(فصل دوم تحقیق)
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
نوع فایل:wordوقابل ویرایش
فصل دوم: مباحث تئوریک امنیت و چارچوب نظری تحقیق
بنیانهای مفهومی و تئوریک امنیت 18
تعریف امنیت 19
نظامهای امنیتی 19
ویژگیهای امنیت 21
الف)تجزیه ناپذیری امنیت 21
ب) ذهنی بودن امنیت 22
رهیافت امنیتی 24
الف) دیدگاه رئالیسم نسبت به امنیت 25
ب)رهیافت ایده آلیستی یا لیبرالیستی امنیت 26
ابعاد داخلی امنیت 27
ابعاد اقتصادی امنیت 28
ابعاد زیست محیطی امنیت 30
دیدگاه سوم درارتباط با امنیتintegrated approach 31
استراتژیهای امنیتی 32
استراتژیهای امنیتی بعد از جنگ سرد 33
مکاتب امنیتی بدیل برای امنیت خلیج فارس 34
چارچوبهای آلترناتیو 36
آیا پیوند های چند جانبه صلح و ثبات را تضمین می کند؟ 43
اقدامات امنیتی 46
دستور کار جدید 55
منابع فصل دوم 61
در این فصل ابتدا به امنیت از دیدگاهی نظری می پردازیم و به تعاریف، ویژگیها، ابعاد، جلوه ها، رهیافتها و استراتژیهای مختلف امنیت اشاره می کنیم. سپس رئوس سه مکتب فکری رقیب در امنیت بین المللی را آورده و آنگاه یکی از این مکاتب یعنی«نظریه هژمونی» را که فرضیه این تحقیق می باشد به عنوان الگوی بررسی ترتیبات امنیتی اعمال شده در منطقه خلیج فارس بین سالهای 1990-1970 و پردازش فرضیه این پژوهش در فصول بعد قرار می دهیم. در واقع این فصل مقدمه¬ای تئوریک برای امنیت، الگوهای بدیل امنیتی، و«نظریه هژمون» به عنوان فرضیه این رساله را فراهم می کند.
بنیانهای مفهومی و تئوریک امنیت
در نظام بین الملل کشورها از لحاظ امکانات و تواناییهای مادی و معنوی هم سطح نیستند و به دلیل تلاش مستمر برای تأمین امنیت ملی خود یا گسترش دامنه آن که از مهمترین اولویت کشورها در صحنه روابط بین الملل است به درگیری با یکدیگر می پردازند. به همین دلیل تأمین حداکثر میزان امنیت ملی یکی از نگرانیهای عمده دولتها و از بنیادهای اساسی سیاست خارجی آنها در گذشته و حال تلقی می شود.
وضعیت دولتها در روابط بین الملل مشابه وضعیت فرد در اجتماع است. همانطور که لازمه بقاء فرد در اجتماع احساس آزادی و عدم ترس است، دولت نیز برای بقاء و پایداری خود در محیط بین المللی نیازمند امنیت و آزادی عمل است، که این آزادی عمل در صحنه داخلی به حاکمیت و در صحنه خارجی به استقلال تعبیر می شود. اگر چه امروزه با پیشرفت علوم و تکنولوژی و گسترش ارتباطات مفهوم حاکمیت و استقلال متحول شده است، لیکن هر تعریفی که از این دو واژه ارائه شود به نحوی با موضوع امنیت دولت ارتباط پیدا می کند. اغلب پژوهشگران و متخصصین علم روابط بین الملل بر یک جنبه از موضوع امنیت اجماع نظر داشته اند و آن این است که امنیت چیز خوبی است و به عبارت دیگر بار مثبتی دارد.
تعریف امنیت:
مانند بسیاری از مقولات علوم انسانی و اجتماعی، در رابطه با تعریف دقیق امنیت اختلاف نظر بسیاری وجود دارد به عبارتی می توان گفت به تعداد دانشمندان علوم اجتماعی از امنیت تعریف وجود دارد. لینور. جی. مارتین معتقد است که در مرکز هر تحقیقی که به دنبال تعریف امنیت است مفهوم تهدید نهفته است و هر تعریفی باید به سه سوال کلیدی پاسخ دهد:1) هدف تهدید چیست؟ 2) منبع تهدید چیست؟ 3) ماهیت تهدید چیست؟ با توجه به پاسخهای گوناگونی که برای این سوالات وجود دارد علمای روابط بین الملل تعاریف متعددی از امنیت ارائه کرده اند.1 اکثریت قریب به اتفاق اندیشمندان روابط بین الملل، امنیت در سطح منطقه و جهان را اینگونه تعریف کرده اند:«تلاش واحدهای سیاسی برای افزایش توانمندیها و امکاناتشان جهت رسیدن به وضعیتی که خود را ایمن از لطمات ناشی از عملکرد سایر بازیگران در عرصه سیاست بین الملل بیابند.»2
نظامهای امنیتی
این گونه ساختارهای امنیتی بر مجموعه ای از منافع و معیارهای مشترک تأکید می کنند و موجب می شوند تا اعضا به دلیل محیط هرج و مرج حاکم از اتکای صرف به خود دوری نموده و به سوی ترتیبات گروهی و دسته جمعی برای تأمین امنیت خود متمایل گردند.
علوم انسانی