(فصل دوم تحقیق)
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
نوع فایل:wordوقابل ویرایش
تعریف
گلمن[1] برای طرح هوش هیجانی مدیون دانشمندان زیادی است که با ارائه تحقیقات خویش، راه را برای کتاب هوش هیجانی هموار کردهاند. سالهای زیادی بر روان شناسی حاکم بود که مهم ترین استعداد افراد را بهرهی هوشی یا هوش بهر مینامیدند و با همین استعداد، پذیرش و گزینش کارمندان را انجام میدادند که افراد، یا باهوش هستند یا نیستند و به هر حال، چنین متولد شدهاند و کار زیادی برای آنها نمیتوان انجام داد. این طرز تفکر در جامعه آن زمان - که گاردنر آن را دوران تفکر هوش بهری مینامد- نیز نفوذ کرده بود. گاردنر هوش شخصی را به عنوان یکی از زیر مجموعههای فرعی هوش معرفی میکند (گلمن، 2000، ترجمهی پارسا، 1389). هوشهای شخصی عبارتند از:
................
در مدل گُلمن به طور خلاصه پنج حوزه اساسی هوش هیجانی مورد بررسی قرار گرفته بود:
۱. شناخت هیجانها و احساسات خود(خودآگاهی) ۲. مدیریت هیجانها و احساسات خود(خودمدیریتی) ۳. خودانگیزشی ۴. تشخیص و درک هیجانها و احساسات دیگران(دیگرآگاهی) ۵. مدیریت رابطه با دیگران(دیگر مدیریتی) (گلمن، 2000، ترجمهی پارسا، 1389).
...............
-اهمیت هوش هیجانی
پاسخ به این سئوال که چرا هوش هیجانی اهمیت دارد، تا حد زیادی بستگی به موضوعی دارد که هوش هیجانی دربارهاش صحبت میکند. نسخههای ترکیبی هوش هیجانی در حقیقت نسخههای تجدیدنظر شدهی مقیاسهای شخصیت اما با برچسب هوش هیجانی میباشند. به عبارت دیگر هوش هیجانی از طریق ارزیابی سنتی شخصیت، سازمانهای علاقهمند به پیشبینی عملکرد خوب را به خود راغب ساخته است. پس میتوان گفت به دلیل برخورداری از ارزش بالقوه، همهی روشهای ارزیابی شخصیت نمیتوانند بد باشند و با کمی دقت پی خواهیم بـرد که مقیاسهای خودسنجی هوش هیجانی احتمالاً ترکیبی از خصیصههای شخصیتی از قبیل برون گرایی،
................
اگر شخصی در حال حاضر به مفهوم توانایی هوش هیجانی علاقهمند شود، به اشارات واضح و عینیتری دسترسی دارد و کمتر نیازمند توضیح اضافی میباشد، زیرا در بدو امر، مفهوم توانایی، یک خصیصه جدید را معرفی میکند که با خصیصههای قبلی، کمترین هم پوشی را دارد. هوش هیجانی به عنوان یک خصیصهی تازه ممکن است موارد مهمی را که قبلاً غیرقابل پیش بینی بود، پیشبینی نماید، مثلاً به نظر میرسد که هوش هیجانی بالا میتواند خشونت کمتر و یا سایررفتارهای مشکل آفرین را پیشبینی نماید. اگر این موضوع کاملاً صحت داشته باشد، هوشهیجانی میتواند کاربردهای عملی مهمی داشته باشد، حتی مهمتر از آن، این مفهوم ممکن است اشارات نظری و فرهنگی را شامل شود، بدین ترتیب که اگر عواطف، اطلاعات را انتقال میدهند و اگر اینها قواعدی برای پردازش اطلاعات میباشند (لومباس[2]، مارتین- آلبو[3]، والدیویا- سالاس[4] و خیمنز[5]، 2014).
..............
- تاریخچه هوش هیجانی
از زمانی که پدیدهای به نام هوش متوسط بینه در سال 1905 در فرانسه به صورت عدد و رقم نمود کلی پیدا کرد و اصطلاح هوش بهر توسط ترمن در سال 1916 معرفی شد. چیزی نگذشته بود که نظریهپردازان متوجه هوش غیرشناختی شدند. لازم به یادآوری است که مفهوم هوش اجتماعی اولین بار توسط ثورندایک در سال 1920 معرفی گردید و 14 سال بعد مقیاس رشد اجتماعی واینلند توسط دال در سال 1943 تدوین و منتشر گردید.ثورندایک در همگانی کردن نظریه هوشبهر نقش مهمی داشت، به صورتی که در مقالهای در روزنامهی هارپر اظهار داشت که هوش اجتماعی؛ یعنی توانایی درک دیگران و عمل کردن عاقلانه در ارتباطهای بشری که جنبهای از هوش هیجانی است و این جنبه از هوش هیجانی، خود قسمتی از هوشبهر را تشکیل میدهد(تیرگری، اصغرنژاد فرید، بیان زاده و عابدین، 1385).به عبارت دیگر طرح مفهوم
علوم انسانی