای شخصیتی
ارتباط
حل تعارض
مسائل مالی
فعالیت اوقات فراغت
رابطه جنسی
نقشهای مربوط به برابری زن و مرد
دیدگاههای مطرح شده پیرامون امنیت عاطفی
ديدگاه رشدي فارمن
دیدگاه تركيبي وارينگ
دیدگاه دلبستگي جانسون و ويفن
ديدگاه تركيبي جسلسن
ديدگاه تعاملي باگاروزي
يافتههاي پژوهشي
فهرست منابع
روان شناسی