(فصل دوم تحقیق)
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
نوع فایل:wordوقابل ویرایش
فصل دوم - مرور و تحلیل یافته های پیشین در قلمرو و موضوع
تاریخچة هوش هیجانی
تعریف و پیشینه هوش هیجانی
پیشینه مطالعه هوش غیر شناختی
تعریف هوش و انواع آن از نظر گاردنر
هوش هیجان و مؤلفه های آن
خود آگاهی
خود كنترلی یا مدیریت خود
شعور اجتماعی
خود انگیزی
4- مهارتهای اجتماعی
اساس فرهنگی هوش هیجانی
تفاوت IO با هوش هیجانی
زمینه های بحث هوش هیجانی
9- كالبد شكافی یك تسخیر هیجانی
9-1 مقدمه
9-2- سیستم ارتباط عصبی
9-3- قراول هیجانی
9-4- متخصص حافظه هیجانی
9-5- هماهنگی فكر و هیجان
11- تعریف مفاهمی بداشت روانی
12- صلامت روان از نظر آلپورت
13- سلامت روان از نظری رل راجرز از یك فرم
14- ملاكهای مهم از نظر فیشن
15- عوامل مؤثر بر بهداشت روانی
14- ملاكهای مهم از نظر فیشن
15- عوامل مؤثر بر بهداشت روانی
تأمین نیازهای جسمانی
تأمین نیازهای روانی
احساس ایمنی
احساس ارزشمندی
میل به موقعیت
واقع بینی
یادگیری گذشته
عوامل اجتماعی
اصلاح و سبك روش زندگی
17- نقش مذهب و فلسفة زندگی در بهداشت روانی
18- انسان سالم
11- ویژگیهای انسان سالم از نظر راجرز
تاریخچة هوش هیجانی :
اصطلاح هوش هیجانی در سال (1995) توسط دانیل گلمن 1 مطرح شد و بحث های بسیاری را بر انگیخت هوش هیجانی 2 با توانایی درك خود و دیگران یعنی شناخت هرچه بیشتر احساسات ،عواطف خویش و ارتباط و سازگاری فرد با مردم و محیط كه پیوند دارد .
پژوهشگران با ارزیابی مفاهیمی چون مهارتهای اجتماعی . توانایی های بین فردی ، رشد روانی و وقوف فرد بر هیجانهای خویش و توان كنترل آن هیجان ها توصیف و تبین هوش هیجانی غیر شناختی پرداخته اند .
بار – آن هوش هیجان ( هوش غیر شناختی ، را عامل مهمی در شكوفایی توانایی های افراد برای كسب موفقیت در زندگی تلقی می كند آن را با سلامت عاطفی و در مجموع با سلامت روانی مرتبط می داند
باز آن را برای اولین بار در سال 1980 هوش بهر هیجانی را مطرح كرد و در همان سالبه تدوین پرسشنامه هوش هیجانی پرداخت به اعتقاد بار آن هوش شناختی تنها شاخص عمده برای پیش بینی موفقیت افراد نسیت ، زیرا بیشاری از افراد با هوش شناختی بالایی دارند ولی آن طور كه باید در زندگی موفق نیستند .
با وجود این سنجش بهر اجتماعی 1 به نحوی روز افزون در تعیین و تشخیص حدود و توانایی های ذهنی و رفتاری افراد اعم از هنجار و ناهنجار مورد استفاده قرر میگیرد. بدیهی است با توجه به اشارة مختصری كه به كاستی های این مقیاس شده توقع پافشاری بر نتایج مرتمت مرتب بر آن از احتیاط علمی به دور است .شایان به ذكر است كه با همة تلاشهایی كه از سال 1995 تا كنون برای تبیین و تعریف هوش به عمل آمده ، بعد عاطفی یا هیجانی آن بدان گونه كه باید مورد توجه قرار نگرفته است .
از این تاریخ به بعد گزارش كسانی كه از دیر باز در اندیشة تدوین ابزاری برای سنجش این حیطه ذهنی غیر شناختی بودند و می خواستند آن را با معیار مناسب دیگری محك بزنند و جلوه های آن را با عدد و رقم مجسم كنند منتشر شد و در اختیار اندیشمندان . روان شناسان قرار گرفت .
این كه تلاش جدید تا چه اندازه روشنگر بخش دیگری از واقعیت های پیچیده ذهن آدمی است موضوعی است كه آینده به آن پاسخ خواهد گرفت .
تعریف و پیشینه هوش هیجانی :
تعریف هوش هیجانی نیز مانند هوش غیر شناختی دشوار است این اصطلاح از زمان انتشار كتاب معروف گلمن (1995) به گونه ای گسترده به صورت بخشی از زبان روزمره درآمد و بحثهای بسیاری را بر انگیخت گلمن مصاحبه ای با جان اینل (1996) هوش هیجانی را چنین توصیف می كند : « هوش هیجانی نوع دیگری از هوش است این هوش مشتمل بر شناخت احساسات خویشتن و استفاه از آن برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی است توانایی اداره مطلوب خلق و خوی با وضعروانی ، كنترل و تكانش ها است عاملی كه به هنگام شكست ناشی از دست نیافتن به هدف در شخص ایجاد انگیزه و امید می كند . هم حسی یعنی آگاهی از احساسات افراد پیرامون شماست مهارت اجتماعی یعنی خوب كنار آمدن با مردم و كنترل هیجانهای خویش در رابطه با دیگری و توانایی تشویق و هداست آنان است »
گلمن در همین مصاحبه ضمن مهم شمردن هوش شناختی و هیجانی می گوید هوش بهر ( ) در بهترن حالت خود تنها عامل 20 درصد از موفقیت های زندگی است ، 80 درصد موفقیت ها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موارد در گروه مهارت هایی است كه هوش هیجانی را تشكیل می دهد .
« هوش غیر شناختی ابعاد شخصی هیجانی اجتماعی و حیاتی هوش را كه اغلب بیش از جنبه های شناختی آن در عملكرد های روزانه مؤثرند مخاطب قرار می دهد .
علوم انسانی